طراح پوشاک محله راهنمایی دغدغه ترویج لباسهای سنتی را دارد
شیرین شجاعی| طرحهایش از دور چشم را نوازش میدهد، تصویری از اصالت و هنر که حالا بر تارو پود پارچه خودنمایی میکند و جانی تازه به آن میبخشد؛ جانی که نفسهایش به قدمت تاریخ و سطرسطر کتاب این مرز و بوم گره خورده است. خیلی وقت بود نفسش به سختی از میان لباسهای مارکدار ترکی و غربی درمیآمد. لباسهایی که به دور از آرامش ایرانی و اسلامی بر تن مردمان ایران جا خوش کرده است و آوای زندگانی سر میدهد.
خودش هم خوب میداند که ماندگاری کارش به قدمت تاریخ یک مملکت است، اما دلهره فراموش شدن این تاریخ از ذهنهای خوابیده در اقیانوس مدهای غربی، نفسش را تنگ میکند. میترسد روزی او هم مثل تمام گذشتگانی که پایههای ماندگاری این مردم هستند، اما به خواب فراموشی سپرده شدهاند، از یادها برود.
لباس ایرانی همیشه بیانگر شخصیت و اصالت مردمان این دیار بوده است، اما گاهی ترکه ناملایمتی روزگار تن لطیف او را هم نشانه میگیرد تا یادش بماند همیشه برای ماندن باید جنگید. اینها را میگویم تا ببرمتان به نبش سهراه راهنمایی و مغازه کوچکی که آمده است تا در میان سیلاب مدلهای غربی سر بلند کند و فریاد سنتها و فرهنگها را سر دهد.
اینجا مغازه حسین مهدوی در محله راهنمایی است که بیش از هزار کیلومتر را از دیار نصفجهان پیموده تا دلش را خانه نقش و نگار کاشیکاریهای حرم یار کند و با نگاهی تازه آنها را بر تن مردمان این شهر جای دهد. هر چند کمتر از ۳۵بهار را به چشم خود دیده، اما پای صحبتش که بنشینی برایت از اصالت بهخوابرفتهای میگوید که اگر دیر بجنبی خواب زمستانیاش یقهات را تا سالها بعد هم رها نخواهد کرد؛ میگوید: تمام هدفم این بود که تاریخ هنری ایران را در ذهن مردم زنده کرده و لباسی درخور شخصیت یک ایرانی مسلمان را طراحی و وارد بازار کنم.

اصفهان، نخستین گام برای شروع
جوان هممحلهای ما که حالا سه سالی است همسایه ما شده، میگوید: اصفهان شروع کار بود. سعی کردیم علاوهبر اینکه کارگاه اصلی در اصفهان است شعبههایی را در شهرهای مختلف راهاندازی کنیم که به برکت ازدواج با همسر مشهدیام افتخار کار در بازار مشهد هم نصیبم شد.
این همه تنوع لباسهای سنتی در زمانی که همه چشم به مارکهای عجیب و غریب غرب دوختهاند، برایم جای تعجب دارد؛ میگوید: برخلاف تصور لباسهای سنتی مشتریهای زیادی دارد؛ هنوز هم کسانی هستند که به دنبال لباسهای غربی نمیروند و فرهنگ ایرانی و اصالت اسلامی برایشان ارزشمند است.
مغازه پر است از طرحهای اسلیمی و خطایی، بتّه جقّههایی که جایی به جز تابلوهای نقاشی برای خود پیدا کردهاند و کتیبههایی که دیگر در لابهلای کتابهای قدیمی خاک نمیخورند؛ همهشان حالا خانهای از پارچههای رنگی برای خود پیدا کردهاند تا در جنگ میان سنت و مدرنیته این سنت باشد که پیروز میدان میشود.
سعی کردیم علاوهبر اینکه کارگاه اصلی در اصفهان است شعبههایی را در شهرهای مختلف راهاندازی کنیم
وقتی فرهنگ جای مدرن شدن را میگیرد
مهدوی که حالا چند سالی است به خاطر ازدواج با همسر مشهدیاش هممحلهای ما و ساکن خیابان کلاهدوز شده است، پا به خاطرات چند سال قبل میگذارد و میگوید: زمانی من هم مثل همه مغازههای پوشاک، مانتوهایی اسپرت و متناسب با میل جوانان میفروختم.
با آنکه همه تولید داخل و دوخت تهران بود باز هم دلم راضی نمیشد تا آنکه یک طراح لباس به من لطف کرده و مانتو با طرحهای سنتی را به من معرفی کرد. او که حالا به طرحهای روی لباسها افتخار میکند، ادامه میدهد: این آشنایی مرا مجاب کرد تا یک کارگاهی تولیدی در اصفهان راه بیندازم و با نگاهی تازه به مقوله پوشاک تلاش کنم که این سنتها را رواج دهم.
شهرداری، بهترین متولی
مهدوی با اشاره به نمایشگاههای برگزارشده در خصوص مد میگوید: شهرداری در اشاعه فرهنگ استفاده از لباسهای شایسته در میان مردم سهم مهمی دارد و باید با راهاندازی نمایشگاههایی در پارکها و مراکز شهر، شرایط را به گونهای فراهم کند که این لباسها فقط به نمایشگاهها محدود نشود و مردم به استفاده از آنها علاقهمند شوند.
او ادامه میدهد: با وجود تنوعهای زیادی که در خصوص طراحی این مانتوها دیده میشود مردم هنوز هم برخی از طرحهای قدیمی را میپسندند و این نشان میدهد که آنها به خوبی توانستهاند با این مدلها ارتباط برقرار کنند.
مهدوی با اشاره به دیگر همکارانش که در مشهد کار فروش لباسهای سنتی را انجام میدهند، میگوید: با وجود این همه فعال در عرصه تولید لباسها و مانتوهای سنتی امیدواریم شاهد نگاههای مهربانتر مردم به اصالتها و سنتهای ایرانی باشیم و غربزدگی را از جامعهای که نام ایران اسلامی را یدک میکشد، دور کنیم.
* این گزارش شنبه ۱۴ آبان ۱۳۹۱ در شماره ۲۹ شهرآرامحله منطقه یک منتشر شده است.
