سفالگری یکی از هنرهای ماندگار انسانهاست که از دورههای باستان تا به امروز باقی است. بهدرستی معلوم نیست که چه کسی برای اولینبار توانست از گل خام، وسیله یا ظرفی را بسازد، اما به گواه تاریخ، سفالگری دیرینهترین هنر دست بشر اولیه است. به عبارت صحیحتر ساختن ظروف سفال متعلق به زمانی است که انسان زندگی در دشتها را آغاز و روستاها و البته سبک زندگی یکجانشینی را ابداع کرد. هنر سفالگری در واقع یکی از ارزشمندترین هنرها و صنایع دستی به شمار میرود چراکه سفالهای ساخته شده در هر روزگاری نمادی از فرهنگ و روند زندگی در آن دوران است.
محدثه اصلانینسب، متولد سال 1373 یکی از هنرمندان جوان سفالگر و سرامیککار ساکن محله وکیلآباد است. او احساسات و تخیلات هنرمندانه خود را در جسم و جان ظروف سفالین و سرامیک به منصه ظهور رسانده و با دستان هنرمند خود از آب و خاک رس نقوش زیبایی را آفریده و خلق کرده است. این بانوی کارآفرین همچنین کارگاهی دنج و زیبا درگوشهای از محله وکیلآباد دایر کرده و با هنر خود رزق و روزی حلال برای خود و چندین تن از بانوان دیگر محله فراهم کرده است. او در کارگاه خود علاوهبر ساخت ظروف سفالین و سرامیک، بیش از 10نفر را بهطور مستقیم و غیرمستقیم به کار گرفته است و همزمان آموزش سفالگری را هم در دستور کار قرار داده و افراد متقاضی میتوانند در دورههای یک ماهه و 10جلسهای این هنر زیبا را فرابگیرند. در گفتوگو با این هنرمند جوان که موفق به کسب کارآفرین برتر مشهد درسال 1398شده است، با شمهای از فوت وفن سفالگری آشنا خواهیم شد.
محدثه اصلانینسب در ابتدا به ذات هنری انسانها اشاره کرده و میگوید: خداوندی که زیباست و زیبایی را دوست دارد ذوق هنری را در ذات و آفرینش هر مخلوقی قرار داده است، انسان تنها باید این استعداد را بشناسد و آن را پرورش و شکوفا کند. از نظر من انسانها به دو دسته تقسیم میشوند، گروه اول که از قضا اکثریت جامعه را نیز شامل میشوند، انسانهایی هستند که ذوق هنری دارند، اما نتوانستهاند آن را به ظهور و بروز برسانند. اینها همان افراد عادی جامعه هستند که احتمال دارد هنرشناسان خوبی نیز باشند، اما هنرمند نیستند. گروه دوم، آدمهایی با احساسات هنری قویتر هستند، آنها این ذوق و احساسات هنری خود را شناخته، تقویت و آشکار کردهاند و ما آنها را در جامعه به عنوان هنرمند نقاش، سفالگر، پیکرتراش، موسیقیدان و... میشناسیم.
اصلانینسب در ادامه میگوید: من نیز در کودکی هر زمان که گل و خمیر بازی به دستم میرسید، با دقت و ذوق این گل را به اشیا و اجسام زیباتری تبدیل میکردم. دوست و همبازی کودکی من، دخترخالهام بود. البته او به نقاشی بسیار علاقه داشت. هر وقت که با هم بودیم او نقاشی میکشید و من گلبازی و خمیربازی، این تفریح کودکانه ما بود. در سالهای بعد به دلیل همین علاقه به هنر سفال و مجسمهسازی با کمک یکی از دوستان، برای اولینبار بهطور حرفهای در کلاسهای سفالگری که در مجتمع امام رضا(ع) واقع در پارک ملت برگزار میشد، شرکت کردم و در مدت 3ماه آموزش سفالگری، کار با چرخ سفالگری و طراحی نقش برجسته را آموختم، بعد از گذراندن این دوره آموزشی بهطور حرفهای با هنر سفالگری آشنا شدم و توانستم آثاری سفالین را تولید کنم.
