هنرمند

عروسک‌های سیس‌آباد؛ دوست داشتنی‌های کارآفرین
در حالی که برخی‌ از شرایط سخت اقتصادی گله‌مندند و کاسه چه‌کنم به دست گرفته‌اند، خیلی‌ها نان هنر خود را می‌خورند. خواهرانی که در محله سیس‌آباد کارگاه تولید عروسک بافی راه انداخته‌اند و روزبه‌روز دامنه فعالیتشان گسترش می‌یابد از این دسته‌اند. حضور در نمایشگاه ملی محصولات بانوان کارآفرین کشور (شهربانو) که اردیبهشت در مشهد برگزار شد، بهانه آشنایی ما با خواهران کارآفرین شد.
لذت نقالی در کودکی
زمانی که در مقطع پیش‌دبستانی درس می‌خواندم، دکلمه‌‎خوانی را تجربه کردم و از این‌کار لذت بردم. این‌کار مقطعی بود و دیگر ادامه نداشت تا اینکه در کلاس دوم از اداره آموزش و پرورش مربی‌ای به نام خانم روحانی برای آموزش شاهنامه به دانش‌آموزان مدرسه ما آمد و هفته‌ای یک جلسه در این زمینه به دانش‌‌‌‌‌آموزان آموزش داد. پس از تدریس مقدمه‌ شاهنامه باید آن را اجرا می‌کردم. تصمیم گرفتم برای جلوگیری از اشتباه متن را روی کاغذ نوشته و آن را زیر پای خودم نگه دارم تا از روی آن بخوانم، اما هنگام اجرا متوجه شدم که می‌توانم مقدمه را به‌خوبی بخوانم بی‌آنکه از روی کاغذ نگاه کنم.این اتفاق باعث شد که به خواندن شاهنامه و حفظ‌کردن آن علاقه‌مند شوم.
خوداشتغالی نوجوان محله تربیت با فروش آثار هنری
حنانه نیک‌رفتار 19سال بیشتر ندارد اما با هنرش برای خودش کسب و کار خانگی راه‌انداخته است و درآمد خوبی هم دارد. از کودکی علاقه و استعداد ذاتی به نقاشی داشت اما با ورود به هنرستان هنر، عرصه‌های جدیدی به رویش گشوده شد و هنرهای مختلفی را تجربه کرد طوری‌که اکنون با صرف پشتکار و خلاقیت، کارهایی فراتر از سن و تجربه‌اش انجام می‌دهد و ظرافت و زیبایی نهفته در آثارش باعث شده است آن‌قدر سفارش کار داشته باشد که دنبال فروش در فضای مجازی نرود.
«کیانا» در مسیر ادبیات
کیانا رهنورد بعد از اتمام جلسات دوره شاهنامه‌خوانی در هشت‌سالگی برای اولین‌بار در جشنواره شاهنامه‌خوانی بانوان انجمن سیاووش مشهد شرکت می‌کند. با وجود استرس زیادی که دارد رتبه برتر این جشنواره را به دست می‌آورد. کیانا می‌گوید: چون تا آن لحظه روی صحنه نرفته بودم و اجرایی نداشتم استرس تمام وجودم را فراگرفته بود اما توانستم بر خودم مسلط شوم و با اجرای بخشی از نقالی سیاووش‌خوانی رتبه برتر مسابقات را کسب و مورد تشویق داوران قرار گیرم.
تولد در "پاژ" مرا به ادبیات علاقه‌مند کرد
در دوره تحصیلش معلم‌های ادبیات با شک و تردید به انشاهایی که می‌نوشت نگاه می‌کردند. آن‌ها فکر می‌کردند احسان بزرگ‌تری دارد که برایش انشاها را می‌نویسد. هر بار با ناراحتی به خانه می‌آمد و با ناراحتی به مادرش از معلم‌ها گله می‌کرد. بالأخره مادر برای رفع این سوءتفاهم به مدرسه رفت و از معلم ادبیات خواست همانجا موضوعی به احسان بدهد تا انشا بنویسد و موضوع روشن می‌شود.حالا این جوان بیست‌وهفت‌ساله از چاپ دو کتابش مسرور است و امید به آینده‌ای دارد که بتواند در حوزه ادبیات و نویسندگی بیشتر بدرخشد.
قدم زدن کاوه و فریدون در جلوخان
از نخستین مراسم بزرگداشت حکیم ابوالقاسم فردوسی در 25 اردیبهشت 77 ، 24سال‌ می‌گذرد. از آن سال تاکنون، هر سال بزرگداشت و یادبودی بر مزار حکیم فرزانه توس برگزار می‌شود. اجرای نمایش «افسانه ماردوش» در محوطه باغ آرامگاه فردوسی در مراسم بزرگداشت امسال شکوه این جشن را بیشتر خواهد کرد. «افسانه ماردوش» نمایشی فاخر به نویسندگی منوچهر اکبرلو و کارگردانی محمد جهانپاست که در آن حکیم توس روایت نیک و بد ناپایدار بشر را در سرگذشت عبرت‌آموز جمشید و ضحاک در قالب داستانی پرکشش به‌زیبایی به ‌تصویر کشیده‌ است.
تلاش برای احقاق حقوق زنان و کودکان با نقاشی
فائزه عطرآبادی، دختر نقاش محله پایین‌خیابان معتقد است که مقام و حقوق زن در جامعه امروزی بسیار نادیده گرفته می‌شود و همین نادیده گرفته شدن، موضوع بیشتر نقاشی‌های اوست: «مشکلات زنان در ایران کمتر روی بوم نقاشی به تصویر کشیده شده است. من همیشه در پیاده‌روی‌هایم در کوچه و خیابان به زنان نگاه می‌کنم که چطور از حق خود می‌گذرند و در برابر فشارها و مشکلات همیشه سکوت می‌کنند. آرامش زنان همیشه برایم جالب بوده و همین موضوع خیلی وقت‌ها موضوع نقاشی‌ام می‌شود.»