کد خبر: ۱۳۴۵۷
۲۷ آبان ۱۴۰۴ - ۰۸:۰۰
عشق فوتبال، محسن مردانی را خیّر ورزشی کرد!

عشق فوتبال، محسن مردانی را خیّر ورزشی کرد!

محسن مردانی رویای فوتبالیست شدنش که به نتیجه نرسید، به این فکر افتاد که فضای ورزشی را برای استعدادیابی بچه‌هایی که امکاناتش را ندارند، فراهم کند. او نه دنبال عنوان بود، نه شهرت، اما از تماشای تلاش این نوجوان‌ها انرژی می‌گیرد.

هیاهوی سالن شهید‌اصلانی آکادمی کامبت خراسان در محله بهارستان با صدای شمارش مربی‌ها و ضربه‌های پرانرژی نوجوان‌ها در‌هم‌آمیخته است. شور و تحرکی که در فضا موج می‌زند، شبیه جشن بزرگی است. هر گوشه سالن، برق امیدی در چشمان بچه‌ها می‌درخشد و کنار سالن، محسن مردانی با نگاهی گرم و لبخندی پر از ذوق و شوق ایستاده است. او نه دنبال عنوان است و نه شهرت، اما شادابی نگاهش گواه آرامشی است که از تماشای تلاش این نوجوان‌ها می‌گیرد.

شاید اگر روزی در زمین خاکی کنار «باغ مشهد»، رؤیای فوتبالیست‌شدنش به ثمر می‌نشست، امروز نامش میان بازیکنان می‌درخشید، نه خیران ورزشی. اما تقدیر، مسیر دیگری برایش رقم زد؛ مسیری که از توپ فوتبال به رینگ بوکس رسید؛ جایی که حالا با عشق و عِرق و لبخند، رؤیای کودکی‌اش را بین ده‌ها نوجوان حاشیه‌نشین جست‌و‌جو می‌کند.

«مردانی» که ساکن محله هفده شهریور است، یک تکیه‌کلام دارد: «کار خیر استخاره نمی‌خواهد»؛ و این جمله را نه فقط بر زبان می‌آورد، که در عمل، زندگی می‌کند.

 

رؤیای ناتمام

کودکی مردانی چهل‌ساله با فوتبال در زمین خاکی گره خورده است؛ زمینی بزرگ و خاکی کنار «باغ مشهد» که هر‌روز، به‌ویژه جمعه‌ها محلی برای بازی نوجوانان، جوانان و حتی بزرگ‌سالان علاقه‌مند به فوتبال بود.

محسن نوجوان به همراه دوستان و هم‌محله‌ای‌هایش زمین را صاف و هموار می‌کردند. تیر‌های دروازه را در زمین می‌کاشتند و بازی با جدیت دنبال می‌شد. او می‌گوید: تابستان‌ها و ماه مبارک رمضان، زمین کنار باغ پر از تیردروازه‌های کوچک و بزرگ بود. فوتبال را دوست داشتم و دلم می‌خواست آن را به‌صورت حرفه‌ای دنبال کنم.

اما علاقه‌اش به فوتبال از‌سوی خانواده جدی گرفته نشد. پدر و مادر محسن تصور می‌کردند از فوتبال و ورزش نان در‌نمی‌آید. مردانی پس از پایان دبیرستان به سربازی رفت و بعد هم وارد بازار کار شد.

 

اولین و آخرین مسابقه

در هر محیطی که باشی، به آنجا عادت می‌کنی. این جمله‌ای است که مردانی به آن باور دارد و وقتی از او می‌پرسم آیا در این سال‌ها دلت برای ورزش و فوتبال تنگ نشد، می‌گوید: خیلی کم. چون فضای کار در بازار باعث شد کمتر به آن علاقه فکر کنم اما به‌مرور به این فکر افتادم که باید به ورزش و بچه‌هایی که استعداد دارند کمک کنم؛ فقط نمی‌دانستم از چه راهی.

