سیداسماعیل جعفریان از قدیمیهای پست مشهد است. از نظر او برخلاف تصور عموم مردم، پیشرفت تکنولوژی و ابزارهای ارتباطی، کار پست را کم نکرده و هنوز هم نامهنگاری بین مردم رواج دارد.
اگر کارگاهها و کارخانههای حلاجی در مشهد شکل نمیگرفتند، خبری از رونق کارگاههای قالیبافی نبود تا پشم خام را به محصولی قابلاستفاده تبدیل کنند.
طوبی تربتی، قابله قدیمی محله رضائیه میگوید: تمام عمرم را در برووبیای بهدنیا آوردن بچه و نشستن بالای سر زائو گذراندم. خیلی کار کردم. انگار یکنفس را تا به امروز دویده باشم.
حسین جلائیانوحیدی میگوید: مشکلات حقوق بازنشستگی همچنان پابرجاست. پا به سن که میگذاریم، از یک طرف هزینههای درمان اضافه میشود و از طرف دیگر بچهات، خانوادهای تشکیل داده که همراه آنها به دیدنت میآید.
محمدحسین امینی تعریف میکند: همه دوستان و آشنایان به پدرم میگفتند که راهانداختن کسبوکار در این خیابان سوتوکور فایدهای ندارد، او، اما پیشبینی میکرد که این خیابان یک روز تبدیل به بورس کلیفروشهای مواد غذایی مشهد شود که درست از آب درآمد.
رمضان رمضانی میگوید: قدیم بوریابافی رونق خوبی داشت. آن روزها هنوز سدی روی رودخانه هیرمند نبود و اطراف مشهد نیزارهای فراوانی پیدا میشد که ماده اولیه کاروکسب را در اختیارمان قرار میداد.
به دستهای خودشان تکیه کردهاند؛ به دستهای ظریف و زنانهای که در کنار کارِ خانه، سوزن برداشتهاند و زخمهای زندگی را کوک میزنند تا پشت خانوادهشان را در تندباد ناملایماتِ روزگار خالی نکنند.