کارگاهی در حاشیه بولوار امت و محله سجادیه است که نه زرق و برقی دارد و نه تابلو بزرگی، با اینحال اینجا سه نفر مشغول کار هستند و نان خانهشان را میبرند. این گلدوزی کامپیوتری یکی از کارگاههای باقیمانده در راسته بولوار امت است که هنوز پابرجاست. در سالهای نهچندان دور اینجا بورس گلدوزی کامپیوتری بود اما حالا آن کارگاهها جای خود را به فروشگاههای پررنگ و لعاب کلاهفروشی دادهاند. هادی ذاکرنژاد، اوستاکار و گلدوز جوانی است اما 20سال در این حرفه سابقه دارد و چراغ کارگاهش را روشن نگه داشته است.
پنج سال قبل که جودو را شروع میکند، هیچکدام از بچههای همسنوسالش در اقوام، علاقهای به این ورزش نشان نمیدادند. اما از زمانی که او در دورهمیهای فامیلی حرکات و فنون جودو را به نمایش گذاشت، چند نفر از کودکان جمع به این ورزش علاقهمند شدند و حالا یکی از جودوکاران باشگاهی هستند. از این بابت با اینکه سن و سالی ندارد او را در جمعهای فامیلی با لقب استاد صدا میزنند. امیر ارسلان بلون متولد سال1389ساکن محله شهید مطهری است.
حمیدرضا ابوالفضلی میگوید: من خیلی زودرنجم. بارها شده رنگهایم را دزدیدهاند یا حق و حقوقم را ندادهاند اما از هیچکدام به این اندازه ناراحت نمیشوم که ببینم کسی تصاویر را نگاه کند و با بیتفاوتی رد شود. نقاشی باید حس داشته باشد، مخاطب را کنجکاو کند و بتواند با او ارتباط بگیرد. برای همین اگر ببیند کسی به تصاویرش توجه نمیکند گمان میکند این ویژگیها را ندارد.
شاید نام ابوالفضل غلام حسین زاده به گوشتان نخورده باشد، همه او را با نام امیر قویدل می شناسند. نام او با بسیاری از فیلم های خاطره انگیز سینما که در دوران کودکی و نوجوانی دیده ایم گره خورده است. بسیاری از فیلم های او فراتر از نام های یک کارنامه هنری است و از آثار جریان ساز سینمای ایران به شمار می آید. قویدل یک سینماگر برجسته تاریخ سینمای ایران است که در مشهد به دنیا آمد و در محله سرشور بزرگ شد و رشد کرد.
عموماشاءا... پارسال در رشته فلوت چوبی بین آموزگاران سراسر کشور رتبه سوم را به دست آورده است. خیلی بیشتر از اینها میدانیم که او رابطه تنگاتنگی با بخش پرورشی مدرسه دارد و اجرای برنامههای مختلف را راهبری میکند؛ نمایش تعزیهخوانی و برنامههای ریز و درشت دیگری را هم. حتی میدانیم بخشی از وقت عموماشاءالله به اجراهای خیابانی همراه با گروه «مشهد مهربانی» صرف میشود.او خدمتگزار مدرسه شهیدمسعود اختری است. پیاش را میگیریم تا به خیابان شهیدابراهیمی16 میرسیم.
مبین چهاردهساله چند ماه است برای تحصیل در دبیرستان خواجهنصیر طوسی و آموختن تخصصی علم موسیقی به مشهد آمده است. ظاهر و رفتارش همچون دیگر دانشآموزان مدرسه است اما با همه نوجوانی، افکار و گفتارش همچون یک هنرمند باسابقه است. بزرگترین آرزویش توجه بیشتر مردم و مسئولان به موسیقی نواحی است و اینکه بتواند در موسیقی ایران حرفی برای گفتن داشته باشد، اما نگرانیهای بهحقی دارد: نگرانی از اینکه مردم کار او را دوست نداشته باشد نگرانی برای فراموش شدن سبک موسیقی نواحی که دهها سال پدربزرگش برای معرفی آن زحمت کشیده.
در قفسه های داروخانه دکتر جلالیان فرد هم جعبه های ریز و درشت داروست و هم عروسک های یک دختر هنرمند ، هم لوازم لوکس بهداشتی و هم قیچکی که پس از سال ها نوازندگی، حالا دارد دوران بازنشستگی اش را می گذراند، کنار هرکاره و سماور قدیمی و مجموعه ای از شیشه ها. در فضای بیرونی داروخانه، چندین نمایشگاه هم برگزار شده است. داروخانه دکتر جلالیان فرد هم «خانه» است و هم «دارو نگارخانه»، و همین ها باعث شده تا اینجا احتمالا متفاوت ترین داروخانه مشهد باشد.