عشق و علاقه‌اش به ورزش مثل آتشی زیر خاکستر بود که با نسیمی دوباره شعله‌ور شد. برای حفظ آمادگی بدنش به بدن‌سازی روی آورد و بعد‌از مدتی با استادش، علی امیری، آشنا شد. آشنایی با امیری و تمرین در رشته کیک‌بوکسینگ کامبت، فصل تازه‌ای در زندگی ورزشی‌اش رقم زد. تا دو سال اول در مسابقات هم شرکت می‌کرد.

با اینکه بیست‌سال از آن روز‌ها گذشته، مسابقاتی را که در آنها شرکت می‌کرد، در خاطر دارد؛ «در یکی از مسابقات، حریف از دوستانم بود. قبل از مسابقه به‌شوخی فنی را اجرا کرد که، چون بدنم آماده نبود، مهره‌های کمرم آسیب دید. این‌طور بود که مسابقه شروع‌نشده تمام شد. همان ضربه ناگهانی باعث شد برای همیشه از ورزش‌های رزمی دور بمانم.»

 

عشق فوتبال، محسن مردانی را خیّر ورزشی کرد!

 

شروعی برای کار خیر

بین گفت‌و‌گو نگاهش بین رزمی‌کاران باشگاه می‌چرخد. با دقت به حرکاتشان نگاه می‌کند و گاه لبخندی روی صورتش می‌نشیند. انگار دارد از تمرین بچه‌ها لذت می‌برد. قصه آمدن و گره‌خوردنش با رشته رزمی کامبت از سال‌۱۴۰۱ آغاز شد؛ «خیلی اتفاقی مسیرم به‌سمت باشگاه افتاد. به خودم گفتم سری به مربی قدیمم بزنم و دیداری تازه کنم و گپی بزنیم. آن آمدن باعث شد به فکر بیفتم حالا که خودم در ورزش به جایی نرسیده‌ام، بچه‌های محله سیدی را پشتیبانی کنم.»

این خیّر ورزشی وقتی وارد باشگاه شد، دلش گرفت. سقف کوتاه بود. سالن سرویس بهداشتی مناسبی نداشت. تهویه هوا ضعیف بود. بچه‌ها رختکن هم نداشتند؛ اما تعداد زیادی از علاقه‌مندان به کیک بوکسینگ کامبت با عشق مشغول تمرین بودند. در همان لحظه همه خاطرات کودکی و عشقش به ورزش مقابل چشمانش رژه رفت.

با استاد امیری به بوستان کنار باشگاه رفتند. او همان‌جا تصمیم گرفت از ورزشکاران آن باشگاه حمایت کند؛ «ذوق و شوق بچه‌ها را که دیدم، گفتم وقتی از من ساخته است، چرا در کار خیر استخاره کنم! من که در ورزش به جایی نرسیدم، لااقل این بچه‌ها امکانات بهتری برای ورزش داشته باشند.»

او توضیح می‌دهد: دوست داشتم کاری کنم بچه‌هایی که استعداد دارند، آینده‌ای داشته باشند. آنها نباید فقط به‌دلیل اینکه وضعیت مالی خوبی ندارند یا در حاشیه شهر زندگی می‌کنند، از امکانات محروم بمانند. حقشان است در فضایی تمرین کنند که در شأن استاد و شاگردان باشد.

 

نمی‌توان با سلامت بچه‌ها بازی کرد

همان روز او تصمیمش را با استاد امیری در میان گذاشت و پیشنهاد کرد به‌دنبال مکان بهتری برای برگزاری کلاس‌ها باشند. آنها درباره امکانات و تجهیزاتی نیز که باید در سالن وجود داشته باشد، گفت‌و‌گو کردند.

