همسایهداری در کوچه نماز ۲۷ یک انتخاب است
این روزها با گسترش آپارتماننشینی، روابط همسایگی مانند گذشته نیست و در بسیاری از مواقع به احوالپرسی کوتاهی محدود شده و صمیمیت، جای خود را به بیتفاوتی داده است. اما هنوز هم در برخی مجتمعهای مسکونی، همسایههایی زندگی میکنند که رسم همدلی و همراهی را زنده نگه داشتهاند.
یکی از این نمونهها، مجتمع مسکونی واقع در کوچه نماز۲۷ در محله آبشار است، جاییکه با وجود ۸۱۰واحد مسکونی، ارتباط و همدلی بین بسیاری از ساکنان آن همچنان جریان دارد.
حال یکدیگر برایمان مهم است
فاطمه باقرنژاد یکی از ساکنان قدیمی این مجتمع است. او بیشاز دوازدهسال است که در این مجموعه زندگی میکند و در اغلب مراسم و برنامههای جمعی مجتمع حضور دارد.
فاطمهخانم میگوید: خانههایمان کوچک است. همین محدودیت فضا به فرصتی برای شکلگیری ارتباط تبدیل شده است. چون بیشتر مراسم مذهبی و جمعی در فضای باز مجتمع برگزار میشود و این دورهمیها باعث آشنایی و صمیمیت میان همسایهها شده است.
او اینطور ادامه میدهد: آنقدر با هم صمیمی شدهایم که برای پخت نذری قرارومدار میگذاریم. کارها را تقسیم میکنیم یا به نوبت به خانه هم میرویم و کنار هم نذری میپزیم.
فاطمهخانم معتقد است برخلاف تصور رایج، هنوز هم حرمت همسایه حفظ میشود. او میگوید: شاید خانهها مثل زمان پدر و مادرهایمان ویلایی نباشد، اما هنوز میدانیم همسایهداری یعنی چه. آنقدر با هم در ارتباط هستیم که از حالت چهره یا نوع حرفزدن همسایهمان میفهمیم ناراحت یا گرفتار است و سعی میکنیم قدمی برایش برداریم.
اینجا شرایط فرق میکند. اگر کسی بیمار شود، حتی اگر چندبلوک دورتر باشد، باز هم همسایهها به فکرش هستند
او از وجیهه رعنایی بهعنوان یکی از صمیمیترین همسایههایش نام میبرد و میگوید: برای من فقط یک همسایه نیست؛ مثل خواهرم است. اگر یکی از ما بیمار شود، از پخت غذا گرفته تا یادآوری خوردن داروها را با جان و دل برای هم انجام میدهیم.
زکات علم در عالم همسایگی
وجیههخانم، بازنشسته فرهنگی است که سالها در مقاطع ابتدایی و متوسطه اول تدریس کرده است. او وقتی متوجه میشود یکی از دانشآموزان ساکن مجتمع در درسی ضعیف است و مشکل دارد، داوطلبانه برای کمک پیشقدم میشود.
او میگوید: اگر بتوانم دانستههایم را دراختیار بچهها بگذارم، احساس میکنم کاری درست انجام دادهام. این کمکها باعث شده است چند خانواده هزینه کلاس خصوصی ندهند و همین برای من ارزشمند است.
خانم رعنایی میگوید:همدلی پایه اصلی همسایهداری است. همسایهها میتوانند درکنار نزدیکان و خویشاوندان، برای یکدیگر مانند پدر یا برادری دلسوز یا مادر و خواهری مهربان باشند.
او از فاطمهسادات ماندگار بهعنوان همسایهای همدل و همراه نام میبرد.
همسایههایی برخلاف تصورم
فاطمهسادات حدود دوسال است که در این مجتمع سکونت دارد. او میگوید: وقتی شنیدم اینجا ۸۱۰واحد دارد، فکر نمیکردم همسایگی معنای خاصی داشته باشد. تصورم این بود که آدمها فقط کنار هم زندگی میکنند، بدون اینکه حتی نام فامیلی هم را بدانند.
او میافزاید: اینجا شرایط فرق میکند. اگر کسی بیمار شود، حتی اگر چندبلوک دورتر باشد، باز هم یکی از همسایهها به فکرش هست؛ گاهی با یک قابلمه آش، گاهی با یک سر زدن ساده، حال او را میپرسد.
خانم ماندگار توضیح میدهد: به نظرم همسایهداری یک انتخاب است؛ اینکه بخواهی ارتباط برقرار کنی، از بعضی چیزها بگذری و درعینحال، حق دیگران را هم رعایت کنی. اگر این نگاه باشد، همسایگی هنوز هم میتواند زنده بماند.
* این گزارش سهشنبه ۲ دیماه ۱۴۰۴ در شماره ۶۴۲ شهرآرامحله منطقه ۷ و ۸ چاپ شده است.
