کد خبر: ۱۳۶۹۱
۲۴ آذر ۱۴۰۴ - ۰۸:۰۰
علی‌اکبر چوبی زندگی‌اش را صرف ارادت به اهل‌بیت(ع) کرده است

علی‌اکبر چوبی زندگی‌اش را صرف ارادت به اهل‌بیت(ع) کرده است

علی‌اکبر چوبی، فعال فرهنگی از چهره‌های شناخته‌شده محله است؛ کسی که فکر و ذکرش مسجد، حسینیه، زیارت عتبات‌عالیات و نزدیک‌کردن دل‌ها به خاندان اهل‌بیت (ع) است و مسجد و محله را همانند خانه خودش می‌داند.

زندگی‌اش با ارادت به اهل‌بیت (ع) و خاندان امام‌حسین (ع) پیوند خورده است. فکر و ذکرش مسجد، حسینیه، زیارت عتبات‌عالیات و نزدیک‌کردن دل‌ها به خاندان اهل‌بیت (ع) است.

علی‌اکبر چوبی، فعال فرهنگی، نوحه‌سرا، تعزیه‌خوان و کارگردان نمایش تعزیه، از چهره‌های شناخته‌شده محله کنه‌بیست (موعود) و محلات این بخش از منطقه ۶ است؛ کسی که مسجد و محله را همانند خانه خودش می‌داند و برای آنها وقت و انرژی زیادی می‌گذارد.

 

استعدادی خرج ارادت به اهل بیت (ع)

علی‌اکبر چوبی متولد۱۳۵۷ است و از سال‌۱۳۸۲ وارد محله موعود شده است. کارمند بانک صادرات است، اما وقت آزادش را صرف امور فرهنگی می‌کند. فعالیت‌های او به چند دسته اصلی نوحه‌سرایی، تعزیه‌خوانی، ساخت وسایل تزیینی و نمایشگاه مذهبی و... تقسیم می‌شود؛ اما در اصل همگی در مسیر ارادت به اهل‌بیت (ع) و امام‌حسین (ع) و یارانش قرار دارد. علی‌اکبر از چهارده‌سالگی مداحی و نوحه‌سرایی را آغاز کرد. پدربزرگ مادری‌اش، مرحوم سید‌حسین صفا، قاری قرآن و مدیحه‌سرای اهل‌بیت (ع) بوده است و علی‌اکبر، این استعداد را از او دارد.

 

تأسیس هیئت علم‌دار محله

آقا‌علی‌اکبر هیئت علم‌دار را از سال‌۱۳۸۳ در این محله تأسیس می‌کند. از سال‌۱۳۹۰ هم با کمک اهالی پیگیری می‌کند و در زمین بایری که در کوچه موعود ۳۶ خریداری می‌کنند، مسجد و حسینیه آقا قمر‌بنی‌هاشم (ع) را می‌سازند.

او در حال حاضر رئیس هیئت‌امنای مسجد و مسئول هیئت علم‌دار است؛ مکانی که آن را همانند خانه‌اش دوست دارد. در همه‌جای مسجد، رد پایی از حضور آقا علی‌اکبر هست؛ مثلا ماکتی از کُنج ضریح حضرت ابوالفضل (ع) را در گوشه شبستان مسجد و حسینیه آقا قمر بنی‌هاشم (ع) ساخته است.

او می‌گوید: گوشه‌ای از ضریح حضرت ابوالفضل (ع) را در کنج شبستان ساختم و وسایل شبیه‌خوانی، خیمه‌سوزان و عزاداری را در آن قرار دادم. ساخت این ماکت ضریح، یک هفته زمان برده است. می‌خواستم محل نگهداری اشیا هم یادآور قیام کربلا باشد.

این ماکت ضریح تنها یک نمونه است. او تعداد زیادی شمشیر، کلاه‌خود و مشک هم درست کرده است که از آنها برای مراسم تعزیه‌خوانی و خیمه‌سوزان استفاده می‌کنند.

 

تصویری‌سازی عاشورا

آقا علی‌اکبر در روضه‌هایش دائم از گودال قتلگاه، نهر علقمه و نخل و نیزه و شمشیر صحبت می‌کند. حین این روایت‌ها هم به گفته خودش در تصوراتش، تصاویر دشت کربلا جلو چشمانش حی‌وحاضر است. برای همین دلش می‌خواسته مردم هم تصویری از حوادث این واقعه داشته باشند. به همین نیت تصمیم می‌گیرد مراسم شبیه‌خوانی و خیمه‌سوزان یا نمایشگاه‌های مربوط‌به واقعه کربلا را در این‌طرف و آن طرف و به‌خصوص محله موعود برپاکند.

اولین‌بار سال۱۳۸۹ مراسم تعزیه و خیمه‌سوزان را برگزار می‌کنند؛ برنامه‌ای که با استقبال خوب شهروندان روبه‌رو می‌شود. او می‌گوید: هر‌ساله روز عاشورا از صبح تا غروب در زمین‌های بایر این محله مراسم داریم. مراسمی که با رزم روز عاشورا شروع می‌شود، به گودی قتلگاه می‌رسد و هنگام غروب هم خیمه‌سوزان انجام می‌شود. در این برنامه حداقل ۲ هزار تماشاچی داریم. خودم راوی این مراسم هستم و نقش بازیگران را بازی‌گردانی می‌کنم.

