محسن ثابت توضیح میدهد که همه اهل محل به این روضهها عادت کردهاند و به آن دلبستگی دارند؛ قبل از شروع محرم، یکی از خانمها از من پرسید که امسال هم روضهها برپا میشود؟بهشوخی گفتم نه! پارسال بدهکاری بالا آوردهایم. آن خانم همانجا انگشتر طلایش را درآورد!
سیدحسین عبدی میگوید خاطرات جنگ، رهایش نمیکند و نمیگذارد در رفتار، گفتار، قضاوتها و ارتباطش با خانواده، مشتریها و هممحلهایها، بی چارچوب و بدون قیدوبند باشد.
علیرضا کریمی تعریف میکند: پساز ساخت مسجد، دوباره هیئت شکل گرفت، اما بهخاطر نام «غدیر باباعلی» اعضا پیشنهاد کردند هیئت هم، نام «غدیر» داشته باشد.
۵۶سال از روزهای تشکیل هیئت جعفرآقا و دوستانش از معتبرترین هیئت های محله عامل گذشته است. زندگی در خانواده مذهبی باعث میشود او به فکر تأسیس هیئت بیفتد.
با رسیدن محرم، باشگاه ورزشی وحدت سیاهپوش میشود و شکل حسینیه به خود میگیرد. ایستگاه صلواتی مقابل باشگاه هم به روی رهگذران باز میشود و با نذری چای و شربت و شلهزرد و... پذیرای همشهریان میشوند.
اینجا یک مسجد است که نوجوانانش زیر چتر اعتماد پیرغلامها رشد میکنند و درس زندگی یاد میگیرند و بچهمسجدیهای قدیمیاش، شدهاند بال و پر بچههای دهه۸۰ و ۹۰.
چند نسل از اهالی محله وقتی علت مسجدی شدن خود را میگویند، فقط از «بابا الهی» نام میبرند. علیاصغر الهی معروف به «بابا الهی»، پیرمرد خوشرفتار محله حسینآباد است.