
گذری در کوچه آمریکاییهای مشهد!
حدود یک سال پیش در همین صفحه در مورد تاریخ راسته شهیدان خوراکیان نوشتیم و اکنون قرار است درباره کوچه «شهیدان خوراکیان۲» در مجاورت باغ نادری بگوییم که یکی از دو فرعی این راسته است.
کوچه شهیدان خوراکیان۲، مسیری است که از کنار باغ نادری آغاز و به محل بیمارستان سابق آمریکاییهای مشهد ختم میشود؛ بههمیندلیل هنوز هم مردم آن را به نام «کوچه بیمارستان آمریکاییها» یا به شکل خلاصه با عنوان «کوچه آمریکایی» میشناسند.
البته این تنها نام کوچه نیست و گذر موردنظر در یک سده گذشته، چندین نام مختلف به خود گرفته است ولی هیچکدام از آنها به اندازه کوچه «بیمارستان آمریکاییها» دوام نیافته حتی حالا که تقریبا چهار دهه از تخریب این بیمارستان خارجی گذشته است. البته نا گفته نماند که این کوچه (شهیدان خوراکیان۲) همچنان هم تابلو نداردو این نام تنها در آدرسهای پستی ثبت شده است.
از کوچه «بیمارستان آمریکاییها» تا کوچه «شهیدان خوراکیان»
کوچهای که اکنون با نام بیمارستان آمریکاییها شناخته میشود در گذشته و پیش از ساخت خیابان آیتالله بهجت یک گذر اصلی بوده که بعدها با رونق خیابان تازه تاسیس بهجت به یکی از فرعیهای آن تبدیل شد.
نام بیمارستان آمریکاییها هم در دوره پهلوی اول، از سوی مدیران شهرداری و ثبت استان برای این کوچه مورد پذیرش قرار گرفت و در اسناد و نقشههای آن دوران ثبت شد، آنچنانکه پس از تعطیلی بیمارستان و فروش و تقسیم زمین آن نیز همین نام برای کوچه همچنان باقی ماند و تا امروز هم بسیاری از قدیمیهای مشهد، این مسیر را با همیننام قدیمی میشناسند.
بعدها با ایجاد و فعالیت مسجد امامموسیبنجعفر (ع) در اوایل حکومت پهلوی دوم و ساختهشدن درمانگاه خیریه مرحوم آیتالله سیدعبدالله شیرازی (ره) و دفتر آیتالله مکارمشیرازی در سالهای پس از انقلاب -در این کوچه و فرعیهای آن-، عدهای برای معرفی این مسیر از نام همین مراکز استفاده کردند؛ همچنین قرارداشتن حسینیه و زائرسرای مهدویه تهرانیها در این کوچه نیز سبب شد این کوچه در بین تهرانیها به نام این مجموعه خوانده شود.
اما نکته جالبتوجه درباره این کوچه، بینام بودن فرعیهای غربی در آن است؛ البته فرعیها در قسمت شرقی هرکدام نامی مستقل دارند. فرعیهای شرقی از آنجا که به خیابان آیتالله بهجت منتهی میشوند، بهترتیب شهید مرتضی افخمیموحدی (بهجت ۴)، شهید جواد قدیریسلطان (بهجت ۶)، شهید هاشم مرگانازغدی (بهجت ۸) و شهید جعفر زوارزاده (بهجت۱۰) نام دارند.
یک راه فرعیِ بینباغی در دوره قاجار
شواهد و مدارک میگویند که مسیر موردنظر تا آخرین سالهای حکومت قاجارها یک راه فرعی بینباغی در مشهد بوده است. در نقشه سال ۱۲۴۸ خورشیدی مشهد بخش میانی مسیر امروزی، راهی است که بخش مسکونی محله بالاخیابان (در قسمت شمالشرقی) را از باغات مشجر متفرقه آن روزگار مانند باغ بهاالتولیه و باغ تاجرباشی جدا میکرده است. انتهای این مسیر هم به کوچهباغی در مجاورت باغات مشجر پاچنار بالاخیابان ختم میشده است.
وضعیت این مسیر در سال ۱۳۰۳خورشیدی تا حد زیادی تغییر کرده است. این تغییر ناشی از تقسیم باغات مشجر متفرقه و تبدیل آنها به منازل مسکونی و خانهباغهای بزرگ و کوچک بوده است. این کوچه در این دوران، از سمت جنوب تا کنار محوطه آرامگاه نادرشاه افشار ادامه پیدا کرده است؛ همچنین از سمت شمال هم به باغی بزرگ ختم میشده که چندی بعد کلنگ بنای اولیه بیمارستان آمریکاییها در آن بر زمین زده میشود. در همین زمان کوچه موردنظر سه فرعی شرقی داشته که امتداد هرسه به محدوده محله پاچنار و سپس تهپلمحله میرسیده است.