ذوق‌وشوق بچه‌ها را که دیدم گفتم من که در ورزش به جایی نرسیدم، لااقل این بچه‌ها امکانات بهتری برای ورزش داشته باشند

امیری که در زمان گفت‌و‌گو حضور دارد، توضیح می‌دهد: اولین صحبت ما درباره نصب رینگ‌های تمرین بود. رینگ‌های حرفه‌ای هزینه زیادی دارند. با خودم گفتم شاید آقای مردانی نخواهد خیلی هزینه کند. هنگامی‌که برای خرید رینگ‌های بوکس رفتیم، به‌دنبال جنس درجه‌یک نبودم. برای همین قیمت درجه دو و سه را به او اعلام کردم، اما مردانی گفت قرار است بچه‌ها در این رینگ‌ها ساعت‌ها تمرین کنند؛ نمی‌شود سلامت آنها را دست کم گرفت. سه رینگ کامل با تمام تجهیزات سفارش دادیم؛ رینگ‌هایی که کمتر باشگاهی دارد. بهترین نوع چوب و آهن را خریداری کردیم. حالا باشگاه‌های دیگر وقت مسابقاتشان، از ما رینگ قرض می‌گیرند.

ساخت رینگ‌ها سه‌ماه زمان برد. مردانی که در کار فرش و آهن است، در همه مراحل ساخت، از بهترین آهن استفاده کرد تا هم ایمن و هم ماندگار باشد. هم‌زمان با آماده‌شدن رینگ‌ها، او و امیری با سوله بزرگی قرارداد بستند تا باشگاه جدید را در آن راه‌اندازی کنند. خبر افتتاح باشگاه بین شاگردان و ورزشکاران پیچید و بچه‌ها برای آماده‌سازی سریع‌تر آنجا داوطلبانه آستین بالا زدند. هرکسی گوشه‌ای از کار را گرفت تا سالن زودتر به بهره‌برداری برسد.

 

عشق فوتبال، محسن مردانی را خیّر ورزشی کرد!

 

حس خوب حمایت

مردانی آنچه را که به او حس خوب می‌داد پیدا کرد؛ کمک به بچه‌های بااستعداد حاشیه شهر. در زمان مسابقات، بدون آنکه ورزشکاران متوجه شوند، به‌صورت غیرمستقیم و در‌قالب تشویق، از آنها حمایت مالی کرد تا بتوانند در رقابت‌ها شرکت کنند.

او درباره انگیزه‌اش می‌گوید: وقتی ذوق و شوق بچه‌ها را برای شرکت در مسابقه دیدم، یاد خودم افتادم. همان روز‌هایی که آرزو داشتم ورزش را ادامه بدهم. حالا با حمایت از این نوجوانان، می‌خواهم آنها رشد کنند و به جایگاهی برسند که حقشان است. نباید هیچ بچه‌ای فقط به خاطر شرایط مالی یا محل زندگی، از ورزش محروم بماند.

اکنون که باشگاه با امکانات و تجهیزات کامل راه‌اندازی شده است، مردانی هفته‌ای دو تا سه‌بار برای دیدن تمرین بچه‌ها به باشگاه می‌آید. او با لبخند می‌گوید: از دیدن بچه‌ها انرژی می‌گیرم. وقتی می‌بینم حال دلشان خوب است، من هم سر ذوق می‌آیم. بعضی از حس‌های خوب را نمی‌توان با پول خرید؛ مثل ذوقی که در چشم‌هایشان موج می‌زند، وقتی برای نخستین‌بار سالن مجهز را دیدند؛ همان لحظه مطمئن شدم راه درستی را انتخاب کرده‌ام.

هیچ‌گاه حساب‌وکتاب خرج‌هایش را ندارد. معتقد است ثروتی که دارد، امانتی از سوی خداست و باید در راه درست خرج شود؛ «خدا به من شرایط خوب مالی داده است تا برای خوشحالی دل بچه‌ها هزینه کنم. برکتش را هم خودش می‌دهد. بار‌ها در کارم گره‌هایی افتاده که به‌طرز عجیبی باز شده و مطمئنم نتیجه لبخند و رضایت همین بچه‌هاست.»