 

علی‌اکبر چوبی زندگی‌اش را صرف ارادت به اهل‌بیت(ع) کرده است

 

پرداختن به جزئیات تعزیه‌خوانی

او بادقت وقت می‌گذارد و جزئیات نمایش را تمرین می‌کند؛ مثلا دو هفته با بازیگر نقش رقیه (س) یا نقش قاسم‌بن‌الحسن (ع) تمرین می‌کند تا دیالوگ‌هایشان را حفظ کنند و بازی اثرگذارتری داشته باشند. او و دوستانش چهارروز قبل از تاسوعا در زمین انتهای موعود‌۳۶ یا زمین‌های چاه مؤمنی محله انصار، گودال قتلگاه و نهر علقمه را می‌سازند. چندین لایه پلاستیک می‌کشند و جوی آب درست می‌کنند تا طبیعی‌تر به نظر برسد. حتی دوروبر آن را هم نخل می‌کارند و اسب‌ها را با زین و یراق می‌آورند تا روایت‌های کربلا بصری باشد. علاوه‌بر‌این با همراهی همسرش بیش از صد‌دست لباس برای نمایش دوخته‌اند.

در همه‌جای مسجد، ردپایی از حضور آقا علی‌اکبر هست؛ مثلا ماکتی از کُنج ضریح حضرت ابوالفضل(ع) را در گوشه شبستان مسجد ساخته است

جزئیات برای آقا‌علی‌اکبر خیلی مهم است و مثلا برای طبیعی‌تر‌شدن صحنه جنگ، با دو نایلون فریزر که داخل آن بتادین و گرده رخ می‌ریزند، کیسه خون درست می‌کنند تا بعد اصابت شمشیر پاره شود و تصویر خون‌ریزی درست می‌کنند تا صحنه هر‌چه بیشتر واقعی‌شود. کارگردانی آقا‌علی‌اکبر آن‌چنان دقیق و با جزئیات است که چند‌هزار تماشاچی را متاثر می‌کند.

 

کربلایی شدن هم‌محلی‌ها در اربعین

شانزده‌سال است که آقاعلی‌اکبر به‌صورت مداوم همراه با همسر و خانواده به پیاده‌روی اربعین و زیارت امام‌حسین (ع) می‌روند. او حیفش آمد که در این سفر هم‌محلی‌ها همراهش نباشند. برای همین هشت‌سال پیش گروهی راه انداخت و هر‌ساله با تعدادی از هم‌محلی‌ها به این زیارت می‌روند. سامان‌دهی کار این‌طور است که هر زوج هم‌محلی که با ماشین شخصی خودشان تا مرز می‌روند، به توصیه آقاعلی‌اکبر، سه هم‌محلی را با خودشان می‌برند.

او می‌گوید: آنجا هم مترجمی و ارتباط با عراقی‌ها را برعهده دارم و در کربلا هم یک دوست شیعه عراقی دارم به نام دکتر علی بغدادی که هر‌ساله خانه‌اش را در‌اختیار گروه هم‌محلی‌های ما می‌گذارد. به برکت این مسجد و نیتی که برای زیارت اربعین داشتیم، در حال حاضر چند‌صد نفر کربلایی شده‌اند؛ درصورتی‌که قبل از آن، تعداد کربلایی‌های محله انگشت‌شمار بود.

 

همسرم امام حسینی (ع) است

فریبا شیری، همسر آقا علی‌اکبر، پابه‌پای شوهرش در امور فرهنگی مشارکت دارد. او بیش از صددست لباس لشکریان شمر، عمر و امام‌حسین (ع) را دوخته است. همچنین در تک‌تک سفر‌های زیارتی اربعین، همسرش را همراهی می‌کند. فریبا‌خانم در‌باره خصوصیات شوهرش در ۳۵‌سال زندگی مشترک می‌گوید: بهترین خصوصیت آقا‌علی‌اکبر، مهربانی و عشقش به امام‌حسین (ع) است.

 

مهربانی آقا علی‌اکبر زبانزد است

رضا کرمانی، فعال فرهنگی محله موعود، کسی است که آقا‌علی‌اکبر را به ما معرفی کرده است. داستان آشنایی این دو نفر به سال‌۹۸ بر‌می‌گردد. آقا‌رضا نیت می‌کند که هیئتی برای جوان‌ها تشکیل بدهد و نیاز به تجهیزاتی مثل زنجیر یا سیستم صوتی داشته است، اما کسی در محله آنها را در‌اختیارش قرار نمی‌دهد.

او می‌گوید: به هر که رو زدیم، گفت «خودمان مراسم داریم» یا اینکه اعتماد نمی‌کردند و امانت نمی‌دادند ولی وقتی سراغ آقا‌علی‌اکبر آمدیم، بدون هیچ قید و شرایطی ابزار را در‌اختیارمان قرار دارد. همین مهربانی او بود که باعث آشنایی و دوستی بیشترمان شد.

آقارضا می‌گوید که به سبب کار‌های خیر و عام‌المنفعه آقا‌علی‌اکبر، جمعیت زیادی از محلات محدوده خیابان شهید‌رجایی و شهید باهنر او را می‌شناسند.

 

* این گزارش دوشنبه ۲۴ آذرماه ۱۴۰۴ در شماره ۶۵۱ شهرآرامحله منطقه ۵ و ۶ چاپ شده است.

کلمات کلیدی
آوا و نمــــــای شهر
03:04
03:44