این فرعیها در سالهای بعد با نام تاجرباشی، بهاالتولیه و باغ اعتضاد در بین مردم شناخته شدند. نخستین فرعی غربی کوچه، اما در آن دوران بنبست بوده و فرعی دیگر غربی هم به کوچه و محله پاچنار متصل میشده است. در مجموع این کوچه در آن دوران مسیر ارتباطی مهمی محسوب میشده و مردم برای دسترسی سریعتر به بخش میانی کوچه پاچنار و سپس اراضی عشرتآباد از آن بهره میبردهاند.
یک کوچه و تولد یک بیمارستان
سال ۱۳۰۰ تا ۱۳۳۰ خورشیدی را باید دوران اوج رشد و شکوفایی این کوچه لقب داد. خرید باغ انتهای کوچه توسط یک مجموعه میسیونری مذهبی آمریکایی و سپس تبدیل آن به بیمارستان سبب شد این کوچه یکباره اهمیت ویژهای نزد مردم مشهد پیدا کند. در آن زمان منتصریه و دارالشفای حضرتی، تنها بیمارستانهای شهر بودند؛ از اینجهت بیمارستان ۵۴تختخوابی آمریکاییها که در مقایسه با دیگر مراکز درمانی شهر بزرگتر و مجهزتر بود، خیلی زود رونق گرفت و سبب شلوغی کوچه شد.
امتیاز ویژه دیگر بیمارستان آمریکایی، کادر پزشکی توانای آن بود که البته همه آمریکایی بودند؛ پزشکان و پرستارانی که بسیار مهربان و مبادیآداب بودند؛ البته مهربانی حربهای بود تا آنان در لوای آن بتوانند مردم را به سمت مسیحیت سوق دهند. مرحوم غلامحسین بقیعی در کتاب «مزار میرمراد» فضای این بیمارستان را بهصورت کامل توصیف کرده و نوشته است:
«در ورودی، بنای کوچکی بود که خانواده دربان در آن زندگی میکردند. چسبیده به این بنا یک کتابخانه با ویترینی بسیار زیبا وجود داشت که درون آن انواع کتابهای مسیحیان و عکسهای رنگی عیسی مسیح و قدیسین کلیسا به چشم میخورد. از اینجا ورودی دو قسمت میشد. شاخه سمت راست به ساختمان اصلی مریضخانه میپیوست و سمت چپ به بخش عمارت مسکونی پزشکان و کارکنان آمریکایی امتداد مییافت. سراسر هر بخش هم پر از گلوگیاه و درختان چنار و سپیدار و کاج بود. حاشیه خیابانها و میان باغچهها را نیز بهطرز زیبایی گلکاری کرده بودند.
ایوان عمارت اصلی چهار پله از زمین باغ بالاتر بود. اولین اتاق که پنجرههایش رو به ایوان اصلی باز میشد، سالن سخنرانی و محل اجتماع کارکنان بود. درون آن پر از نیمکت و چند صندلی و یک تریبون بود. اتاقهای معاینه و پانسمان و جراحی و داروخانه و حسابداری هم در همین طبقه قرار داشتند و طبقه بالا مخصوص استراحت بیماران بستری بود.»
بیمارستان آمریکایی درحالیکه هنوز بخش زیادی از مشهد از نعمت برق محروم بود و جز کارخانه برق خسروی نخریسی، کارخانه برق دیگری وجود نداشت، یک موتوربرق مخصوص به خودش داشت و همه ساختمانها و حتی خیابانهای داخلی آن توسط چراغ روشنمیشد.
قصه تعطیلی بیمارستان
اقدامات صورتگرفته توسط برخی از پزشکان بیمارستان آمریکاییها که همزمان مبلغ مذهبی هم بودند و تلاش داشتند مسیحیت را در جامعه ترویج دهند، سرانجام سبب صدور دستور توقف فعالیت این مجموعه در میانه دهه ۴۰ شد. پس از آن، این مجموعه در اختیار اداره بهداری وقت قرار گرفت. تعطیلی بیمارستان آمریکایی و همچنین ایجاد یک مسیر جدید در کنار باغ نادری که تا راهآهن ادامه پیدا میکرد، بهمرور سبب شد این کوچه اهمیت خود را ازدست بدهد و از یک مسیر اصلی پرتردد به یک مسیر فرعی محلی تبدیل شود.
کوچه «بیمارستان آمریکاییها» پس از انقلاب
کوچه بیمارستان آمریکایی پس از پیروزی انقلاب اسلامی تخریب شد و تغییر کاربری داد، آنچنان که اکنون به جز یک واحد مسکونی دارای ارزش تاریخی که (در نخستین فرعی غربی کوچه قرار دارد) و دو بنای باقیمانده از دوره پهلوی دوم هیچ بنای واجد ارزش تاریخی دیگری از آن باقی نمانده است؛ البته این تغییر کاربریها دامن تنها بنای ثبتملی کوچه (یعنی خانه عطارزاده) را هم گرفت و اکنون از این بنای قاجاری که با شماره۱۲۰۶۴ در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده بود، چیزی باقی نمانده است و در محل آن، بنای نیمهتمام و تعدادی تیرآهن مشاهده میشود.
