تیرماه امسال عضویت جواد کیاوند در کتابخانه امیرحسین فردی ۱۰ ساله شد. کیاوند که تراشکاری دارد، نادرست بودن این تصور که یک کتابخوان حرفهای، لابد شغلی مرتبط با مقوله فرهنگ دارد را اثبات میکند.
شروعبهکارِ سیداصغر گمراتیان، کفاش قدیمی اینگونه رقم خورد؛ «معلمها خیلی با ما بچهها بدرفتاری میکردند. یک روز آمدم خانه و گفتم مدرسه نمیروم و از هشتسالگی، ما را گذاشتند گیوهدوزی.»
حاجحسنآقاي بادامدرّی، چلوکبابی بعثت را از سال ۶۲ راه انداخته است. شغل اول و آخرش هم همین بوده. قبل از آن ۱۰ سال شاگرد چلوکبابی غفوریان بوده است نزدیک درمانگاه سیلو.
سیدرضا هاشمی قدیمیترین پارچهفروش بولوار شهید مفتح است. او درسال ۱۳۳۰ اولین پارچهفروشی محله طلاب مشهد را افتتاح کرد و هنوز هم بعد از گذشت ۵۰ سال و در ۸۰ سالگی به فروش پارچه مشغول است.
زندگی «داشحسین» ۵۷ساله یا همان «حسین طرحی» پر است از خاطرات ریزودرشتی که بهآسانی نمیتوان از کنارش عبور کرد. از خاطرات باغهای میمی میگوید و ارزانی و کسب و کار. از معلمی و درسآموختن.
جواد صادقی میگوید: رعایت انصاف، حق مردم است. اگر کاسب به سود کم قانع باشد، اما کالای خوب به مشتری بدهد، مشتری برمیگردد. مشتری راضی، خودش یک سرمایه است، دعایش و رضایتش هم.
محمد رئیسی ۱۱سال موتورسواری در پیچوخم گلشهر را تجربه کرده است. او حالا آنقدر راهبلد و استاد شده که کوچهها را چشمبسته میرود. حتی نشان روی پاکت را که ببیند، میفهمد دستخط کدامیک از اهالی میتواند باشد.