هنرمند

نقش «عزیز» در مرمت تاریخ
از سال90 دور ایران راه افتادم و کلی کار کردم. سال98 سکته‌ای کردم. آن موقع معاون روابط عمومی سازمان کتابخانه‌ها، موزه‌هاو مرکز اسناد آستان قدس رضوی بودم. گفتم در سازمان کهنه‌تر و بااطلاع‌تر از من نیست. این همه اطلاعات را کسی ندارد پول که نمی‌خواهم حداقل هوایم را داشته باشید و اطلاعات و تجربیاتم را برای خودتان نگه دارید. اما کم‌لطفی کردند و من هم شش ماه زودتر خودم را بازنشست کردم. سال99 هم یک سکته دیگر. این اتفاق همسرم را پیر کرد.
خیاطی که دل‌ها را به هم می‌دوخت
مرحوم علی اصغری بیش‌از 50سال پیش بود که به این محل آمد. او خیاطی را از مدت‌ها قبل پیش استادانی چون حاج‌آقا قدیریان و آقای همتیان فرا‌گرفته بود. البته علی‌آقا از آن‌ها فقط دوخت‌ودوز یاد نگرفت، بلکه درس قرآن را هم از آن‌ها آموخته بود. بعد از اینکه خوب این حرفه را فراگرفت، زیرزمین منزلش را مغازه کرد و تا وقتی توان کار کردن داشت، همان‌جا به خیاطی مشغول بود.
محمد حداد، سرشنا‌س‌ترین دوتارساز مشهدی
محمد حداد، زابلی است، اما به قول خودش از وقتی چشم باز کرده، در مشهد بوده است، در محله قلعه‌ساختمان. کارگاه دوتارسازی او همیشه خدا، زیر تلی از تراشه‌های چوب گم است؛ زیر‌انبوهی از کاسه‌های دوتار. یک دوتار کنده‌کاری نگین‌شده هم به دیوار آویزان است که نشانه هنرنمایی اوست. استاد حداد، سرشنا‌س‌ترین دوتارساز مشهدی است. بسیاری از دوتارسازهای دیگر افتخار می‌کنند که شاگرد او بوده‌اند. او دوتارسازی را از یک هنردستی به یک صنعت نزدیک کرده است.
کوک‌های کارآفرین یگانه
یگانه پورمنافی هنرجوی هنرستان فنی‌وحرفه‌ای راه‌نور در بولوار شاهنامه است؛ دختر هجده‌ساله‌ای که در رشته خیاطی تحصیل می‌کند و دنیایش با طراحی، پارچه، لباس و دوخت‌ودوز زیباتر شده است. او از کودکی به‌سراغ نخ و سوزن رفته و اکنون هر هنری را که مستقیم یا غیرمستقیم به پارچه، لباس، دوخت، تزئینات و طراحی آن ارتباط دارد، استادانه بلد است. او در سال1396 وقتی که فقط سیزده‌سال داشت، مدرک فنی‌وحرفه‌ای خیاطی را دریافت کرد و از همان موقع این هنر را به بانوان محله‌شان آموزش می‌دهد.
جنگ، مسیر هنر را برای این هنرمند باز کرد
17سال داشته که جبهه و جنگ راه به خانه‌شان باز می‌کند. او هم اسلحه به دست می‌گیرد و از کشورش دفاع می‌کند. اما جنگ مسیر هنر را هم برایش باز می‌کند. به‌دلیل صدای بم و پُری که دارد، مسئول تیپ سمعی و بصری313 نبی‌اکرم(ص) می‌شود تا با رزمندگان مصاحبه کند و اخبار مناطق جنگی را پوشش دهد. حالا محمد گل‌صفت، ساکن محله ایثارگران و مدرس دانشگاه‌های هنر و معلم هنرستان‌های پسرانه است. بیش از 30سال تجربه آموزشی در رشته گرافیک دارد و داور جشنواره‌ استقبال از بهار مشهد هم بوده است.
جعفر مظلوم، راوی نیمچه خاطرات «سیبچه»
سیبچه را از سال‌ها قبل می‌شناسم و گاه و بیگاه داستان‌هایش را از قاب تلویزیون دنبال می‌کردم. مرد ساده میانسالی که با رفتار و گفتاری خودمانی از جنس مردم کوچه و بازار موضوع‌های اجتماعی خرد و کلان را در قالب طنز به ما گوشزد می‌کرد. حالا هر جای دیگر در برنامه‌ها و آیتم‌های مختلف که او را می‌بینم باز با همان نام سیبچه می‌شناسم و همان آدم ساده و بی‌غل و غش برایم تداعی می‌شود. باوجود تصورم قرار مصاحبه‌مان در یک لوکیشن هنری نیست و کلاس درس یک مدرسه رسانه‌ای محل صحبت ماست.
محمد تقی بهار؛ قصیده‌سرای آزادگی
«مرغ سحر ناله سر کن/ داغ مرا تازه‌تر کن» کمتر کسی در جامعه ایرانی پیدا می‌شود که این بیت و ابیات بعدی را با خودش زمزمه نکرده باشد؛ تصنیفی که در حافظه تاریخی ملت ایران ثبت شده است. در همان روزها مرتضی نی‌داود با آهنگ‌سازی روی این تصنیف آن را جاودانه کرد. این شعر دوران خفقان عصر رضاخانی و فشارهایی را که بر ملت ایران و استبدادستیزان آمده است، به تصویر می‌کشد. شاعر این تصنیف نیز کسی است که سال‌ها رودرروی استبداد رضاخانی ایستاد و هرگونه حصر و تبعید را به جان خرید.