پدر شهیدفخریان چند ماه پیش از حادثه، خواب دیده بود به او میگویند «پدر شهید». میگوید: رضا میخواست به ارتش برود، اما ته دلم راضی نبود.درنهایت، شغل آتشنشانی را انتخاب کرد. همیشه برای عاقبتبخیریاش دعا میکردم.
این خیابانهای تمیز اطراف حرمرضوی حاصل تلاش شبانهروزی ۴۷۰ نفر از نیروهای خدماتشهری و ۷۰ نفر نیروی انضباط شهری در سه شیفت پیاپی است تا زائران خاطرهای خوش از سفر داشته باشند.
قصابی حسین پوراسحاق در کوچه حمامباغ، جایی برای زندهکردن خاطرات اهالی بالاخیابان است.جایی که مشتریها علاوه بر خرید، دور هم مینشینند، از خاطرات شهر و دیارشان میگویند.
حاجآقا کوثری از قدیمیهای محله شیرودی است که از حدود ۵۰ سال پیش به این محل آمده است. میگوید وقتی به این محل آمده محوطه اطراف خانهاش، سراسر باغهایی بود با دیوارهای ممتد کاهگلی.
کشتارگاه قدیم مشهد تا سال۱۳۷۲ در تقاطع شهیدشیرودی و شهیدرستمی فعلی برپا بود. عباس کارگرنژاد آن زمان کافه کنار کشتارگاه را میگرداند. او میگوید: سلاخها مشتریان همیشگی کافه چسبیده به کشتارگاه بودند.
غلامرضا رحیمی بعد از ۱۵سال شاگردی در خیاطی عرفانی به همراه پسرعمه خود علیاصغر عرفانی بهطور مشارکتی مشغول به کار خیاطی در محله ایثار شدهاند و بیش از ۴۰سال است که باهم کار میکنند.
فرق این نانوایی با بقیه نانواییها همین است؛ اینکه پشت تنور گرم نانوایی خیابان ظفری یک خانواده حضور دارند، شریک و همدل هم هستند و هرروز، صبحشان را با هم و پای تنور آغاز میکنند.