در دوره زمانی ۴۷ساله انقلاب تا امروز، منازل مسکونی بخش نخست کوچه، بهتدریج به مراکز اقامتی رسمی و غیررسمی تبدیل شدهاند. در همین حال پلاکهای بخش دوم کوچه، بیشتر به مجموعههای فرهنگیمذهبی اختصاص پیدا کردهاند، بهطوریکه اکنون در این محدوده دفترهای مراجع تقلیدی، چون آیات عظام مکارمشیرازی و محمد یعقوبی، همچنین درمانگاه خیریه منصوب به مرحوم آیتالله العظمی سیدعبدالله شیرازی و مؤسسه فرهنگی الکوثر وابسته به مرحوم آیتالله سید محمدباقر شیرازی مشغول فعالیت هستند.
دفتر مؤسسه فرهنگی آلالبیت لاحیاء التراث نیز در همین محدوده قرار دارد. بخش پایانی کوچه، یعنی فرعیهای قرارگرفته در حدفاصل بهجت۱۰ تا محدودهای که قبلا بیمارستان آمریکایی در آن مستقر بوده است نیز وضعیتی مشابه بخش اول دارد و در اختیار بناهای اقامتی و زائرسراهای کوچک و بزرگ است. تغییرات و تحولات انجامشده در بناهای این کوچه که در برخی موارد به تقسیم پلاکهای بزرگ قدیم منجر شده، افزایش فرعیهای آن را بهدنبال داشته است.
در شرایط کنونی مسیر اصلی کوچه در جانب غربی دارای شش فرعی بنبست بوده و در سمت شرق نیز دو فرعی بنبست است و چهار فرعی به خیابان بهجت (یعنی بهجتهای ۴ تا ۱۰) اتصال دارند؛ همچنین بخش نخست کوچه بهجت۱۰ نیز که در امتداد شرقیغربی کوچه است، یک کوچه جنوبی و سه کوچه شمالی بنبست دارد که این سه کوچه به زمینهای بیمارستان آمریکایی سابق ختم میشوند.
سرانجام بد نیست بدانید ساختمان بیمارستان آمریکایی که در سالهای دفاع مقدس، به مکانی برای بستری کردن مجروحان جنگ تبدیل شده بود، چند دهه پس از آن تخریب شد، بهنحویکه اکنون اثری از این بیمارستان نیست و تنها در بخشی از زمین بزرگ آن، ادارهکل بهزیستی خراسانرضوی مستقر شده است.
نامداران کوچه «شهیدان خوراکیان ۲»
شناختهشدهترین خاندانی که روزگاری ساکن این کوچه بوده، خانواده عطارزاده است. دلیل معروفیت این خاندان هم ثبت ملیشدن منزل مسکونی قاجاری آنان در این کوچه است که باعث شده است نامشان در اسناد مختلف ثبت شود. تخریب این خانه به دستور شهرداری مشهد در سال ۱۳۹۲ هم معروفیت بیشتری برای آنها آورده است. خانواده امیرخانی که پدرشان روزگاری از پارچهفروشان بنام شهر بوده و اکنون منزلشان بهعنوان حسینیه در اختیار بحرینیهای مقیم مشهد است، دیگر ساکنان معروف این کوچه در سده معاصر هستند.
محمد روزبهی، بازیگر قدیمی تئاتر مشهد، حسن طالبیجاغرق از کهنهورزشکاران باستانی و محمدرضا رفاییزوارزاده کارگردان و تهیهکننده سیمای خراسان هم روزگار جوانی و نوجوانی را در کنار خانواده در این کوچه گذراندهاند؛ همچنین باید از خانوادههای نظیفی که بزرگشان خیاط لباس روحانیت بود، ایمانی که به آهنفروشی اشتغال داشت و قدوس کلکسیونر عتیقه و قنادپور که معلم بود بهعنوان دیگر افرادی که دورهای از زندگی خود را در این کوچه پشت سر گذاشتهاند یا هنوز در آن ساکن هستند، نام برد.
خانوادههای طلایی، معلم، حقگو، حاجیزاده، حاجیاننژاد و رزاق هم از دیگر خانوادههایی هستند که روزگاری از عمر خود را در این کوچه گذراندهاند. سرانجام باید از شهیدان محمدجعفر رفاییزوارزاده، محمود امیرخانی، حسین غفوریسبزواری، مرتضی افخمیموحدی و جواد قدیریسلطانمیدان یادکرد که روزگار کودکی و جوانی خود را در این کوچه پشت سر گذاشته و در جریان مبارزات انقلابی مردم مشهد در سال ۱۳۵۷ یا دوران جنگ تحمیلی خون خود را نثار آبادانی این مرزوبوم کردهاند.
نکته: نام شهیدان خوراکیان به یاد دو برادر شهید یعنی حسن و مجتبی خوراکیان که خانه پدریشان در راسته اصلی این گذر قرار داشته، به این نام تابلو خورده است.
* این گزارش دوشنبه ۱۹ خردادماه ۱۴۰۴ در شماره ۴۵۰۷ روزنامه شهرآرا صفحه تاریخ و هویت چاپ شده است.