بانوی کارآفرین محل وکیلآباد میافزاید: با توجه به روحیات، علاقه و ذوق هنریای که از کودکی در من نهادینه شده بود، شاخه هنر را برای ادامه تحصیل برگزیدم و در مقطع کاردانی رشته هنرهای تجسمی(سفالگری و سرامیک) دانشگاه شاندیز پذیرفته شدم.
وی با بیان اینکه در طول این دوسال با روشها، مبانی و تاریخ سفالگری و سرامیک بهطور علمی و تخصصی آشنا شدهام، میافزاید: کار عملی با سرامیک و گل رس به من این مجال را داد که بتوانم ایدهها و طرحهای نوآورانه و خلاق خود را در قالب ساختههای سفالی و سرامیکی ارائه بدهم، البته دریافت مدرک کاردانی رشته هنرهای تجسمی برای من کافی نبود، به همین سبب بعد از اتمام تحصیلات در مقطع کاردانی، بلافاصله در کنکور مقطع کارشناسی رشته هنر شرکت کردم و در رشته گرافیک شهری دانشگاه جامع علمی و کاربردی پذیرفته شدم.
محدثه اصلانینسب در ادامه به راهاندازی کارگاه سفالگری اشاره کرده و میگوید: بعد از پایان تحصیلات دانشگاهی، مدت یک سال و نیم را در کارگاه سفالگری مشغول به کار و البته کارآموزی بودم، بعد از اینکه احساس کردم در کار خود خبره و ماهر شدهام، به فکر راهاندازی کارگاه سفالگری افتادم، اما برای اینکار احتیاج به 60، 70میلیون تومان پول داشتم، خلاصه با کلی مصیبت و دردسر و یافتن ضامن، چک و سفته و موارد اینچنینی، یک وام اشتغالزایی 60میلیون تومانی از اداره کار و امور اجتماعی دریافت کرده و کارگاه سفالگری خود را راهاندازی کردم.
وی با بیان اینکه بخشی از مبلغ وام را برای خرید تجهیزات کارگاه سفالگری هزینه کردهام، ادامه میدهد: ابزار کار سفالگری را میتوان به سه دسته تقسیم کرد، وسایل و تجهیزات آمادهسازی مواد اولیه(سنگشکن، آسیاب، همزن، آهنربا، الک، پالایه فشاری، ورز دهندهها)، وسایل، ابزار و تجهیزات مورد نیاز شکلدهی بدنه و تولید محصول(چرخ سفالگری، ماشین ریختهگری، دستگاه پرس، ابزار تراش دهنده، ابزار برداشتکننده، ابزار شکلدهنده) و وسایل و تجهیزات مورد لزوم برای پخت فرآوردههای سفالی و سرامیکی(خشککن و کوره کار) همه آن اقلامی است که شما برای راهاندازی کارگاه سفالگری به آن احتیاج دارید.
هنرمند محله وکیلآباد میگوید: بعد از خرید تجهیزات کارگاه، با مابقی پولی که برای من مانده بود، کارگاه کوچکی در محله وکیلآباد اجاره کردم و اکنون بیش از یک سال و نیم است که در این کارگاه به ساخت مصنوعات سفالی و البته آموزش علاقهمندان به رشته سفالگری مشغول هستم. در هفتهها و روزهای اول شروع کار چون هنوز جا نیفتاده بودیم، کارگاه رونق خاصی نداشت، اما بهتدریج و با افزایش همکاری با نگارخانهها و بازارچههای فروش، تقاضا برای خرید ظروف و وسایل سفالی و سرامیکی افزایش پیدا کرد تا جایی که ما در نوروز 98 سفارش بیش از هزار سفره هفت سین را دریافت کردیم که رقمی شگفتآور برای من بود. البته این رویه موفقیتآمیز در نوروز سال99 و باتوجه به شیوع بیماری کرونا متوقف شد اما بازهم سفارش برای کار همیشه بوده و خواهد بود.
