
هیچ اتوبوسی آنطورکه مناسب شرایط جسمیشان است برایشان ساخته نشده است، هیچ مسیر ویژهای برایشان طراحی نشده است که بیعیب و ایراد باشد، و نگاهها کمتر به آنها عادی است.
وقتی دیگران برایشان کاری نکردند، خودشان دستبهکار شدند. رفتوآمد به مساجد و تکایا سخت بود و نگاههای مردم دشوارتر. برای همین هیئت توانیابان را راهانداختند، جایی که نهتنها در آن توسل میکنند و عقده دل میگشایند، بلکه راههایی برای گرهگشایی از زندگی همدردانشان پیدا میکنند، از کمک به خانوادههای نیازمند گرفته تا تلاش برای جلب توجه مسئولان امر و بهبود مشکلات.
این هیئت فقط یک مکان مذهبی نیست، بلکه محفلی برای همدلی و پویایی است. هیئت مذهبی مریدان اهلبیت (ع) در محله التیمور، یکسالونیم است که فعالیت مجوزدارش را آغاز کرده است و حالا بیش از هفتادمستمع ثابت دارد؛ مستمعانی که گرچه بیشترشان اهالی مجتمعهای محمدیه در خیابان پنجتن۵۵ هستند، از سایر نقاط شهر نیز هستند که خودشان را به برنامههای این هیئت میرسانند.
«دعا بخوانیم، تمام شود؟ نه! این هیئت باید وسیلهای باشد برای خیررساندن»؛ این جمله را یکی از اعضای قدیمی و بنیانگذار هیئت میگوید. هیئت توانیابان فقط برای برگزاری مراسم اعیاد و عزاداری نیست، بلکه واسطهای شده برای رساندن دارو، کمکهای معیشتی، تأمین لوازم خانه و مهمتر از همه، حمایت از خانوادههای درگیر با مشکلات معلولیت و جسمی و حرکتی.
مهدی چناری توضیح میدهد: امسال بیش از صدبسته معیشتی توزیع کردیم، هزینه دارو پرداخت کردیم و در حد بضاعتمان لوازم خانه تهیه کردیم. اما مهمتر از همه اینها، اینجا جایی است که توانیابان از انزوا بیرون میآیند، کنار هم قرار میگیرند و میفهمند که تنها نیستند.
بسیاری از اعضای هیئت، سابقه فعالیت در دیگر هیئتهای مذهبی را دارند. چناری که بیش از ۱۰سال در هیئتهای دیگر فعال بوده است، میگوید: ما صرفا یک هیئت دیگر راه نینداختیم که فقط مراسم مذهبی برگزار کنیم. آمدیم که بیشتر بتوانیم خدمت کنیم. هر گرفتاری، هر مشکلی که خانوادههای توانیاب دارند، سعی میکنیم تا جاییکه بتوانیم حلش کنیم. این کمکها فقط مالی نیست. حمایتهای روحی و اجتماعی، ایجاد حس اعتمادبهنفس و کنار هم نگهداشتن افرادی که ممکن بود بهخاطر شرایطشان منزوی شوند، مهمترین نقش این هیئت است.
تکتم چناری درباره روزهای اولی که وارد این جمع شد، میگوید: اولش خجالت میکشیدم. ولی کمکم دیدم که اینجا همه مثل هم هستند؛ همه درک میکنند، نیازی به توضیحدادن و معذرتخواهی نیست. همین است که هستیم و باهم قویتر شدیم.
این هیئت نه وابسته به جایی و نه از حمایتهای خاصی برخوردار است. کمکهای مالی و امکانات ازطریق مردم و با پشتکار اعضای خود هیئت و خیران تأمین میشود. البته که اعضای هیئت هم با مسائل معیشتی و هزینههای درمان دست به گریباناند.
حمایتهای روحی، از افرادی که ممکن بود بهخاطر شرایطشان منزوی شوند، مهمترین نقش هیئت است
آرزو افقهی، یکی دیگر از اعضا، توضیح میدهد: یک فرم شناسایی داریم که افراد نیازمند خودشان درخواست میدهند، بعد ما تحقیق میکنیم که واقعا نیاز دارند یا نه. بعد هم هر کمکی که از دستمان برآید، انجام میدهیم.
