کد خبر: ۱۲۲۹۷
۲۵ خرداد ۱۴۰۴ - ۱۲:۰۰
مجتمع محمدیه خانه دل‌های بزرگ در التیمور

مجتمع محمدیه خانه دل‌های بزرگ در التیمور

در دل مجتمع محمدیه زنانی زندگی می‌کنند که با وجود دشواری‌های زندگی، دست از مهربانی نکشیده‌اند؛ همسایه‌هایی که همدل‌اند، همراه‌اند و بی‌هیاهو و ستون‌های محله خود شده‌اند.

در دل مجتمع محمدیه در محله التیمور، زندگی‌هایی در جریان است که شاید از نگاه بیرونی آرام و معمولی به‌نظر برسند، اما درونشان پر از ایثار، همدلی و امید است. اینجا زنانی زندگی می‌کنند که با وجود دشواری‌های زندگی، دست از مهربانی نکشیده‌اند؛ همسایه‌هایی که همدل‌اند، همراه‌اند و بی‌هیاهو و ستون‌های محله خود شده‌اند.

این گزارش، روایت سه زن از همین محله است که هرکدام به شیوه‌ای متفاوت، چراغ خانه‌ها و دل‌های اطرافشان را روشن نگه داشته‌اند.

 

دستگیری از نیازمندان به سبک فاطمه‌خانم

در محله التیمور، در مجتمع محمدیه، فاطمه قوامی با وجود معلولیت شدید جسمی‌حرکتی، دل بزرگی برای کمک به دیگران دارد. او از سال‌۱۳۹۴ در این محله ساکن شده است و با همراهی خیران، خانواده‌های نیازمند را شناسایی و برای رفع مشکلاتشان تلاش می‌کند.

فاطمه می‌گوید: خودم سختی کشیده‌ام؛ وقتی درد کسی را می‌بینم، نمی‌توانم بی‌تفاوت باشم.

او با جمع‌آوری کمک‌های مردمی، بسته‌های معیشتی آماده می‌کند و در کار‌های مختلف مانند جمع‌آوری شهریه مدرسه کودکان نیازمند فعالیت دارد.

روحیه جمعی در کارهایش نقش مهمی دارد و همیشه با همسایه‌اش، خانم منتظری، مشورت و همکاری می‌کند. این همدلی در محله آنها را به خانواده‌ای بزرگ تبدیل کرده است.

خانه فاطمه‌خانم ساده است، اما همیشه پذیرای نیازمندان و دل‌های دردمند است. کمک‌کردن برای او فقط توان جسم نمی‌خواهد، بلکه دلی بزرگ می‌طلبد؛ دلی که فاطمه به اندازه یک محله دارد و همیشه آماده است به دیگران دست یاری بدهد.

 

قراری که دل‌ها را روشن می‌کند

نام صدیقه منتظری با مهربانی و تلاش گره خورده است. او و همسرش، آقای ساغری، از فعالان بی‌ادعای کوچه شهید کمالی در محله‌اند؛ زوجی که با راه‌اندازی ایستگاه ون برای تردد توان‌یابان، مسیری ساده، اما حیاتی را فراهم کرده‌اند. بعضی از چهارشنبه‌ها، با همراهی آنها برنامه «قرار زیارت» راه می‌افتد و آنها اهالی محله را که دل‌های خسته دارند، تا حرم می‌برند و چشم‌ها را به گنبد آقا روشن می‌کنند.

اما زندگی صدیقه خانم منتظری فراتر از این خدمات محله‌ای است؛ او مادری است با دو فرزند معلول به نام‌های ابوالفضل و احسان. پسر دیگرش را سال‌ها پیش از دست داده، اما با صبوری و عشق، کنار خانواده ایستاده است. در‌کنار پرستاری روزمره، همیشه پای کار کمک به همسایه‌ها بوده است، بی‌تکلف و بی‌توقع.

او برای خانم‌های محله فقط یک همسایه نیست؛ سنگ صبور و یار همیشه همراه است. وقتی از خودش می‌پرسند، می‌گوید: «ما با سختی بزرگ شدیم. حالا که می‌توانیم، چرا کمک نکنیم؟ باید همه به درد هم بخوریم.»

 

مادری با دلِ همیشه همراه

معصومه مماوی، همسایه‌ای از مجتمع محمدیه، مادری صبور و پرمهر است که سال‌ها با مراقبت از فرزندان معلولش زندگی می‌کند. یکی از فرزندانش را در بیست‌و‌هفت‌سالگی از دست داده، اما با عشق و استقامت به زندگی ادامه داده است. حالا او تنها همراه و مراقب فرزند شانزده‌ساله‌اش است که نیازمند مراقبت دائم است و نمی‌تواند تنها بماند.

او همیشه دوست دارد در جمع همسایه‌ها حضور داشته باشد و در فعالیت‌های فرهنگی محله شرکت کند، اما شرایط فرزندش اجازه نمی‌دهد دور از خانه باشد. به همین دلیل، او و همسایه‌اش، صدیقه منتظری، رابطه‌ای فراتر از همسایگی دارند و در مراقبت از فرزندان معلول یکدیگر همکاری می‌کنند.

معصومه‌خانم می‌گوید: گاهی برای خرید کوتاه‌مدت خانه را ترک می‌کنم و به خانم منتظری خبر می‌دهم تا مواظب پسرم باشد. او هم هر‌وقت کمک لازم دارد، من کنارش هستم.

اگر حضور فیزیکی ممکن نباشد، خانم مماوی از راه‌های دیگر مثل کمک مالی در فعالیت‌های محله سهیم می‌شود. او زنی مهربان و مؤثر است که بودنش برای محله نعمت بزرگی است.

 

* این گزارش یکشنبه ۲۵ خردادماه ۱۴۰۴ در شماره ۶۱۹ شهرآرامحله منطقه ۳ و ۴ چاپ شده است.

آوا و نمــــــای شهر
03:44