اصلانینسب ادامه میدهد: بعد از چند ماه که فروش ظروف سفالی افزایش بیشتری داشت، برای جوابگویی بهتر به مشتریان، هشتنفر از بانوان علاقهمند محله به کارکنان کارگاه ما افزوده شدند، البته آنها قبل از اینکه کار خود را شروع کنند یک دوره آموزش یک ماهه را پشت سرگذاشته و بعد به عنوان همکار در کارگاه سفالگری مشغول به فعالیت شدند. همچنین تعدادی از بانوان هم بهطور غیرمستقیم و کار در منزل با ما همکاری دارند، این بانوان اغلب وظیفه طراحی و نقاشی روی ظروف را برعهده دارند. خداراشکر سال 1398 سال درخشانی برای زندگی حرفهای من بود و باافتخار، از سوی سازمان میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان خراسان رضوی به عنوان کارآفرین نمونه مشهد معرفی شدم.
بانوی موفق محله وکیلآباد با بیان اینکه در کارگاه خود در کنار ساخت ظروف سرامیک و سفالهایی با طرحهای سنتی، از طرحهای صنعتی و جدید نیز بهره برده است، میافزاید: مواد خام مصرفی مورد استفاده در هنر صنعت سفال و سرامیک بیشتر شامل «سیلیس»، «فلدسپات» و «کائولن» یا همان «خاک چینی» است که بیشتر در ساخت لعابها، سرامیکهای صنعتی و ظروف چینی استفاده میشود. ما این مواد خام را بعد از خریداری با توجه به فرمولهای ترکیبی که وجود دارد با همدیگر مخلوط میکنیم. بعد از مخلوطکردن و به دست آمدن مایعی دوغآب مانند، این ماده را در داخل کوره ریختهگری قرار میدهیم تا در دمای 800 تا 980 درجه سانتیگراد پخته شود، اشیای سفالین بدون لعاب معمولاً در دمای 850 سانتیگراد و تقریباً به مدت 4 تا 6 ساعت پخته میشوند که این حرارت و مدت آن متغیر بوده و بستگی به نوع مواداولیه، ابعاد کوره و ضخامت بدنههای مورد نظر دارد.
اصلانینسب در ادامه مراحل ساخت ظروف سفالی میگوید: پخت اولیه اشیای بدون لعاب را که در دمای کمتر از 900درجه انجام میشود، «بیسکویت شدن» میگویند. ظروف سفالین پس از پخته شدن معمولا با لعابی از جنس پودر اکسید فلزات رنگآمیزی و دوباره پخته میشوند. لعاب روی سفال پوششی است که سفالگران پس از سفالگری و ساخت ظروف سفالی و شکلدهی به گل رس، روی ظروف اعمال میکنند. بعد از این مرحله، ظروف لعاب خورده و طراحی شده، دوباره داخل کوره قرار میگیرند تا حسابی پخته شوند. بعد از طی شدن زمان پخت که ممکن است از چندساعت تا یک شبانه روز طول بکشد، در کوره باز شده و ظروف و وسایل آماده بیرون آورده میشود. سفالهای از کوره برگشته بعد ازسردشدن، کیفیت و مرغوبیتشان بررسی میشود و بعد از تأیید نهایی، تمیزکردن و بستهبندی به آدرس مشتری ارسال میشود.
