مشاغل

برای ترک اعتیاد به ضریح امام رضا(ع) دخیل بستم
یک طناب خریدم و وارد صحن که شدم، دخیل بستم. هرکس می‌پرسید: «برای چه دخیل بستی؟» می‌گفتم: «سرطان دارم.» واقعا هم اعتیاد مانند سرطان است و شاید از آن وحشتناک‌تر.
رفاقت پیک موتوری با کتاب
اسماعیل عطش خاصی برای یادگرفتن داشت. در‌کنار کارش و سختی‌هایی که داشت، عصر‌ها به کتابخانه می‌آمد و تست می‌زد. نتایج دانشگاه که آمد، او رشته مکانیک قبول شد.
موسی نیری دومین گل‌خانه‌دار مشهد بود
گل‌خانه نیری حدود ۴۰ سال است که در حدفاصل خیابان قرنی و چهارراه مجد، گل و گیاه مشهدی‌ها را تأمین می‌کند.
مربی گروه سرود 15 ساله «آسمان»، به کارش عشق می‌ورزد
سیدمجتبی ذبیحی از دوره راهنمایی، آن‌قدر عاشق سرود بود که دست‌آخر شغلش همین شد، مربی سرود! او اکنون در کارنامه خود، رتبه‌های برتر کشوری زیادی دارد.
عمو ماهی فروش در سناباد!
محسن شهرستانی تعریف می‌کند: سال ۵۵ یا ۵۶ بود که برادرم سیدجواد، برای اولین بار ماهیان تزئینی و آکواریومی را به مشهد آورد.
ماجرای آقامهندس شدن در کارخانه قند
به‌دنبال یک اتفاق ساده، موقعیت شغلی عبدالحسین خبازی تغییر می‌کند و این تغییر خوشایند، او را به آرزوی قلبی‌اش که مهندس‌شدن بود، می‌رساند.
گل اردیبهشتی باغ مش ممدلی
اهالی محل صاحب گل‌فروشی محله سعدآباد را با نام «مش‌ممدعلی» می‌شناسند. اکنون او سال‌هاست که از دنیا رفته و مغازه‌اش توسط نسل‌های بعد از او اداره می‌شود.