مشکل جوانانی که این روزها با دردسر بیکاری مواجه هستند، از نداشتن سرمایه آب میخورد؛ این موضوعی است که بارها ازسوی این افراد عنوان شده؛ اما شاید کمی جای تعجب باشد، وقتی خلاف این گفته را از جوان موفقی میشنویم که به همراه عدهای دیگر، توانسته نهتنها برای خود که برای بیش از ۵۰۰نفر در کل کشور و ۳۰نفر در سطح شهر مشهد، اشتغالزایی کند.
مهران عزیزی جوان بیستوسهسالهای که دانشآموخته رشته مدیریت در دانشگاه صنعت نفت تهران است، به نمایندگی از گروه موفقی که در حرفه خود، تاکنون توانستهاند ۸۰ شعبه در کشور راهاندازی کنند، میگوید: «به نظر من نداشتن سرمایه، بهانهای است برای خطرنکردن. من هم در شروع کار، هیچ سرمایهای نداشتم.»
از نظر عزیزی که مدیریت تمام شعبات را برعهده دارد، نداشتن سرمایه را میتوان مشکلی برای واردشدن به بازار کار دانست، اما مانع نه؛ چراکه گروه آنان نیز بعداز برنامهریزی و تحقیق، به جذب سرمایه گذار و گرفتن مشارکت اقدام کردهاند.
کار این گروه که به رشد و پیشرفت خود فکر میکنند، راهاندازی شعبات «فلافل» در شهرهای مختلف است. این فلافلی بهخاطر اینکه اولین و بزرگترین ارائهدهنده فلافل برندینگ در ایران است و نیز بهدلیل اینکه ماهیت جدیدی در این حرفه ایجاد کرده و سلفسرویس متفاوتی ارائه میکنند، در سال۹۴ ازسوی وزارت صنعتومعدن به عنوان کارآفرین برتر شناخته شده است.
عزیزی که به گفته خودش، کار را از مرحله صفر شروع کرده، بههمراه پدرش، از بانیان اصلی راهاندازی این واحد صنفی است که اولین شعبه آن را در مشهد و منطقه قاسمآباد، بهمنماه سال گذشته افتتاح کرده است.
شعبه مشهد، چندمین شعبه شما بود؟
پنجاهمین.
تاکنون، برای چند نفر اشتغالزایی کردهاید؟
در ۸۰ شعبه فلافلی ما، برای حدود ۵۰۰نفر شغل ایجاد شده است؛ آن هم در شرایط رکود اقتصادی که برخی صاحبان صنایع و مشاغل، درحال تعطیلی واحد صنفی خود هستند.
چرا از میان همه مشاغل آزاد، این کار را انتخاب کردید؟
قبل از این، تجربه کار به شکل گسترده را در کل کشور درزمینه تولید دسر داشتیم. در یکی از سرکشیهایی که به یکی از واحدهای صنفیمان در شهر اهواز داشتیم، ایده راهاندازی فلافل به ذهنمان رسید. همه پیچوخم پخت آن را پرسیدیم و بعد هم در سال۹۳، اولین شعبهمان را در شهرستان رباطکریم استان تهران راه انداختیم.
میتوانستید با خوراکیهای دیگر هم، این کار را تجربهکنید، مثل غذای سنتی فلان شهر و...؟
من زمانی خودم فلافلخوری حرفهای بودم و میدانستم برای صرف این غذای ساده و خوشمزه، نیاز به پرداخت پول چندانی نیست؛ یعنی پورشهسوار و مشتری بیخانه و بیبضاعت همه از آن استفاده میکنند و مشتری دارا و ندار دارد. به همین دلیل، این خوراکی ساده و مقوی و کمهزینه جزو گزینههای انتخابی ما شد.
چطور پایتان پس از شعب استان تهران به مشهد باز شد؟
بیشتر شعبههای ما در استان تهران است. علت انتخاب اولین شعبه ما در مشهد و قاسمآباد، این بود که خیلی اتفاقی، مکان کنونی آن را در سایت تبلیغی پیدا کردم. ابتدای کار، همه کسبه اطراف، من را دلسرد و ناامید کردند و گفتند کارم با شکست مواجه میشود و بعد از یک ماه، باید بساطم را جمع کنم، اما من کارم را طبق برنامهریزی قبلی انجام دادم.