اما مهمترین دستاورد این جمع، نه بستههای معیشتی و نه داروهای تأمینشده، بلکه روحیهای است که بین اعضایش جریان دارد؛ «خیلی وقتها شده است که احساس ناامیدی کنیم، ولی این جمع دوباره آن حالِ خوب را به ما برگردانده است.»
مشکلات توانیابان فقط محدود به موانع فیزیکی نیست. نگاههای اجتماعی و حس نادیده گرفتهشدن، بزرگترین چالش آنهاست.
مرضیه یزدانی، یکی از اعضای هیئت که فرزند معلول دارد، میگوید: خیلی از ما تجربه نگاههای ترحمآمیز یا تحقیرآمیز به اعضای خانوادهمان را داشتهایم، ولی این هیئت به ما نشان داد که معلولیت، محدودیت نیست و خجالت ندارد. این جمع نهفقط برای مراسم مذهبی، که برای مناسبتهای دیگر نیز کنار هم جمع میشوند. اردوهای زیارتی، دورهمیهای صمیمانه و حتی تلاش برای تغییرات شهری ازجمله فعالیتهای آنهاست.
تکتم چناری با خندهای از روی ناراحتی میگوید: این اتوبوسهای جدید که همه میگویند برای توانیابان مناسب است، حدود پنجاهسانتیمتر از سطح زمین ارتفاع دارد. من نمیدانم چطور یک فرد با مشکلات حرکتی میتواند از آن پله بلند، بالا برود. بارها زنگ زدیم، گفتیم، پیگیری کردیم. ولی هنوز هم تغییری ندیدهایم.
مهدی چناری، بنیانگذار و عضو هیئتمدیره هیئت
من تا نوجوانی سالم بودم، حتی تا بیستسالگی میتوانستم موتورسواری کنم، اما معلولیت ژنتیکیام رفتهرفته شدت گرفت. از کودکی در هیئتها بزرگ شدم. یک طبقه از خانه مادرم مخصوص عزاداری بود. خودم هم عضو چند هیئت فعال در مشهد هستم. بااینحال، همیشه دوست داشتم هیئتی مخصوص توانیابان راهاندازی کنم. حتی اگر در این مجتمع ساکن نبودم، این کار را میکردم. معلولان هم از نظر جسمی سختی دارند، هم نمیتوانند در هیئتهای دیگر شرکت کنند.
۱۳آذر، روز جهانی معلولان، هیئتمان را راهاندازی کردیم. آن را ثبت کردیم تا کارها را بدون مشکل جلو ببریم و هفتعضو هیئتمدیره داریم. هرهفته دوشنبهها بدون بروبرگرد حدیث کساء میخوانیم و بعد از آن منبر برگزار میشود. آقای کاظمی که خودش هم از خانواده معلولان است، سخنرانی میکند.
یک بار، عید غدیر پارسال، در کوچه علوی، راسته پنجتن۵۵ ایستگاه صلواتی زدیم. معمولا مجوز این ایستگاهها را به هیئتهای سرشناس میدهند، اما ما هم توانستیم سهمی در این جشن بزرگ داشته باشیم.
هدف ما فقط عزاداری نیست، بلکه ایجاد ارتباط بین توانیابان و مسئولان است. ما خیّری را میشناسیم که میتواند دستگاه تولید لوازم بهداشتی دراختیار ما بگذارد تا برای توانیابان اشتغالزایی کنیم، اما به فضایی مناسب نیاز داریم. امیدواریم که روزی این تعامل بین جامعه توانیابان و مسئولان برقرار شود و ما بتوانیم به استقلال بیشتری برسیم.
تکتم چناری، عضو هیئتمدیره؛ هیئت و خادمیار حرم
سالهاست که به فعالیتهای مذهبی مشغولم. درکنار خادمیاری حرم، تلاش میکنم در این هیئت هم فعالیت داشته باشم. هیئت فقط برای عزاداری نیست، بلکه فرصتی برای رشد و حمایت از یکدیگر است.
خاطرم هست یک روز در مهدالرضا (ع) کودکی، من را به مادرش نشان داد و خندیدند. درحالیکه وقتی چادر سرم است، معلولیتم خیلی مشخص نیست، بهویژه چند سال پیش که مشکل پایم بهشدت الان نبود. یک روز بعد فهمیدم شاگرد خودم است. متأسفانه ما همهجا با این نگاهها روبهرو هستیم؛ بههمیندلیل در هیئت خودمان احساس راحتی میکنیم.
