کد خبر: ۱۰۹۸۶
۱۴ آذر ۱۴۰۳ - ۰۹:۰۰

بنیاد نیکوکاری عماد، شادی را به روستای کلاته‌سرهنگ آورد

سعید کاظمی می‌گوید: سعی ما بر این است که دل همه بچه‌های کلاته‌سرهنگ را شاد کنیم؛ به‌همین‌دلیل نمی‌خواهیم تبعیضی بین فرزندان آنها و کسانی که کمتر دارند، بگذاریم و سعی کردیم به همه بچه‌ها هدیه بدهیم.

هفته گذشته، بنیاد نیکوکاری عماد به روستای محروم کلاته‌سرهنگ در محله زکریا رفتند؛ روستایی در فاصله حدودا صدمتری از برج‌های سر‌به‌فلک‌کشیده کنارش. چند‌روز پیش بود که با واسطه‌گری یاسین حقیقی که خبرنگار است، به این روستا آمدند و بچه‌ها را به صف کردند که کیف و کفش‌های مدرسه‌شان را بیاورند و اندازه پاهایشان را بگیرند و حالا با ۳۵‌جفت کفش و کیف و بسته‌های لوازم تحریر و اسباب بازی و عروسک آمده‌اند تا خنده بر لب کودکان روستا بنشانند.

 

خلاص شدن از کفش پاره

ابوالفضل کفش را که می‌پوشد، کلی ذوق می‌کند از اینکه در این هوای سرد پاییزی از شر کفشی که سر پنجه‌هایش سوراخ است، نجات پیدا کرده است.

سعید کاظمی، مدیر مرکز نیکوکاری عمادمی‌گوید: روزی که به این روستا آمدیم نیتمان این بود که درزمینه تحصیل کودکان و نوجوانان اینجا اگر کاری از ما ساخته است، انجام دهیم. حالا هم آمده‌ایم که به عهدمان وفا کنیم. برای هر کودکی که نیاز به کیف و کفش داشت، این دو قلم را تأمین کردیم و کوشیدیم پک لوازم تحریر را هم برای همه دختران و پسران روستا فراهم کنیم.‌

 

می‌خواهیم دل همه بچه‌ها را شاد کنیم

کاظمی همین‌طورکه اسم بچه‌ها را از روی فهرست می‌خواند تا هدایای آنها را بدهد، ادامه می‌دهد: درست است که تعداد کمی از خانواده‌های اینجا اوضاع مالی مناسبی دارند، سعی ما بر این است که دل همه بچه‌های کلاته‌سرهنگ را شاد کنیم؛ به‌همین‌دلیل نمی‌خواهیم تبعیضی بین فرزندان آنها و کسانی که کمتر دارند، بگذاریم و سعی کردیم به همه بچه‌ها هدیه بدهیم.

مریم دکمه کیف لوازم‌تحریر را باز می‌کند تا آن را به فاطمه نشان دهد. هر‌دو نشسته‌اند لبه مخزن آبی که تقریبا خشک شده است و اسباب بازی و عروسک و پک کامل لوازم تحریرشان را به هم نشان می‌دهند. زهرا می‌گوید: چقدر قشنگ است! هنوز نوبت من نشده است که بگیرم.

 

مسئولان نیامدند و خواسته‌ها ماند 

علیرضا و محمد گوشه‌ای نشسته‌اند و مراقب‌اند که گل‌و‌لای روستا کفش‌های نویشان را کثیف نکند. وقتی می‌پرسم «از هدایا خوشحالید؟» بله محکمی می‌گویند و محمد ادامه می‌دهد: روزی که آمدند، فکر کردیم، چون تعدادمان زیاد است شاید دوباره نیایند ولی امروز خیلی خوشحالیم.

کاظمی می‌گوید: ما در برنامه‌های بعدی‌مان قصد داریم برای این روستا هر‌ماه دو وعده غذای گرم آماده کنیم. برای این ماه هم دوشنبه هفته آتی قرار است که غذای نذری فاطمیه را کمی بیشتر بپذیم و برای توزیع بین خانواده‌های این روستا بیاوریم و ارتباطمان را با آنها ادامه دهیم و برای تأمین نیاز‌هایی که دارند، کمک کنیم.

یاسین حقیقی، خبرنگار آزاد مشهدی، ادامه حرف‌های کاظمی را می‌گیرد و می‌گوید: در این برنامه قرار بود مسئولان هم حضور داشته باشند تا برای آب این روستا که تانکری است و برق که وضعیت بدی دارد و راهی که پر از گل و‌لای است پیگیری کنیم، اما مسئولان نیامدند و خواسته‌های اهالی روستا همچنان روی زمین مانده است. 



* این گزارش چهارشنبه ۱۴ آذرماه ۱۴۰۳ در شماره ۵۹۷ شهرآرامحله منطقه ۹ و ۱۰ چاپ شده است.

کلمات کلیدی
ارسال نظر
آوا و نمــــــای شهر
03:44