شاید تغییر مسیر زندگی حبیبالله سهیلی به زمانی بازمیگردد که آب جوش کتری، روی پای پدرش ریخت و بعد از گذشت یکیدو هفته محل زخم عفونت کرد و پدر به رحمت خدا رفت.
آن روزها که مریم در رؤیاهای کودکانه، خود را پشت چرخ خیاطی درحال دوخت لباسهای رنگارنگ میدید و از ذوق در پوستش نمیگنجید، فکرش را هم نمیکرد که کمتر از بیستسال بعد، به آرزویش برسد.
این کارگاه تولیدی فقط جای نوجوانان است. کارگاهی که به دانشآموزان و دانشجویان علاقهمند فرصت میدهد درکنار یادگرفتن علم فیزیک، بتوانند دستسازههای علمی و حتی اسباببازی بسازند.
بانوان کارآفرین محله سعدآباد بههمراه بانوان دیگر محلات مشهد، ماهی یکبار به اینجا میآیند و تولیدات خانگیشان را عرضه میکنند.
ینجا، فقط بازار فرش مشهد در محله بالاخیابان نیست، بلکه یک تکه طلایی از تاریخ، هویت و فرهنگ این مملکت (قطعا نه فقط مشهد) است.
تا آنموقع ساعت تعمیر نکرده بودم، آرام و آهسته ساعت اول را باز کردم حواسم جمع بود تا اجزای ساعت آسیب نبیند. روز بعد اول صبح، مرحوم ساعتچی صدایم زد و گفت: «این ساعتها که از دیشب خواب هستند!»
علیرضا بازگشا، کاسب خوش انصاف محله پنجتن آلعبا معتقد است که روزیِ حلال روزیای است که از دسترنج خود دربیاوری.