دفاع مقدس

شرایط اضطراری جنگ در خاطره ابراهیم صاحب
ابراهیم صاحب، اولین حضورش در جبهه را در منطقه عملیاتی کردستان تجربه می‌کند و درچند دوره حضورش در جبهه‌های جنگی جنوب و غرب کشور رانندگی آمبولانس را برعهده دارد.
صبر «بی بی صغرا» از دعای همسر شهیدش هست
بی‌بی صغرا موسوی مداح، همسر شهید یعقوب علی حصارپرور می‌گوید: شهید گفت اگر پای بچه‌هایمان بنشینی «بدون تو به بهشت نمی‌روم». نمی‌دانم از دعای اوست یا لطف خدا که در برابر مشکلات صبور بوده‌ام.
نسرین ساعدی به عشق پدرشهیدش شاعر شد
دختر شهید ابراهیم ساعدی‌بیجار می‌گوید: خیلی دلم هوای بابا را کرده بود. بدون آنکه تصوری از شعر و شاعری داشته باشم، شروع کردم به چیدن کلمات و چه جالب که کنار هم می‌نشستند.
شهید قربانی خورشید محله قربانی است
«شهید امیررضا قربانی» درپنجم مهرماه ۱۳۶۶ در حال ساخت سنگر بر اثر اصابت ترکش و خون ریزی به درجه رفیع شهادت نائل گشت. ده سال است که محله شیخ حسن مشهد به نام «شهید قربانی» تغییر یافته است.
لباس شماره ۱۰ فوتبال، جان عباس عرب‌زاده را نجات داد
پلاکم را با یکی از رزمنده‌ها عوض کردیم که شهید شد. خبر شهادت من را به خانواده‌ام داده بودند. حالا هرچقدر از پایگاه به پدرم زنگ می‌زدم که من زنده هستم و شهید نشدم، باورش نمی‌شد.
رفتار سروان محمد صادقی با اسرای عراقی مثال‌زدنی بود
سمیه صادقی از مرحوم پدرش می‌گوید: از خود او شنیدم در کمپ اسرای عراقی یک کیسه طلا جمع کرده و همه را تحویل تهران داده بود. همیشه مراقب بود که مقرری سربازان سر موعد پرداخت شود.
سرهنگِ پزشکِ عکاس
دکتر علی انجم‌شعاع که این روز‌ها مدیریت بیمارستانی در مشهد را برعهده دارد، رزمنده دفاع مقدس بوده و روایت همه روز‌های جنگ را با تک‌تک عکس‌ها و تصاویر سیاه و سفید، پیش چشم ما به‌تماشا می‌گذارد.