ابتدا دکوراسیون قرمزرنگی را که برای دیگر شعبهها هم درنظرگرفته شدهبود، برای این شعبه هم اجرا کردیم و بعد هم با قوت و قدرت کارمان را ادامه دادیم. خوشبختانه موفق شدیم و توانستیم بعد از آن، دو شعبه دیگر هم در مشهد افتتاح کنیم.
به نظر شما علت استقبال زیاد مردم از فلافلی شما چیست؟
مردم ما تفاوت غذای خوب و بد و باکیفیت و بیکیفیت را خوب درک میکنند. ما درکنار فلافل که بهصورت سلفسرویس ارائه میشود، حدود ۲۰نوع سالاد و ترشی مختلف هم ارائه میدهیم و همه این خدمات با بهای ۳ هزارتومان است. درکنار آن، سیبزمینی و بادمجان سرخشده هم به مشتری عرضه میشود که بر قیمت آن، هیچ تاثیری ندارد.
چرا بادمجان و سیبزمینی سرخشده سرو میشود؟ چه سنخیتی با فلافل دارد؟
به خاطر اینکه بیشتر ایرانیها این دو خوراکی را دوست دارند.
مواد اولیه را از کجا تامین میکنید؟
بهترین نخود جهان در منطقهای به نام «دالاهو» در شهرستان کرمانشاه کشت میشود و گرانترین نخود نیز هست. همه شعب ما باید از این نخود استفاده کنند و ادویه خاص آن نیز که از مرغوبترین نوع ادویه است، از اهواز تهیه میشود. فرمول خاص ترکیب این مواد، اختصاص به خود ما دارد و روغن سرخکردنی آن نیز، از روغن مایع مرغوبی است که پایان هر شب، از رده خارج میشود. قرار است بهزودی در این زمینه، کارهای بهتری نیز انجام دهیم.
درمورد استفاده از روغن؟
بله دوست عزیزی که اتفاقا منصبی نیز در مشهد دارند، بعد از مراجعه به شعبه ما پیشنهاد داد بهجای روغن مایع از روغن کنجد که جذب فلافل نمیشود، دود نمیکند و نمیسوزد و گذشته از آن، فواید زیادی هم برای بدن دارد، استفاده کنیم. ما هم فعلا بهصورت آزمایشی آن را اجرا کردهایم و در مرحله آزمون و خطا و برآورد هزینه هستیم.
با این قیمت مناسبی که شما سرویس میدهید، دخل و خرجتان با یکدیگر، همخوانی دارد؟
شاید باورتان نشود؛ ما ابتدا با سرمایههای خرد، کارمان را شروع کردیم. دوستان و اطرافیان که دارای سرمایه بودند، به ما اعتماد کردند و کار رونق گرفت. من اگر بخواهم از استقبال بینظیر مردم در همه شعبههایمان بگویم، تعریف از خود میشود، اما صفهای طولانی و چندردیفه، خود گویای همهچیز است و همه اینها پساز عنایت الهی، بهدلیل اصولیکارکردن است؛ یعنی استفاده از مواد مرغوب و طبخ صحیح. برکتش را هم خود خدا داده است؛ سود کم و فروش زیاد.
خاطره جالبی از برخورد با مشتریان برایمان تعریف کنید.
یک شب، مرد میانسالی کنارم آمد و آهسته گفت: «خدا پدر و مادرت را بیامرزد. کاری کردید که جلوی زن و بچه آبروی ما حفظ شود و بتوانیم گاهی آنها را برای صرف غذا بیرون بیاوریم.» بنده خدا گفت با این خرجهای سنگین، هیچوقت نمیتوانسته خانوادهاش را جای آبرومندی برای صرف غذا ببرد. من از احساس غرور آن مرد دربرابر خانوادهاش، احساس خوشحالی کردم. اصلا خوبی غذا و ساندویچ فلافل همین است که فقیر و غنی نمیشناسد و همه مشتری آن هستند.
چندماه پیش که این شعبه را افتتاح میکردید، تصور موفقیت امروز را داشتید؟
میدانستیم مورد استقبال قرار میگیرد، اما نه تا این اندازه.
برای اینکه به سرنوشت واحدهای صنفی که در اوج شکست خوردند، دچار نشوید، چه تدابیری اندیشیدهاید؟
میخواهیم آهسته و پیوسته برویم و همین سیستم را حفظ کنیم؛ البته برنامههایی هم برای تامین ذائقههای مختلف داریم.
* این گزارش چهارشنبه، ۲۹ اردیبهشت ۹۵ در شماره ۱۹۶ شهرآرامحله منطقه ۱۰ چاپ شده است.