جواد سلحشور میگوید: برای یک فرزند فرقی ندارد که پدر و مادرش چه زمانی چه کاری دارند، هوا سرد است یا گرم؛ هر وقت نیاز باشد برای کمک حضور دارد. بچههای هیئت ما هم برای پدر و مادر شهدا همین کار را میکنند.
تیم فوتبال المهدی در مسابقات محلهای مشهد خوب کار میکرد. بچههایی که سن بیشتری دارند این تیم را به خوبی به خاطر میآورند. بعد از مدتی به ذهنمان رسید کنار فوتبال یک جلسه زیارت عاشورا هم داشته باشیم.
مسجد حضرتزینب (س) در محله تربیت، مسجدی است که حوالی سه دهه قبل به همت نخستین ساکنان محله بنا شد تا امروز بهعنوان مهمترین پایگاه اجتماع اهالی و برپایی نماز جماعت شناخته شود.
محمدعلی در جوانی مدلآور استانی و کشوری دوومیدانی بوده و قبل از اینکه مربی حرفهای آمادگی جسمانی شود، دویدن تمام زندگیاش بوده است. یکی از نقاط عطف زندگی ورزش محمدعلی سرپا نگهداشتن یک گروه ورزشی آمادگیجسمانی است.
حاجحسین فرازآمد میگوید: پدرم برای اینکه آبادانی را به محله بیاورد، هزار متر زمین در خیابان امامرضا۵۹ خرید و در نصف زمین، گرمابه فروردین را ساخت و بخشهای دیگر را اقساطی به مردم داد تا مغازه بسازند و محله رونق بگیرد.
محمدامین اسعدی میگوید: پدرم فرمانده پایگاه بسیج مسجد امامسجاد (ع) بود و من هم از چهارسال پیش فعالیتهایم را اینجا شروع کردم. ارتباط و گفتوگو با همنسلان و بزرگترها روابط اجتماعیام را تقویت میکند.
هیئت جوادالائمه (ع) درخت تنومندی است که حالا حالاها میوه میدهد، حتی شاخههای دیگری میزند و این شهر را از ثمره خود بهرهمند میکند؛ و این اتفاق عجیبی نیست که از محلهای قدیمی، چون چهنو به بار آید.