محدثه اصلانی نسب با اشاره به اینکه تا قبل از ابداع خط، خوانش تصاویر منقوش بر روی آثار هنری تنها منبع دردسترس برای شناخت احوال و آداب و نگرش مردمان روزگار گذشته بوده است، میگوید: امروزه هنر سفالگری بر دو گونه است، سفالگری مدرن و سفالگری کلاسیک. هرکدام از این طرحها نیز طرفداران خاص خود را دارند. کارهای سنتی ما دارای طرح گل ومرغ، طرحهای کاشی تذهیب و نقشهای سنتی مثل طرح گلهای قالی، خطوط ساده، خطوط متقاطع، اشکال هندسی، نقوش حیوانات، نقوش خورشید و ماه، نقش پرنده و طرح انسان است، همچنین در حوزه تولیدات مدرن، بیشتر محصولات کارگاه ما در حوزه ساخت ظروف و وسایل دفرمه(تغییر شکل یافته) که ابعاد و اضلاع آن از قاعده و قانون ریاضی و هندسی پیروی نمیکنند، فعالیت دارد. طراحی و ساخت این ظروف دفرمه بستگی به ذوق هنرمند سفالگر دارد و شکل و قالب خاصی برای آن وجود ندارد. نسل جوان امروز استقبال بیشتری از طرحهای دفرمه دارند، اما نسل قدیم بیشتر علاقهمند به طرحهای سنتی و کلاسیک هستند.
ساکن محله وکیلآباد تصریح میکند: کارگاه ما در کنار تولید و فروش ظروف سفالی، در حوزه آموزش نیز فعال بوده و برخی دانشآموختگان کارگاه، حالا برای خود هنرمندان قابلی شدهاند.اصلانی نسب میگوید: قبل از هر چیز باید بگویم که هنر سرامیک و سفال در کنار قواعد و اصول کلیای که دارد، محدود به آموزش همین اصول نیست و هر هنرمند سفالگری میتواند با خلاقیت و ایدههای جدید ظروف سفالی و سرامیک منحصر به فرد خود را تولید کند و فروش و درآمد بهتری داشته باشد، من با علم و اعتقاد به این اصل مهم هیچ وقت نگران این موضوع نیستم که اگر این هنر را آموزش بدهم همین شاگردان بعدها رقیبم خواهند شد، به همین دلیل از همان روزهای نخست راهاندازی کارگاه، با پذیرش علاقهمندان به هنر سفال و سرامیک، تجربیات خودم را بدون هیچ گونه تعصب و کم وکاستی در اختیار آنها قرار دادم. در هر دوره با پذیرش حداقل سه شاگرد آموزش کار با چرخ سفالگری، لعاب پیشرفته و کار با اکسید و سرامیک را به آنها میآموختم. خوشبختانه چون شاگردان علاقهمند و بااستعدادی بودند، پیشرفت خوبی داشتند و درحال حاضر با راهاندازی کارگاه مشغول به تولید هستند، ما حتی با همدیگر ارتباط دوستانه کاری نیز داریم و اگر آنها در زمینهای با مشکلی برخورد کنند، آنها را راهنمایی خواهم کرد. متأسفانه با وجودی که در سال اول افتتاح کارگاه کارمان با موفقیت همراه بود، با شیوع کرونا تمام برنامههای ما به هم ریخت و از چند ماه قبل از پذیرش شاگرد و دورههای آموزشی معذورم.
هنرمند سفالگر مشهدی در ادامه به صادرات ظروف سفالی و سرامیکی خود به کشورهای دیگر اشاره کرده و توضیح میدهد: صادرات صنایع دستی ایران از جمله ظروف سفالی به سایر کشورها علاوه بر جذب درآمد و ارز، باعث انتقال فرهنگ و هنر دیرینه مردم ایران به جهان میشود. هنرهای دستی جلوه عقاید و باورها و فرهنگ یک ملت هستند و همواره مورد توجه کارشناسان قرار میگیرند. ظروف سفالی صادراتی باید درجه یک، مرغوب و باکیفیت باشند و به صورتی زیبا و شیک بستهبندی شوند تا جای خود را در بازارهای جهانی بهدست بیاورند. متأسفانه یکی از ضعفهای ایران در صادرات همین امر بستهبندی است. آثار و ظروف سفالی گاهی در کارتنهای تخم مرغ و بدون هیچ دقت و رسیدگی صادر میشوند که بسیاری از کشورها این نوع بستهبندی را نمیپذیرند. اما چون هزینههای بستهبندی ظروف سفالی زیاد است شرکتها از انجام آن سر باز میزنند .
