کسب و کار

عطر نان سیدرضا در دریادل به خاطره‌ها پیوست
سیدرضا رضوی که عطر خوش نان‌هایش دریادل را پر می‌کرد و خیلی از قدیمی‌های محل به عشق خوش‌وبش‌کردن با او صبح‌ها تا نانوایی سنکگ رضوی می‌آمدند، هم ریش‌سفید محل بود و هم دست به‌خیر داشت.‌
مسعود بحرودی با آبنبات‌‌هایش کوچه حمام باغ را شیرین کرد
مسعود بحرودی می‌گوید: آن موقع کوچه حمام باغ خاکی بود. ۳ هزارو ۵۰۰ تومان دادم و مغازه را از حاجی‌صباغ خریدم. بعد حسن‌آقا اعتمادی شیرینی‌پز آمد و بعد کوکب‌خانم آرایشگاه زد.
زهرا بوژمهرانی حرفه مردانه‌اش را زنانه مدیریت می‌کند
زهرا خانم می‌گوید: برای من که روستازاده‌ای پرتلاش بودم کار، عار نبود. نگاهم به کارم، درآمدزایی صرف نبوده و می‌خواستم به مردم، خدمت کنم. اگر کسی، بی‌وقت هم آمده چیزی خواسته، کارش را راه انداخته‌ام. خدا هم برکت را به درآمدم داده است.
خیابان سرخس هویت مشهد قدیم است
حتی حجره‌های کوچک خیابان سرخس هم آنقدر جاذبه دارد که عده‌ای را دور هم کنار یک چراغ کوچک جمع کند و نگذارد روزگار سخت بگذرد.
خریدوفروش منصفانه در بازارچه محصولات خانگی محله حسین‌آباد
نامش را «بازارچه مهربانی» گذاشته‌اند؛ چون اجاره میز‌ها برای تهیه بسته‌های کمک معیشتی به نیازمندان استفاده می‌شود. اینجا همسایه‌ها اول دوست و آشنا هستند، سپس فروشنده و خریدار؛ به‌همین‌دلیل در کیفیت و قیمت مراعات حال یکدیگر را می‌کنند.
صف‌‌های طولانی نفت محله بسکابادی به روایت محمد حقدادی
محمد حقدادی تعریف می‌کند: نبود گاز، زندگی‌ اهالی را دشوار کرده بود. یکی از مسئولان وقت، به‌صراحت گفت «بهتر است فکر گازرسانی به این شهرک را از ذهنتان خارج کنید.»، اما با همدلی مردم بالاخره موفق شدیم.
کارگاه پدر و پسری «مرشدی»، خانه امید زنان سرپرست خانوار
صدای چرخ‌های کارگاه آقای مرشدی و پسرش، امید را به زندگی چند زن سرپرست خانوار کوک زده است؛ زنانی که خوشحالند حالا دیگر نیاز نیست دغدغه‌های هرروزه مالی را در بغض‌های مداومشان گریه کنند.