پارسا گلچین دارنده مدال طلای المیپاد معتقد است: چیزی که از خود المپیاد مهمتر است و ارزشمندتر و ماندگارتر؛ آموختن رویکرد منسجمی است که در این مسیر آدم برای مطالعه ساختارمند متون ادبی پیش میگیرد.
فاطمه رباط جزی نوشتن را از ۱۷سالگی شروع میکند. اولین کتاب ی که از او چاپ شده «مرا با خویشتن بگذار» و دومین کتاب ش نیز «گل سرخی برای غم» است و تا امروز ۱۰ رمان از او به چاپ رسیده است.
بیماری ام اس تکتم شریفی را به اینجا رسانده که حالا دیگر نه دستی برای نوشتن دارد و نه پایی برای راه رفتن، اما زبانش مانند انگشتی توانا در صفحه گوشی میچرخد و مینویسد.
بیبیزهره شیفته کتاب هایی است که درس خودسازی میدهد و قصه راهانداختن فلافلفروشیاش نیز از دل همین قصهها بیرون آمده است. میگوید: کاش متصدی یک کتاب خانه بودم و روزهایم را لابهلای کتاب ها میگذراندم.
شعرخواندن، مقدمهای میشود بر شعر سرودن مریم حِلفی، شاعر جوان محله خواجهربیع. او میگوید: به خرید و خواندن کتاب خیلی علاقه دارم؛ بهویژه کتاب های شعر که وقتی میخرم اشعارش را حفظ میکنم.
راهاندازی کتاب خانه «یاس نبی(س)» در مسیر حرم مطهر رضوی، یکی از طرحها و اقدامات متعدد حجتالاسلام سیدعلی سیف برای ترویج فرهنگ کتاب خوانی است. او در راه ترویج مطالعه خانه نقلیاش را هم فروخت.
محمد رسولی پور میگوید وقتی از دل ایران مهاجرت میکند به قلب آمریکا، «ایرانی بودن» بیشتر خود را به رخش میکشد و همین باعث میشود تا بیش از پیش تلاش کند ایران و تاریخ و فرهنگش را بشناسد و بشناساند، و رجوع میکند به هنر خودش.