کد خبر: ۱۲۲۹۸
۲۵ خرداد ۱۴۰۴ - ۱۳:۰۰
مهرورزی همسایه‌های پایداری ۴

مهرورزی همسایه‌های پایداری ۴

همسایه‌ها در خیابان پایداری۴ همه‌جوره هوای یکدیگر را دارند. اگر کسی بدون نان بماند، چندین همسایه برایش نان می‌فرستند؛ از بچه‌های یکدیگر نگهداری می‌کنند و برای هم آش پشت‌پا می‌پزند.

خیابان پایداری۴ در محله سرافرازان همسایه‌هایی به سرسبزی درختانش دارد. ساکنان اینجا همه‌جوره هوای یکدیگر را دارند. اگر کسی بدون نان بماند، چندین همسایه برایش نان می‌فرستند؛ کسی عزادار شود، اول به همسایه‌هایش می‌گویند و بعد که همسایه‌ها دورش جمع شدند، خبر ازدست‌دادن عزیزش را به او می‌گویند؛ با هم کربلا و پارک و ... می‌روند؛ از بچه‌های یکدیگر نگهداری می‌کنند و برای هم آش پشت‌پا می‌پزند.

راضیه‌خانم آقاسی‌زاده یکی از همسایه‌های این خیابان است که با خیلی‌ها ارتباط دارد. او در خانه‌اش جلسه قرآن برگزار می‌کند و همین موضوع باعث آشنایی بیشتر و دورهمی همسایه‌ها شده است.

 

مادری‌کردن در نبود مادر

همسایه‌ها از راضیه‌خانم به‌عنوان فردی خوش‌رو، مهربان و کارراه‌انداز یاد می‌کنند. او خیلی کار‌ها برای همسایه‌هایش انجام داده است، اما آنچه بیش از همه در ذهن اطرافیان مانده، نگهداری کردن از فرزند معلول همسایه است که به‌خاطر سفر حج یک‌ماه نبوده و راضیه خانم نگذاشته است آب در دل فرزندانش تکان بخورد.

او در این مدت علاوه بر نگهداری از این فرزند معلول بیست‌ساله، برای دیگربچه‌های همسایه‌اش غذا می‌پخته و دورشان را طوری شلوغ می‌کرده است که احساس دل‌تنگی نکنند.

به نظر راضیه‌خانم، همسایه خوب باید خوش‌اخلاق باشد و به درد همسایه‌اش بخورد. او اعظم‌خانم یزدی‌پور را به‌عنوان یکی از همسایه‌های خوبش معرفی می‌کند و می‌گوید: سال ۱۳۹۴ همسرم، خدابیامرز حسن باهرخواه، در حادثه منا به شهادت رسید. دوازده روز طول کشید تا پیکرش به اینجا رسید. در این مدت مدام خانه‌ام مهمان می‌آمد و سفره پهن می‌شد. بعد فهمیدم اعظم‌خانم غذا می‌پخته و می‌فرستاده است. الان هم اگر کوچک‌ترین مشکلی داشته باشم، در خانه او را می‌زنم.

 

مهرورزی همسایه‌های پایداری ۴ به وقت نیاز

 

دورهمی به نفع مستمندان

اعظم‌خانم یزدی‌پور از سال ۱۳۷۳ به این محل آمده و جزو اولین ساکنان این خیابان است. او می‌گوید: من با دختر و عروسم در یک ساختمان و با هم زندگی می‌کنیم، اما، چون آنها شاغل هستند، هر کار دارم، سراغ همسایه‌ها می‌روم. او می‌گوید: وقتی من به‌تنهایی یا با همسرم به سفر زیارتی می‌روم، خاطرم جمع است که همسایه‌ها همه‌جوره هوای بچه‌هایم را دارند.

وقتی من به‌تنهایی یا با همسرم به سفر زیارتی می‌روم، خاطرم جمع است که همسایه‌ها هوای بچه‌هایم را دارند

به نظر اعظم‌خانم، همسایه خوب کسی است که دروغ نگوید و پشت سر همسایه‌اش حرف نزند. او معتقد است همسایه در عین حال که نباید در زندگی دیگران فضولی کند، باید هوای همسایه‌اش را داشته باشد و هنگام گرفتاری به دادش برسد.

او اشرف‌خانم سپیدگر را به‌عنوان یکی از همسایه‌های خوبشان معرفی می‌کند و می‌گوید: او از آن همسایه‌های بی‌آزار است و اگر بفهمد کسی کمکی لازم دارد، دریغ نمی‌کند. در دورهمی‌های همسایه‌ها حاضر می‌شود و وقتی کار‌هایی مثل خیاطی یا سبزی پاک‌کردن به نفع مستمندان انجام می‌دهیم، او هم مشارکت می‌کند.

 

مهرورزی همسایه‌های پایداری ۴ به وقت نیاز

 

پشت‌گرمی به همسایه‌ها

پارسال همسر اشرف‌خانم فوت کرده است. پیش از اینکه به او اطلاع دهند، همسایه‌ها باخبر شده و دورش جمع شده‌اند و بعد خبر فوت مرحوم را به او داده‌اند. اشرف‌خانم می‌گوید: این همسایه‌ها قوت قلب آدم هستند.

او یک همسایه دارد که کلی گرفتاری برایش درست کرده و آرامشش را برده است؛ تا حدی که قصد داشته است خانه‌اش را عوض کند، اما به‌خاطر همسایه‌های خوبش، دلش نیامده و ترجیح داده است همین‌جا باشد.

اشرف‌خانم که بعد از خدا پشتش به همسایه‌های خوبش گرم است، می‌گوید: همسایه‌های این خیابان خیلی هوای هم را دارند. اگر یکی برود سفر، برایش آش پشت‌پا درست می‌کنند؛ کسی بیمار باشد، عیادتش می‌روند؛ بنایی داشته باشد، با او مدارا می‌کنند؛ عزادار باشد، تنهایش نمی‌گذارند و خلاصه اینکه همه‌جوره هوای هم را دارند.

او ادامه می‌دهد: اگر من یک شب از روی حواس‌پرتی بدون نان مانده باشم، چندین‌همسایه برایم نان می‌آورند. مسافرت که می‌روم، کلید خانه‌ام را به همسایه‌ها می‌دهم. اگر بیمار باشم، به عیادتم می‌آیند. خدا خیرشان بدهد. آدم را تنها نمی‌گذارند. به نظر او، همسایه خوب نعمتی است که باید قدرش را دانست.

 

* این گزارش چهارشنبه ۲۱ خردادماه ۱۴۰۴ در شماره ۶۲۰ شهرآرامحله منطقه ۹ و ۱۰ چاپ شده است.

آوا و نمــــــای شهر
03:44