علی نیکمنش را خیلیها با عنوان «آقای دوچرخه» میشناسند. آقای دوچرخهای که همچون خیلی از افراد، اولین تصویری که از دوچرخه پیدا کرده، چهار فلز بههموصلشده با دو چرخ جلو و عقب بوده است.
رمضان مقبلپور زرندی، چهره شناختهشدهای برای اهالی محمدآباد است؛ او یکی از قدیمیترین سلاخهایی است که در کشتارگاه محمدآباد مشغول به کار شد.
فاطمه سلطانفریمانیسپهر میگوید: قدیم رسم بود دخترها وقتی که مدرک کلاس ششم خود را میگرفتند، دو سال دوره فراگیری خیاطی میگذراندند و بعد هم ازدواج میکردند، اما من خلاف این قانون عمل کردم.
جواد جاهدی میگوید: ما در کارگاه خود فقط انگشتر حرز جواد مردانه در اندازههای کوچک، متوسط و بزرگ تولید میکنیم که دعای آن را هم از بازار به قیمت ۱۰ تا ۲۰ تومان میخریم.
حاجاکبر نعیمیپور تعریف میکند: وقتی کفش ملی سال ۱۳۴۵ آمد، در کمتر از دوسال بیشتر کارگاهها تعطیل شدند. کفش ملی دهبیست شعبه اطراف حرم زد. مجبور شدم دور کفاشی را خط بکشم.
در آن زمان جایی بوده است که مشعلهای حرم را در آن جمع و نگهداری میکردهاند. به این فضا مشعلخانه میگفتند و افرادی باعنوان مشعلدار و مشعلچی زیرنظر مشعلدار باشی و مهترمشعلدار کار میکردند.
پیرمرد نوغانی که اعتقادی به داشتن سواد بین کاسبان ندارد، اضافه میکند: قدیم در کلاسها به شاگردان درس اخلاق، ادب و فرهنگ میدادند، اما امروزه همه چیز شده ریاضی، شیمی، فیزیک و... که به هیچ دردی نمیخورد!