وی خاطرنشان میکند: ظروف سفالی ایران بیشتر به کشورهای حوزه خلیج فارس و عراق صادر میشود که این ظروف را به همان شکل ساده و در بستهبندیهای کمهزینه و بدون برند و مارک خاص خریداری میکنند تا هزینه تمامشده برای آنها کمتر شود. چرا که هزینه بستهبندی محصول بیش از 50درصد هزینه تولید است.البته علاوه بر این بخشی از تولیدات کارگاه ما در کشور استرالیا به فروش رسیده و بازار خوبی در آنجا پیدا کرده است. خیلیها شاید تصورشان این باشد که ایرانیهای مقیم استرالیا خریدار ظروف سفالی ایرانی هستند، حال اینکه مردمان استرالیا شیفته هنر دست ایرانیها شدهاند و ظروف سفالی را از ما میخرند.
بانوی هنرمند مشهدی درباره معضلات هنر سفالگری میگوید: از مشکلاتی که شیوع بیماری کرونا برای سفالگران ایجاده کرده است اگر بگذریم، معضلات حادتری وجود دارد که برای رفع آن باید چارهای اندیشیده شود وگرنه این هنر ایرانی فناناپذیر نیست.
وی بیان میکند: مشکلات صنایع دستی کشور در حالی است که انواع صنایع دستی یا کالاهای نیمهصنعتی تزیینی وارداتی به نام صنایع دستی در بازار شهرهای مختلف به فراوانی و قیمت به مراتب کمتر عرضه میشود و ایرانیان با خرید این کالاها به اشتغال مردم دیگر کشورها کمک میکنند.
محدثه اصلانی نسب به سایر مشکلات هنر سفالگری اشاره کرده و بیان میکند: ضعف بازاریابی و تبلیغات، بهروزرسانینشدن دانش هنرمندان، کیفیت پایین محصولات، ارزان و فلهفروشی صنایعدستی و نبود هیچ برنامه خوبی برای بستهبندی فاخر و درخور باعث شده تا توفیق چندانی در روند تجاریسازی صنایعدستی نداشته باشیم.
وی با بیان اینکه صنایعدستی در داخل و خارج کشور از اطلاعرسانی صحیح، تبلیغات و بازاریابی روزآمد بیبهره است، میافزاید: صنایعدستی از نبود بانک اطلاعاتی، ناکافی بودن آموزش و بهروزرسانی نشدن دانش فعالانش رنج میبرد.
اصلانی نسب تصریح میکند: در سال 99، با شیوع بیماری کرونا، افزایش تحریمها و بهتبع آن افزایش بیرویه قیمت ارز در بازار، قیمت مواد خام لازم برای کارگاه به سرعت باور نکردنی افزایش یافت. به عنوان نمونه همین کوره ریختهگری که از واجبات یک کارگاه سفالگری و سرامیک است را من دو سال قبل 9میلیون تومان خریدم، اما درحال حاضر بین 70 تا 80 میلیون تومان قیمت دارد، این درحالی است که من دوسال پیش با 60میلیون تومان کارگاه را راهاندازی کرده و پول پیش ملک را هم پرداخت کردم! همچنین سیلیس، فلدسپات و خاک مخصوص کوزهگری را کیلویی 200 تا 300 تومان میخریدیم اما حالا به دلیل تحریمها و جلوگیری از ورود برخی از این مواد خام درایران، باید با قیمت چند برابر(کیلویی 2هزار تومان) بخریم. از طرفی هزینه آب، برق و گاز هم بهطور فزایندهای گران شده و مجموع این عوامل باعث افزایش هزینه تولید میشود.
