اینجا یک مسجد است که نوجوانانش زیر چتر اعتماد پیرغلامها رشد میکنند و درس زندگی یاد میگیرند و بچهمسجدیهای قدیمیاش، شدهاند بال و پر بچههای دهه۸۰ و ۹۰.
چند نسل از اهالی محله وقتی علت مسجدی شدن خود را میگویند، فقط از «بابا الهی» نام میبرند. علیاصغر الهی معروف به «بابا الهی»، پیرمرد خوشرفتار محله حسینآباد است.
سیدمهرداد صالحی میگوید: سال۱۴۰۰ تصمیم گرفتیم مکان ثابتی برای برگزاری برنامههایمان در نظر بگیریم که مکان کنونی بیتالزهرا (س) را راهاندازی کردیم.
حمید صداقت میگوید: پنجشش سال قبل به این فکر کردیم کاری برای درگذشتگانمان انجام دهیم؛ تصمیم گرفتیم عکسهایشان را روی دیوار حسینیه نصب کنیم. برای گرفتن عکسها خانهبهخانه رفتیم تا از خانوادههایشان عکس بگیریم.
محمود عرفان میگوید: از پانزدهسالگی مرحوم آذر اجازه داد نوحه بخوانم. اما از وقتی وارد نظام شدم، نباید کسی میفهمید نوحهخوانم. زمان شاه اگر میفهمیدند به جلسات عزاداری و هیئت رفتوآمد داریم، اذیتتمان میکردند.
قضیه پاگیری هیئت و حسینیه محبانالحسین (ع) در خیابان خواجهربیع ۶ (محله بهمن) برمیگردد به ۱۶ سال قبل؛ زمانی که پنج نوجوان و جوان با روشن کردن شمع، مراسمی مذهبی را نوبتی در خانههای خود برگزار میکردند
سعید اکرامی میگوید: در پانزدهسالگی به ذهنم خطور کرد که خودم هیئت ی راهاندازی کنم. جلسات هیئت امامسجاد (ع) از همان سال۷۶ هر هفته دوشنبهشبها برقرار بود.