خانم حیاتی با اعتقاد به تفکرِ «رهبر باش، نه دنبالهرو» نخستین پروژه هنری خود را با استفاده از مواد زائد کارخانه رنگسازی آغاز کرد. او با تأسیس شرکت تعاونی «هنرمندان کارآفرین گلبهار» بدنبال ایجاد زمینه مناسب برای فعالیت اقتصادی بانوان بود.
عفت داوودی بهواسطه هنر خیاطی، کارگاه دوخت شال و روسری راهاندازی کرده و چندسالی است حال و هوای تعداد زیادی از زنان محله را رنگ بهتری بخشیده و نزدیک به پنجاهنفر برایش کار و از کنار این شغل، کسب درآمد میکنند.
حاشیه بوستان زیتون در خیابان مفتح، محل نمایش توانمندی های تولیدکنندگان شده؛ از دست سازههایی با صدف که خاطرات دریا را به یاد میآورد تا خراطیهایی که هنوز، عطر چوب درختان جنگلی را به یادگار دارند.
مریم حسین پور با اینکه میتوانست در رفاه و آسایش دختران نازپرورده بماند، اما ترجیح داد مسیری را انتخاب کند که با تلاش و عشق به هنر گره خورده است. او با فعالیتهای فرهنگی و آموزش رایگان دهها زن پناهگاهی برای بانوان محله شده است.
حاج محمد، رنگرز ۸۰ ساله میگوید: تعدادرنگرزهای مشهد خیلی کم شده و ۳، ۴ تا بیشتر در مشهد نیست. قدیما ۳۰تا بیشتر بود. آن زمان روزی صدتا تین ۱۷کیلویی از چشمه آب میکردم و میآوردم دکان رنگرزی.
زهره یزدیخشتمال از پنجسالگی پای دار قالی بزرگ شده است. او صفر تا صدکارهای قالیبافی را خودش انجام میدهد. کارآفرینی است که تاکنون صدها نفر با آموزشهایش پای دار قالی نشسته و به درآمد رسیدهاند.
مریم پاسبان مدار زندگیاش بر چرخش هنرمندانه چند نخ با میل قلاببافی و میلههای بافتنی چرخید تا به امروز که به استادی ماهر در هنر بافتنی تبدیل شده و حالا شاگردانی را آموزش داده و آنها هم از این هنر نان میخورند.






