علیاکبر چوبی، فعال فرهنگی از چهرههای شناختهشده محله است؛ کسی که فکر و ذکرش مسجد، حسینیه، زیارت عتباتعالیات و نزدیککردن دلها به خاندان اهلبیت (ع) است و مسجد و محله را همانند خانه خودش میداند.
همسایههای کوچه شهیدصادقی۱۱ یکدیگر را «خواهر» صدا میزنند و هر کاری از دستشان برآید برای هم انجام میدهند. بیشتر آنها هرروز برای نماز ظهر به مسجد امام جواد (ع) محله میروند.
برپایی روضه های خانگی در کوچههای باریک اطراف حرم از گذشته وجود داشته و همچنان برقرار است. حتی زمانی که کوچههای باریک جای خود را به خیابانهای وسیع دادند، باز هم مردم نشانی آن خانههای قدیمی را گم نکردند.
یکی از رسمهای مربوط به عزاداری حضرت زهرا(س)، پخت آش «ابودردا» است که هنگام طلوع آفتاب، صاحب نذر چادر به سر میکند و از هفت زن در هفت خانه مقداری حبوبات برای پخت آش جمع میکند. نام یکی از این زنان باید حتما فاطمه باشد.
عباس اسماعیلیگلابگیر، مردی که زندگیاش از حجره قنادی و مغازه آهنفروشی گرفته تا کفشداری حرم و برپایی موکبهای صلواتی، همیشه رنگ خدمت و عشق به اهلبیت (ع) داشته. درِ خانه او برای روضه های دهه فاطمیه سیاهپوش شده است.
سیداحمدحسینی موسپیدکرده مجالس امامحسین(ع) و خودش سالها هیئتدار بوده است. میگوید: همه مراسم هیئت در خانه خودم برگزار میشد اما ازآنجاکه خانه خیلی قدیمی است،مناسب حضور هیئت بزرگ نیست.
سیدجعفر ماهرخسار، معیار ارزشی برای سنجیدن اشکال دیگر مداحی بود که در حاشیه مرور زندگی اش، میتوان راه درست تشخیص، تحلیل و حفظ و نگه داشت مناسک را آموخت. او بیش از پنجاه سال در جوار گنبد علی بن موسی (ع) خواند.