مرضیه یزدانی، عضو گروه اجرایی هیئت
معلول نیستم، اما دونفر از عزیزانم در خانه با این چالش روبهرو هستند. همسرم مشکل اعصاب و روان دارد و بستری است. پسرم طاها، دوازدهسال دارد و معلول جسمی و حرکتی است. از وقتی وارد هیئت شدم، حس کردم یک خانواده جدید پیدا کردهام. فهمیدم که افراد زیادی شرایط مشابه من را دارند.
اینجا نهتنها برای عزاداری، بلکه برای حمایت از همدیگر جمع میشویم. به نظرم در این هیئت، جسارت افراد بیشتر میشود و، چون نگاههای آزاردهنده افراد سالم کمتر در اینجا هست، توانیابان و حتی خانوادههایشان که درگیر مشکلات آنها هستند، احساس راحتی میکنند و از انزوا درمیآیند.
جواد شیخ تقیآباد، معاون هیئت
ما میخواهیم این هیئت واسطهای باشد برای خیررسانی. به خانوادههای توانیاب و بانوان سرپرست خانوار کمک میکنیم، از تهیه لوازم خانگی گرفته تا دارو و بستههای معیشتی. تاکنون حدود سیخانواده را زیرنظر داشتهایم و هر زمان که در توانمان بوده است، کمک کردهایم. همه ما میدانیم زندگی ادامه دارد، حتی وقتی شرایط سخت باشد. من در دوسالگی تب کردم و دچار فلج اطفال شدم.
از کودکی با معلولیت جسمی و حرکتی زندگی کردم، اما هیچوقت اجازه ندادم که این مسئله مانعاز فعالیتهایم شود. همسرم هم معلول است و با هم زندگی را ساختهایم. دو فرزند داریم، یکی را عروس کردهایم و دیگری ده ساله است. اینجا جایی است که آدم احساس تنهایی نمیکند. وقتی میبینم خانوادههایی که مشکلات مشابه دارند، به هم کمک میکنند، احساس خوبی دارم و فکر میکنم کار بزرگی درحال انجام است.
هادی چوپانیدهنوی، عضو هیئتمدیره و مداح هیئت
اینجا جایی است که آدم احساس تنهایی نمیکند
در هشتماهگی فلج بودم، اما بعد بهبود پیدا کردم تا اینکه در سهسالگی موتور روی پای راستم افتاد. همه استخوانهای پایم خرد شد. از همان سن، راهرفتن برایم سخت شده است.
من همیشه دوست داشتم در مراسم مذهبی فعال باشم. مداحی برایم نهتنها یک عشق، بلکه راهی برای خدمت است. در این هیئت، همه یکدیگر را درک میکنند. کسی به تو به چشم یک فرد ناتوان نگاه نمیکند، بلکه همه به فکر این هستند که چطور میتوانند به هم کمک کنند و قویتر شوند.
آرزو افقهی، عضو هیئت
اینجا فقط برای افراد محله نیست. از خواجهربیع، گاز شرقی و حتی قاسمآباد هم میآیند. هیئت ما با استقبال خوبی روبهرو شده است. هر هفته دوشنبهها بعدازظهر جلسه برگزار میکنیم و حدود هفتاد مستمع ثابت داریم. برخی از هیئتهای توانیابان در مشهد مجوز دارند، اما مستمع پروپاقرصی ندارند. ما تلاش کردهایم که فضایی ایجاد کنیم که برای همه جذاب باشد.
این هیئت درکنار جلسات مذهبی، برنامههای تفریحی هم دارد. مثلا سهشنبهها ظهر، آقایان میتوانند رایگان از استخری در همین محدوده استفاده کنند. میخواهیم توانیابان را از انزوا خارج کنیم. درخواستمان این است که مسئولان هم به هیئت بیایند، پای درددل ضعیفترین قشر جامعه بنشینند و ببینند که مشکلات این افراد فقط جسمی نیست، بلکه بسیاری از ما با مشکلات معیشتی هم دستوپنجه نرم میکنیم.
* این گزارش یکشنبه ۲۶ اسفندماه ۱۴۰۳ در شماره ۶۰۸ شهرآرامحله منطقه ۳ و ۴ چاپ شده است.