کد خبر: ۱۳۶۶۴
۲۰ آذر ۱۴۰۴ - ۱۶:۰۰
مادر اگر زمین هم بخورد باید دوباره قوی بلند شود

مادر اگر زمین هم بخورد باید دوباره قوی بلند شود

در محله شفا، بانوی سرپرست خانواری زندگی می‌کند که بار زندگی را یک‌تنه بر دوش کشید و هر بار که زمین خورد دوباره برخاست و چهار فرزند صالح و موفق پرورش داد.

پروانه رضازاده| پای درددل همه پدر و مادر‌ها و پدربزرگ و مادربزرگ‌ها که می‌نشینی می‌گویند بچه بزرگ‌کردن، آن‌هم فرزند سالم و صالح بارآوردن سخت‌ترین کار دنیاست، می‌گویند برای برآمدن از پس زندگی باید مرد بود. اما در گوشه‌ای از منطقه ما مادری زندگی می‌کند که با وجود مشکلات و سختی‌های بسیار، نه فقط از پس زندگی برآمده بلکه چهار فرزند سالم و موفق نیز تربیت کرده است.

وقتی کلمه مادر را در کنار سرپرستی خانواده و تنها به‌دوش‌کشیدن بار زندگی می‌گذاری، معنی‌اش می‌شود گرفتاری‌ها و سختی‌هایی که تا قوی نباشی، بر آنها پیروز نمی‌شوی. کبری قوی، هم محله‌ای ما ساکن محله شفا است که خودش می‌گوید داستان زندگی‌اش یک کتاب قطور از بار‌ها زمین خوردن و دوباره برخاستن و محکم‌تر از قبل قدم برداشتن است.

او که متولد نخستین روز از آخرین ماه پاییز در روستای کلاته‌منار است، در حال حاضر مدرس ادبیات کودک در خانه بسیج هنرمندان است. شعر می‌گوید، رمان و داستان کوتاه می‌نویسد و تاکنون هم چند اثر در حوزه ادبیات کودک به چاپ رسانده است. حالا هم به نگارش زندگی‌نامه برخی از شهدای شهرمان می‌پردازد، اما برای رسیدن به این روزها، سختی‌های بسیاری را از سر گذرانده است.

قوی می‌گوید: بسیاری از مشاغل خانگی و تولیدی را امتحان کردم، اما خدا نخواست که هیچ‌کدام از آنها به شغل دائمی‌من تبدیل شوند. فروش لباس‌های زنانه و سپس راه اندازی کارگاه تولید قارچ جزو نخستین مشاغل من بودند. بعد از آن پرستاری، پخت نان محلی در خانه، پرورش ماهیان زینتی، مرغ‌داری و کار در مؤسسات خیریه را هم انجام دادم، اما هرکدام با مشکلاتی مواجه شدند و به سرانجام نرسیدند. از همه این اتفاق‌ها آموختم که هربار به زمین خوردم، دوباره قوی‌تر از قبل و از نقطه صفر آغاز کنم. در حال حاضر با وجود مشکلات زیادی که دارم، در زمینه امور فرهنگی و نویسندگی که علاقه اصلی و اولیه من بوده است فعالیت می‌کنم.

 

یک سر دارم و هزار سودا

او یک مادر است، یک زن سرپرست خانواده. باید فرزندانش را بزرگ کند، کار منزل را انجام دهد و در کنار این باید بیرون از منزل نیز کار کرده و پول درآورد تا هزینه معاش، کرایه خانه و تحصیل فرزندان را تأمین کند.

از گرفتاری‌هایش هم که می‌گوید، بازهم لبخند بر لب دارد. می‌گوید: زمان برای من بسیار باارزش است و هرشب برنامه دقیق روز بعد را می‌نویسم تا به همه کارهایم برسم. حتی در خواب هم برای روز بعد برنامه‌ریزی می‌کنم تا بتوانم از هرزمانی برای مطالعه و بودن با بچه‌ها استفاده کنم.

 

کتاب‌هایمان از وسایل منزلمان بیشتر است

او می‌گوید: همیشه نگران نوع نگاه مردم به زندگی بودم و در دست و پنجه نرم کردن با مشکلات زندگی فهمیدم که نیاز اصلی مردم ما، نیاز‌های فرهنگی است نه اقتصادی. به همین دلیل بود که به‌سمت ادبیات کودکان به‌عنوان آینده‌سازان فردای میهن اسلامی‌گرایش پیدا کردم.

قوی در ادامه خاطرنشان می‌کند: در هر شرایط مالی که بودم دست از خرید کتاب برای بچه‌هایم بر نمی‌داشتم، زیرا معتقدم تغذیه فکری و معنوی از تغذیه جسمانی مهم‌تر است و وقتی که از روستا به شهر نقل‌مکان کردیم، کتاب‌هایمان از وسائل منزلمان بیشتر بود. هر کتابی که در خانه ما خوانده می‌شد، در مورد آن جلسه نقد و بررسی در کنار یکدیگر برگزار می‌کردیم و در مورد کتاب و هرچه که از آن یاد می‌گرفتیم حرف می‌زدیم. این‌کار هم باعث علاقه‌مندی و توجه عمیق آنها به کتاب‌ها شد و هم عادت به کتاب‌خوانی در بچه‌ها ریشه گرفت.

