کد خبر: ۱۰۰۷۱
۳۱ مرداد ۱۴۰۳ - ۰۶:۰۰

تولید محصولات ارگانیگ در کارگاه خانگی

مهرماه سال‌۹۸ بود که مریم آسمانی و یوسف یاری به این فکر افتادند تا برای خودشان کارآفرینی کنند. تصمیم گرفتند از باغ پدر یوسف در تبریز، آلو و لواشک و سنجد را به مشهد بیاورند و بفروشند.

درست مهرماه سال‌۹۸ بود که مریم آسمانی و یوسف یاری به فکرشان افتاد تا برای خودشان کارآفرینی کنند. مریم لیسانس صنایع غذایی دارد و یوسف گرافیست است. این دو هرچه به این در و آن در زدند، شغل مناسبی برای خودشان پیدا نکردند؛ همین شد که تصمیم گرفتند از باغ پدر یوسف که در تبریز است، آلو و لواشک و سنجد را به مشهد بیاورند و بین اقوام و دوست و آشنا بفروشند.

همین کار مقدمه‌ای شد بر تولید محصولات ارگانیک و کارگاه کوچکی که این دو در خانه‌شان در محله شاهد راه انداختند.

 

مواد اولیه از باغ پدری

روز مریم و یوسف از ساعت‌۶ صبح آغاز می‌شود. آنها ابتدا مواد اولیه‌ای را که برای کارشان نیاز دارند، آماده می‌کنند. بیشتر مواد اولیه محصولات آنها از تبریز به مشهد می‌آید. آنها سالی دو‌سه‌بار سری به شهر آبا و اجدادی‌شان می‌زنند و محصولاتی مانند آلو، شیره انگور، سنجد، گردو، کنجد را از تبریز و باغ پدر آقایوسف به مشهد می‌آور‌ند.

یوسف معتقد است کم‌آبی در مشهد زیاد است و همین موضوع، محصولات کشاورزی را از رنگ‌و‌بو انداخته است.

مریم می‌گوید: خیلی دوست داشتم در حرفه‌ای که سوادش را دارم، فعالیت کنم. مدت‌ها کارم این بود که در اینترنت بگردم و نحوه پخت کیک و شیرینی و فینگرفود و... را یاد بگیرم. اصلا همین علاقه من بود که یوسف را ترغیب به راه‌اندازی این کارگاه کرد؛ البته از روز اول قرار گذاشتیم که محصولات متفاوتی تولید کنیم.

 

کمک گرفتن از فضای مجازی

کرونا که آمد، دو‌سه‌سالی در کارشان وقفه افتاد، ولی آنها ناامید نشدند و حتی کارشان را گسترش دادند. پس‌از گذشت پنج‌سال حالا تنوع محصولات مقوی مریم و یوسف بسیار بیشتر شده است. آنها پیش‌تر تنها لواشک و آلو و سنجد از تبریز می‌آوردند و پس‌از بسته‌بندی می‌فروختند، اما حالا محصولاتی مانند معجون کنجدی، معجون گردویی، کوکی و کلوچه را هم به سبد محصولاتشان اضافه کرده‌اند.

آقا‌یوسف توضیح می‌دهد: ترکیب‌کردن مواد اولیه و رسیدن به فرمول محصولات غذایی، ایده و سلیقه خودمان بود. البته ماه‌ها روی این موضوع کار کردیم و طول کشید تا به یک ترکیب خوشمزه، مقوی و همه‌پسند برسیم. اولین افرادی که محصولات ما را تست کردند، پدر و مادر خودمان بودند. بعد هم نوبت فامیل و آشنا و همسایه‌ها رسید که دوست داشتیم نظرشان را بدانیم. بعد‌از رضایت نسبی اطرافیان تصمیم گرفتیم که محصولاتمان را در فضای مجازی به فروش برسانیم.

هرروز از کت و کول می‌افتادم!

پنج‌سالی می‌شود که مریم‌خانم و همسرش آقایوسف تصمیم گرفته‌اند از این حرفه درآمدزایی کنند و کار‌ها را بین خودشان تقسیم کرده‌اند. یوسف آماده‌سازی معجون کنجدی، معجون گردویی، کوکی و کلوچه را برعهده گرفته‌است و مریم‌خانم بازاریابی آنها را انجام می‌دهد. مریم و یوسف از صبح تا ظهر توی خانه مشغول آماده‌سازی و بسته‌بندی محصولاتشان هستند. قبلا کارشان دستی بود و زمان زیادی می‌برد.