سفالگر محله وکیلآباد میگوید: مجموع این عوامل باعث شده تا قیمت تمام شده محصول افزایش پیدا کرده و خریدارش به همان نسبت کم شود. به عنوان مثال ما اگر در گذشته یک بشقاب سرامیک را 40هزار تومان میفروختیم حالا باید همان بشقاب را حداقل 100هزار تومان بفروشیم تا بتوانیم جوابگوی هزینههای تولیدمان باشیم و حداقل درآمدی نیز داشته باشیم، به همین دلیل با کاهش خرید روبه روشدهایم. مورد دیگری که تأثیر منفی داشته است، افزایش تولیدات بیکیفیت و ارزان قیمت است، امروزه هر کسی که شمهای با هنر سفالگری و سرامیک آشنایی داشته است، در گوشه انبار یا حیاط خانه خود کارگاهی برپا کرده و انواع ظروف و وسایل سفالی و سرامیکی را به صورت انبوه تولید میکند، از آن طرف نیز به دلیل فقر اقتصادی که به وجود آمده است، افراد به دنبال خرید جنس ارزانتر هستند هرچند بیکیفیت باشد. البته من به عنوان کسی که با عشق و علاقه به این هنر وارد شدهام چون راضی به پایین آوردن کیفیت دست سازههایم نیستم، باید خسارت فروش نرفتن را به جان بخرم، اما معلوم نیست تا کی میتوانم با این روش ادامه دهم.
اصلانی نسب در پایان با بیان اینکه ایجاد نمایشگاه دائمی فروش صنایع دستی و ظروف سفالی بهترین راه برای حمایت از فروش آثار هنرمندان است، میگوید: مشهد به عنوان یک شهر گردشگری و زیارتی که سالانه چندین میلیون زائر و گردشگر دارد، یک نمایشگاه یا بازارچه دائمی برای فروش آثار هنرمندان ندارد، به همین دلیل هنرمند ناچار است در بهترین حالت، آثار هنری خود را در نگارخانهها بفروشد. با توجه به تعداد محدود نگارخانهها در مشهد و فضای محدودی که در نگارخانهها وجود دارد، امکان عرضه آثار هنرمندان مختلف وجود ندارد، هنرمندان باید ماهها در انتظار باشند که به مناسبتی نگارخانه برپا شود و آنها بتوانند آثار خود را عرضه کرده و بفروشند، اما در شهر تهران چون تعداد نگارخانهها بیشتر است هنرمندان برای فروش آثار خود در وضعیت بهتری قرار دارند، هر چند وضعیت آنها نیز مطلوب نیست.
فروش و عرضه این آثار در بازارهای محلی و نمایشگاهها نیز که اغلب مخاطبان شهروندان عادی هستند، با مشکلاتی از آن جمله درک نکردن ارزش واقعی آثار عرضه شده روبهرو است. به عنوان مثال وقتی شما روی یک گلدان دستساز برچسب قیمت یکمیلیون تومان میزنید، مشتریها تعجب کرده و حاضر به خرید این گلدان دستساز هنرمندانه نیستند، چون اطلاعات کمتری درباره ارزش هنر دارند و خرید گلدانی را که در کارخانه تولید یا از چین وارد شده است با قیمت کمتر ترجیح میدهند. از طرف دیگر بسیاری از هنرمندان باسابقه به دلیل شأن خود و هنرشان حاضر به فروش آثارشان در این بازارهای محلی و عادی نیستند. به همین دلیل پیشنهاد من این است که یک بازار یا نمایشگاه ویژه دائمی برای فروش آثار هنرمندان مختلف(نقاش، سفالگر، پیکرتراش و...) در مشهد تأسیس شود