تاریخ اقتصادی مشهد از پیشه سنگ تراشی به یک شهر صنعتی در ۱۰۰ سال اخیر تبدیل شد. از دوره صفویه علاوه بر کشاورزی و سنگتراشی، قالیبافی و خدمات اقامتی و رفاهی به زائران نیز به چرخه اقتصاد مشهد اضافه شد.
«حسین ماهر» که به «ماهری» شهرت دارد، در مغازه قدیمیاش کت و شلوار میدوزد و میفروشد؛ هرچند که میگوید خیاط باید بتواند همهچیز بدوزد و او هم دوختن هرگونه جامهای را آموخته است.
تا پیش از راهاندازی دانشکده دندانپزشکی، کار دندان مشهد به دست دندانسازها، دلاکها و سلمانیها بود؛ حرفهای که بهمرور قانونمند شد تا دست سلمانیها را از دامان خود کوتاه کند.
واحدهای مراقبت پرواز موظفاند تا ایمنی و سلامت پروازها را تضمین کنند و به جریان ترافیک هوایی سرعت ببخشند و طبیعتا هدف از این کار جلوگیری از سوانح هوایی است.
سعید چوگانیان، بچهمحل و کاسب قدیمی چهارراه خواجهربیع خاطرات زیادی از گذشته این محله دارد. او تعمیرکار شیشه اتومبیل است و همه اهالی را میشناسد.
محمد اویسی بعد از سه سال خواندن پزشکی دانشگاه را رها کرد و با ایدههایش به کاشمر برگشت و «طلوع دهکده جهانی روستا» را راهاندازی کرد و دستکم روزی بیش از ۱۰ نفر بهصورت مستقیم و بیش از صد خانواده را تأمین کرده است.
محمدرضا ریاحینژاد میگوید: متاسفانه پارچههای ایرانی جدید مانند پارچههای قدیم مرغوبیت و مقاومت لازم را ندارند. این کار باعث استقبالنشدن از جنس ایرانی و اقبال مردم به جنس خارجی شده است.