در حدود یکدههای که جلسه قرآن در خانه حاج محمداسماعیل قندری برقرار بود، چندین نسل از اهالی محله وحید روخوانی و روانخوانی قرآن را از ایشان یاد گرفتند.
این گروه کارشان این است که بگردند توی محله و مشکلات را حل کنند؛ انگار اولویت زندگیشان همین شده است که گرههای زندگی دیگران را با همان کموزیادی که خودشان دارند، باز کنند؛ از تهیه جهیزیه تا جمعوجور کردن دورریختنیها.
سیداحمدحسینی موسپیدکرده مجالس امامحسین(ع) و خودش سالها هیئت دار بوده است. میگوید: همه مراسم هیئت در خانه خودم برگزار میشد اما ازآنجاکه خانه خیلی قدیمی است،مناسب حضور هیئت بزرگ نیست.
در گذشته زمین کانون، آسیابی بوده است برای آردکردن گندمها. صاحبش آقای نوغانی اوایل جنگ، اینجا را برای پایگاه بسیج اهدا میکند و با مشارکت مردم این ساختمان بنا میشود. بسیاری از ۲۲ نفر شهید محله ساخت و گچکاریاش را انجام دادهاند.
در قدیم همه فامیل مجلس روضهخوانی داشتیم بهطوریکه از روز اول تا آخر ماه، هر روز مجلس روضه را یک خانواده برگزار میکرد. مادربزرگم پنجشنبههای اول ماه روضهخوانی داشت و مادرم پنجشنبه دوم ماه.
جواد رعنایی از آندسته نوجوانهاست که دو تابستان پیاپی را بهجای تفریح، با چاشنی مهارت پشت سر گذاشته و از دل این تجربه، درسهای تازهای برای آیندهاش آموخته است.
مسجد پل سنگی، طبق روایتی که اهالی از پیشنماز قدیمی، مرحوم حاجسیدمحمدرضا بختیاری، نقل میکنند، نام خود را از سنگ بزرگی گرفته است که برای عبور مردم از گذرگاه آبی نوغان قرار داده شده بود. این سنگ، پایهای برای هویت تاریخی مسجد شد.






