تف کوره آجرپزی، ملال قالب زدن هر روزه آجرها، دستان پینه بسته ستایش 8ساله، موهای کبره بسته و شانه نکرده کوثر، چهره تکیده پدر...
خلاصه زندگی خانواده فضلاحمد رستمی را میتوان در همین چند جمله کوتاه خلاصه کرد. خانوادهای که در میانه آشوب زندگی میکنند باوجوداین اما همسایه سادهترین خوشیها هستند. این را وقتی میفهمم که مهمان خانواده آنها میشوم در حالی که یک روز سختِ کار در کوره را از سر گذراندهاند. ستایش لیوان آب خنکی به دست پدر میدهد، فضلاحمد عرق پیشانیاش را با عرقچین چروکیده توی جیبش پاک میکند، یکی از دوتارهای آویزان به دیوار را برمیدارد و با سرانگشتان زخمیاش زخمه بر تارهای آن میزند.
سید اسدا... علوینژاد هنرمند محله فلسطین میگوید: خوشنویسی هنر عجیبی است و دنیای قشنگی دارد. اگر روحیه خوبی نداشته باشم قلمم روی کاغذ نمیرود. انگار باید حال خوب داشته باشی که بتوانی خط بنویسی. قلم اسرار خودش را دارد. حال خوب رامش میکند، روی کاغذ خوش رقص میکند، رد پایش زیباتر میشود و ماندگارتر. فکر میکنم هنوز خیلی مانده که نام خوشنویس را روی خودم بگذارم، اما سطحی که اکنون به آن رسیدهام مرتبه ممتازی از خوشنویسی است.
الهام صمدی مقدم میگوید: سال ۹۷ در یک ورکشاپ که در تهران برگزار شد شرکت کردم. در آنجا یک پته از دوران زند به نمایش گذاشته شده و توضیحاتی درباره آن ارائه شد. من از آن کار عکس گرفتم. وقتی به مشهد برگشتم همان عکسها را در کامپیوتر قرار دادم، صفحه را بزرگ کرده و تمام ابعاد کار را به دست آوردم و سپس روی پارچه اجرا کردم. در نهایت توانستم آن را روی پارچه انجام دهم. کار سادهای نبود، اما توانستم آن را انجام دهم و اینگونه موفق شدم کار پته دوره زند را احیا کرده و به خاطر همان کار که طرح چهاربته بود نشان ملی کیفیت و اصالت کالا را دریافت کنم
ساخت بیش از ۱۵۰ عروسک خلاق از مواد بازیافتی برای نمایشنامهها، نوشتن ۴۰۰ نمایشنامه، بازی در ۲۰ تئاتر، نویسندگی و کارگردانی بیش از ۳۰۰ مجموعه عروسکی نمایش تئاتر و... اینها بخشی از رزومه محترم رضایی، هنرمند ساکن محله آب و برق، است. او اولین نمایشگاه سه بعدی در زمینه حرکت امام رضا (ع) از مرو تا نیشابور را طراحی و اجرا کرده همچنین در سال ۸۹ اولین پینتبال زیر ۱۳ سال را طراحی و راهاندازی کرده است. کارهای بسیاری از او در گروه کودک شبکههای خراسان رضوی، جنوبی، شمالی و کیش پخش شده است.
من دانشآموز دههشصتی هستم و با همین همخوانیها در مدرسه بزرگ شدم و در روزهای دانشجویی هم مداحی و تواشیح را بر عهده داشتم. علاقهای که از سوم دبستان در من پا گرفت، تا امروز ذرهای کم نشده است. بهدنبال همین، وقتی وارد بسیج شدم، دخترهای رده سنی نوجوان و جوان را جمع کردم و گروه هنری بانوان را با نام یاس نبی (س) در پایگاه بسیج شهیدتهرانیمقدم در محله طلاب شکل دادم.
مصطفی آقایی، استاد دوختهای سنتی و رو دوزی است و در 14 رشته صنایعدستی از سطح مربی تا استادی مهارت دارد. او بعد از 11 سال پژوهش هنری سال 92 یک طرح 5 ساله را برای آموزش و اشتغال بانوان حاشیه شهر کلید میزند و طی آن 8000 نفر را رایگان آموزش میدهد. درست زمانی که میخواهد دوباره برای ادامه پژوهشهایش به خارج از کشور برود در حرم حضرت معصومه(س) شعله دیگری در وجودش روشن میشود تا درخواست ساخت پوش مضجع شریف حضرت رضا(ع) را به آستان قدس رضوی بدهد و از کارآموزانش که به درجه استادیاری رسیدهاند برای کار در حرم دعوت میکند.
چند بانو نشسته و پارچه مشترکی را دست گرفته اند. یک دستشان پارچه است و یک دست سوزن. چشمانشان رد کوک ها را دنبال کرده و روشن نیست کدام عالم را سیر می کنند. از کارگاه ساخت پوش سنگ مدفن امام رضا(ع) حرف می زنم. جایی که آدم ها پایشان روی زمین است و روحشان در آفاقِ رضوی سیر می کند. به سراغ هرکدامشان که بروی سیر و سلوکِ خودشان را با حضرت دارند، قصه، مرام، کلام و مسیر خودشان. اکنون آن ها در این نقطه طلایی زندگی کنار هم هستند و ترس دارند این تجربه شیرین زود به پایان برسد.