 

ورزش، عامل دوری از بزه و جرم

‌یکی از دلایلی که آقامحسن را به سمت کار خیر در حاشیه شهر کشانده، کمبود امکانات ورزشی و مشکلات معیشتی مردم این محدوده است. او می‌گوید: سالن‌ها و باشگاه‌های مناطق برخوردار نیازی به خیّر و پشتیبان ندارند. خانواده‌ها بهترین امکانات را برای فرزندانشان فراهم می‌کنند. اما در حاشیه شهر، گاهی حتی تأمین شهریه برای خانواده‌ها دشوار است. دوست دارم پولم جایی صرف شود که واقعا نیاز است. اگر برای بچه‌های حاشیه شهر خرج شود، در‌واقع برای دوری آنها از بزه و جرم هزینه کرده‌ایم.

بار‌ها در کارم گره‌هایی افتاده که به‌طرز عجیبی باز شده و مطمئنم نتیجه لبخند و رضایت همین بچه‌هاست

‌او بار‌ها شاهد بوده است که قهرمانی یا مقام‌آوری یکی از این بچه‌ها باعث شده است دوستانش هم جذب ورزش شوند و این را بزرگ‌ترین دستاورد خود می‌داند. به گفته مردانی، همین موفقیت‌ها انگیزه‌ای شد تا نوجوانان از کوچه و خیابان به باشگاه بیایند و مسیر زندگی‌شان عوض شود.

 

دعوت به کار خیر در ورزش

آقامحسن در‌کنار حمایت از نوجوانان، تلاش می‌کند خیران بیشتری را به سمت ورزش بکشاند. به همین‌دلیل از آنها دعوت می‌کند در مسابقات به‌عنوان مهمان افتخاری حضور داشته باشند تا از نزدیک سطح بالای رقابت‌ها را ببینند.

او می‌گوید: دیدن شور و هیجان بچه‌ها و نظم برگزاری مسابقات لذت‌بخش و تأثیرگذار است. درست است که ما به ساخت مدرسه، درمانگاه و کار‌های عمرانی نیاز داریم، اما حضور خیران ورزشی در این حوزه بسیار کم‌رنگ است. باید آنها را با ابعاد مختلف کار خیر ورزشی آشنا کرد تا کشش و انگیزه در آنها به‌وجود بیاید.

‌مردانی دو پسر دارد که مانند خودش عاشق فوتبال‌اند و در این رشته تمرین می‌کنند. آنها همراه پدر برای دیدن مسابقات به سالن می‌روند. برای مردانی، دیدن اشتیاق فرزندانش در‌کنار نوجوانان ورزشکار، دلگرمی بزرگی است؛ حسی که به او دوباره یادآوری می‌کند در مسیر درستی قدم گذاشته است.

 

دیدار خیران به نفع هنرجویان

علی امیری، مسئول کمیته کامبت، نزدیک به بیست‌سال از عمر خود را صرف این رشته کرده و شاگردان بسیاری را تعلیم داده است. در حال حاضر نیز نزدیک به سیصد‌هنرجوی دختر و پسر در محله سیدی زیر‌نظر او مشغول تمرین هستند.

او از دیدار مجدد شاگرد قدیمی‌اش و تغییر و تحول باشگاه ورزشی‌اش خوشحال است و می‌گوید در سال‌۱۴۰۲ آنها افتتاحیه بزرگی برای سالن جدیدشان برگزار کردند. امیری یکی از ویژگی‌های بارز مردانی را «پیگیری» می‌داند و می‌گوید: قبل از اینکه ما اعلام نیاز کنیم، خودش تماس می‌گیرد و هفته‌ای دو یا سه بار به سالن سر می‌زند. می‌پرسد چه برنامه‌ای دارید، چه کمکی از دستم برمی‌آید و.... تا به امروز هم در هیچ موردی «نه» نیاورده است. حتی در مسابقاتی که خارج از کشور، در ارمنستان برگزار شد، همراه تیم آمد و با میل و رغبت برای بچه‌ها هزینه کرد.

