حاجعباس بچهها را از کوچه و خیابان جمع میکرد و مینشاند دور هم. همه کارها و مسئولیتهای هیئت را هم به خود بچهها واگذار کرده بود. نقطه شروعش اینجا بود و بعد یکییکی آدمها اضافه شدند و هیئت پا گرفت.
اگر در ماه محرم و صفر، گذرتان به کوچه شیخصدوق ۱۳ در محله خیرآباد بیفتد، حداقل سیصدنفر از اهالی محله را خواهید دید که دوطرف پیادهرو روی صندلی نشستهاند و مراسم عزاداری برای اباعبدالله (ع) برگزار میکنند.
مداح سرشناس مشهدی، خدمت به اهل بیت (ع) را با آموزش به نوجوانان کامل کرده است و از میان ۱۵۰ شاگردش تاکنون حدود بیست نفر مداح و دکلمهخوان و ده نفر خادم حرم مطهر شدهاند. میگوید: روش آموزش، تقلیدی است.
این روزها در صحن امامحسنمجتبی (ع) روضه ای برپاست که پیش از آغاز، نام مهدیقلیخان قرایی از بلندگویش شنیده میشود؛ کسی که اموال و املاک بسیاری را وقف حرم امامرضا (ع) کرد.
کوچه مهر مادر ۱۹ با ساکنانی معمولا قدیمی، فضایی مناسب برای زندگی اجتماعی دوستانه و مسالمتآمیز فراهم کرده است. حضور پایگاههایی با شالوده دینی مثل مسجد نیز باعت تقویت ارتباطات اهالی شده است.
محسن پورنامدار میگوید: ۴آذر سال۱۳۴۴ بابا شدم و درست سهروز بعد به شکرانه این اتفاق، هیئت را تأسیس کردم. آن زمان هیئت به نام امامهادی (ع) خیلی کم بود و نام ایشان غریب بود.
زهرا صبوحی از مادرش چنین یاد میکند: همیشه به من میگفت «برو در حیاط را باز بگذار و درِ خانه همسایهها را بزن و بگو بیایند روضه ». میگفتم: «مادرجان! پرچم را میبینند و خودشان میدانند روضه است، اگر بخواهند میآیند». و اینگونه سالبهسال روضه ما شلوغتر میشد.