به قول آقایوسف «از کت و کول می‌افتادند»، اما حالا با آسیاب صنعتی، هم‌زن برقی و خردکنی که خریده‌اند، کارشان خیلی راحت‌تر شده است.

یوسف توضیح می‌دهد: با خرید این دستگاه‌ها سرعت کار و پذیرش سفارش‌های مشتری‌ها بسیار بیشتر شده است؛ تولید این معجون‌ها با این غلظتی که دارد، کار بسیار سختی است.

خیلی وقت‌ها «نه» می‌شنوم

هرروز بین ساعت ۱۱ و ۱۲ ظهر محصولات ارگانیک مریم و یوسف آماده است. یوسف با دقت انواع معجون را در ظروف خالی می‌ریزد و وزن می‌کند. او خیلی وسواس دارد که این کار با نظافت و دقت خاصی انجام شود. مریم هم برچسب معرفی محصولات را به گوشه ظروف می‌چسباند.

خیلی از مشتری‌هایمان اصلا در فضای مجازی فعالیت ندارند

مریم فروش اینترنتی را برای فروش محصولات کافی نمی‌داند. او اوایل کارش روی این را نداشت که به ادارات و مغازه‌های مختلف سربزند و بگوید «محصولات ارگانیک دارم. تمایل دارید معرفی کنم؟»، اما حالا که پنج‌سال از کارش گذشته، دیگر دشواری روبه‌روشدن با مردم را ندارد، هرچند مواقعی هست که خستگی کار توی تنش می‌ماند. وقت‌هایی که طرف مقابلش می‌گوید: «خانم! خیلی کار دارم. وقت هم ندارم.»‌

بهار و پاییز فصل خوبی برای شغل مریم‌خانم است، اما تابستان و زمستان سختی خودش را دارد. هر روز به طور متوسط پنج‌کیلومتر پیاده می‌رود؛ حدود سه‌ساعت. معمولا در خود قاسم‌آباد می‌چرخد، بیشتر در محلات شاهد و شریعتی و اندیشه. اما گاهی هم می‌رود آن سر شهر، به بولوار جانباز و فردوسی. این‌طور مواقع سوار اتوبوس می‌شود و گاهی وقت‌ها هم از ماشین پدرش استفاده می‌کند.

مریم توضیح می‌دهد: خیلی از مشتری‌های ما اصلا در فضای مجازی فعالیت ندارند. علاوه‌براین من دوست دارم که در جمع‌های مختلف حاضر باشم و محصولاتمان را به مغازه‌دار، مسافر اتوبوس، ورزشکاران و کارمندان معرفی کنم. فکر می‌کنم با این روش می‌توانیم مشتری‌های ثابتی برای خودمان دست‌و‌پا کنیم.

 

تولید محصولات ارگانیگ در کارگاه خانگی یوسف یاری و همسرش

 

رزق و روزی کارم زیاد است

ظهر است و بوی قورمه‌سبزی تمام خانه مریم‌خانم و آقا‌یوسف را برداشته است. البته این بوی اشتهابرانگیز از طبقه پایین می‌آید، جایی که پدر و مادر مریم زندگی می‌کنند. هر‌روز دم ظهر که می‌شود، آقا‌محمد و ناهید‌خانم سری به فرزندان خود می‌زنند و به آنها کمک می‌کنند. ناهید خانم خیلی مراقب است که کنجد‌ها خوب پاک شود و حاج‌محمد که شغلش جوشکاری است، در مغز‌کردن گردو‌ها دستی می‌رساند.

ناهید‌خانم می‌گوید: حرفه مریم و یوسف دردسر زیاد دارد. یک دلیلش هم وسواس آنها به تولید محصولات باکیفیت است؛ برای همین بهترین مواد اولیه را می‌خرند و همین باعث می‌شود کمتر سود کنند. 

ظهر می‌شود، مریم به خانه برمی‌گردد. کمی خسته است؛ بالاخره هرکاری بالای و پایین خودش را دارد. مادرش، ناهید‌خانم ظرف پر از میوه را روی میز می‌گذارد و همه خانواده دور هم جمع می‌شوند. چه کار و درآمد امروز خوب باشد یا نه، دورهمی خانوادگی آنها از همه‌چیز مهم‌تر است. شاید فروش محصول کمی برای مریم سخت باشد، اما معتقد است کارش رزق‌و‌روزی بسیار دارد. 

* این گزارش چهارشنبه ۳۱ مردادماه ۱۴۰۳ در شماره ۵۸۳ شهرآرامحله منطقه ۹ و ۱۰ چاپ شده است.

ارسال نظر
آوا و نمــــــای شهر
03:44