این استاد کامبت می‌گوید: حضور خیّر ورزشی برای رشته‌هایی مانند رزمی که کمتر از‌سوی مسئولان حمایت می‌شوند، غنیمت بزرگی است. حضور چنین افرادی کیفیت و کمیت مسابقات را بالا می‌برد. بعضی هزینه‌ها از توان ما به‌عنوان برگزارکننده مسابقات خارج است، اما خیران ورزشی می‌توانند با کمک‌های خود سطح ورزش را ارتقا دهند.

امیری معتقد است حمایت خیران ورزشی در مناطق حاشیه شهر می‌تواند زمینه رشد و پرورش استعداد‌ها را فراهم کند.

 

عشق فوتبال، محسن مردانی را خیّر ورزشی کرد!

 

رغبت برای تمرین در باشگاه

رسول ابراهیمی از مربیانی است که مردانی را سال‌هاست می‌شناسد. او ۲۷‌سال دارد و سیزده‌سال است در رشته کامبت فعالیت می‌کند. کیفیت خوب مسابقات از مواردی است که به آن اشاره می‌کند و می‌گوید: در مسابقه کشوری قهرمان شدم، اما از من حمایت نشد. حالا وقتی ورزشکاران می‌بینند از‌سوی خیّر ورزشی حمایت می‌شوند، چه از نظر مالی و چه در سطح برگزاری مسابقات، انگیزه بیشتری برای ادامه مسیر پیدا می‌کنند.

حمایت خیران ورزشی در مناطق حاشیه شهر می‌تواند زمینه رشد و پرورش استعداد‌ها را فراهم کند

او روز‌هایی را به یاد می‌آورد که سالن در‌حال آماده‌شدن بود و درباره ذوق و شوق ورزشکاران برای تمرین در باشگاهی با امکانات بهتر می‌گوید: بعضی از بچه‌ها بعد‌از پایان مدرسه یا ساعت کاری‌شان تا دیر‌وقت برای راه‌اندازی باشگاه تلاش می‌کردند. این همکاری باعث افزایش رغبت هنرجویان برای تمرین شده است. علاوه‌بر‌این، امکانات سطح بالای باشگاه در جذب هنرجویان جدید بی‌تأثیر نیست.

 

زحمت‌ها بی‌نتیجه نیست

حسین نصرالهی، بیست‌و‌هشت‌ساله، با دوازده‌سال سابقه تمرین در رشته کامبت، معتقد است افرادی مانند مردانی که دلشان برای ورزش بچه‌های حاشیه شهر می‌سوزد، مسیر رشد و ترقی آنها را هموار می‌کنند.

او هزینه‌کرد در مسیر ورزش و تشویق جوانان را اتفاقی ارزشمند می‌داند و می‌گوید: به‌نظر من افراد بیشتری باید در این مسیر فعالیت کنند تا ورزشکاران بااستعداد از حمایت لازم برخوردار شوند و با خیالی آسوده تمرین کنند. قطعا حمایت بیشتر از ورزشکاران، شکوفایی و مدال‌آوری در زمینه‌های مختلف ورزشی را برای شهر و کشورمان به همراه خواهد داشت.

او تأکید می‌کند که تأثیر حمایت‌های مردانی به‌وضوح در باشگاه دیده می‌شود: این حمایت‌ها انگیزه و تلاش ورزشکاران را افزایش داده است. آنها می‌دانند در پایان تلاش‌هایشان برای رسیدن به مدال، پاداشی در انتظارشان است. زحمت‌هایی که می‌کشند، بی‌نتیجه نمی‌ماند؛ چون کسی هست که آنها را ببیند.

 

* این گزارش سه‌شنبه ۲۷ آبان‌ماه ۱۴۰۴ در شماره ۶۳۷ شهرآرامحله منطقه ۷ و ۸ چاپ شده است.

آوا و نمــــــای شهر
03:04
03:44