بهترین خاطرات من با فرزندانم مربوط به گفت‌و‌گو‌های شبانه با آن‌هاست

 

۴ دنیای مختلف در یک خانه

هرجا که صحبت فرزندانش می‌شود لبخند برلب می‌نشاند و می‌گوید: مسئولیت بزرگ کردن چهار فرزند مسئولیت سنگینی است. با وجود همه گرفتاری‌ها و خستگی‌های روزانه، هر شب دو ساعت از زمان من فقط به صحبت کردن با فرزندانم اختصاص داشت و در این مدت از رؤیا‌ها و آرزو‌ها و اهدافمان می‌گفتیم تا هم در انجام آن‌ها راسخ‌تر شویم و هم با یکدیگر مشورت کنیم. بهترین خاطرات من با فرزندانم مخصوص به همین گفت‌و‌گو‌های شبانه است.

این زن سرپرست خانواده می‌گوید: علاقه من به ادبیات و نویسندگی در فرزندانم هم اثرگذار بوده است. چهار فرزندم هرکدام یک دنیای مختلف دارند، اما آن‌ها به‌نوعی دستی بر قلم نیز دارند. نوشتن کتاب نانو برای کودکان و تحقیقات در مورد انرژی اتمی از جمله کار‌های فرهنگی آنها است؛ اما کمبود سرمایه و نبود حمایت‌های دولتی مانع بزرگی بر سر راه چاپ و انتشار کتاب است.

فرزند بزرگم فاطمه سجادی در حال حاضر دانشجوی رشته حقوق و صاحب اثر و نویسنده سری کتاب‌های نانو و کتاب کوتوله شگفت‌انگیز است که به دلیل نداشتن شرایط مالی مناسب برای چاپ، فقط سری اول آنها به مرحله چاپ و فروش رسیده است.

فرزند دومم سیدمحمد سجادی دانشجوی رشته شیمی و مسئول آزمایشگاه شیمی دانشگاه پیام‌نور، محقق و نویسنده تحقیق‌گسترده روی انرژی اتمی و همچنین فوتبالیست لیگ دسته‌یک مشهد است. فرزند دیگرم زهرا تکواندوکار و دارای مدال نایب قهرمانی استان در سال ۱۳۷۸ است که این روز‌ها بخاطر ابتلا به بیماری گواتر از دنیای ورزشی فاصله گرفته است.

فرزند آخرم سیدمهدی نیز در حال حاضر محصل و بازیگر فیلم کوتاه آن‌سوی پنجره است که این فیلم در جشنواره‌ای در اسپانیا مقام‌هایی کسب کرد، همچنین او نویسنده کتاب‌های داستان کودک است. قوی ادامه می‌دهد: همیشه خدا را شکر می‌کنم که اگر در زندگی با مشکلاتی روبه‌رو شدم، اما فرزندان صالحی به من عطا کرده است که در زمینه‌های درسی، اجتماعی و فرهنگی موفق بوده‌اند.

 

در انتظار حمایت بیشتر مسئولان هستم

او در ادامه می‌گوید: تاکنون دوره‌هایی برای خود‌اشتغالی زنان سرپرست خانوار برگزار شده است، اما همیشه در این دوره‌ها بر موضوعاتی مانند کارآفرینی و مهارت‌آموزی زنان سرپرست خانواده تأکید می‌شود در حالی‌که بزرگ‌ترین مشکل این زنان مربوط به تهیه سرمایه اولیه کار، مواداولیه و شیوه بازاریابی و فروش است که برای حل این مشکلات چشم‌انتظار حمایت بیشتر مسئولان هستیم.

امیدوارم مسئولان به فکر استعدادیابی باشند تا جوانان و افرادی که در هر زمینه‌ای توانمندی‌های بالایی دارند به دلیل مشکلات مالی از ارائه خدمت به جامعه محروم نشوند.

 

آرزویم سلامتی همه است

برای گفتن آرزویش مکث نمی‌کند انگار که می‌داند از زندگی چه می‌خواهد. می‌گوید: آرزویم برای خودم و همه سلامتی است. آرزو دارم بیماری‌ام درمان شود تا بتوانم پس از حل‌کردن مشکلات مالی یاعلی بگویم و در کنار ادامه تحصیلاتم، کاری برای جامعه انجام دهم.

 

*این گزارش شنبه ۱۶ آذر ۱۳۹۱ در شماره ۳۲ شهرآرامحله منطقه دو منتشر شده است.

آوا و نمــــــای شهر
03:04
03:44