
اهالی کوچه قائم ۴۲ به عصمت صادق «مادر میلان» میگویند
همسایههای کوچه قائم ۴۲ سالهاست که درکنار یکدیگر زندگی میکنند. بهانه آشناییشان دوره قرآنی بوده است که در کوچه داشتهاند و هنوز هم در خانه بانوان برقرار است؛ دوره قرآنی که باعث برکت، خیر و رحمت بوده و سبب شده است این همسایهها برای فعالیتهای خیرخواهانه اقدام کنند.
آنها عضو گروه خیرانی شدهاند که برای افراد نیازمند و بیمار دارو و هزینه درمان جمع میکند. با اینکه بافت کوچه با ساختوسازهای جدید تغییر کرده و برخی از ساکنان جدید و بهویژه آپارتماننشینها کمتر با همسایهها ارتباط دارند، ارتباط همسایههای قدیمی محله خلج صفا و صمیمیتی دارد که در این سالها حفظ شده است.
روضه بیریا عذرا خانم
عذراسادات موسوی علیآبادی هجدهسال است که در این محله با همسایههایش ارتباطی نزدیکتر از خواهر دارد. آنها را سالهاست که میشناسد و واسطه آشناییشان، روضهای است که در دهه آخر صفر ۱۰ روز در خانهاش برپا میکند.
او که بسیار خونگرم و معاشرتی است، وقتی تازه به این کوچه نقل مکان کرده بود، از همسایهها خواست که به روضهاش بیایند. مراسم روضه خانه عذراخانم، به نیت ظهور آقاامامزمان (عج) برپا میشود. در این مراسم، علاوهبر همسایههایش، اهالی محله از چند کوچه آنطرفتر هم شرکت میکنند.
او میگوید: همسایههای بامحبتی دارم. همه کارها را با کمک و همکاری هم انجام میدهیم. در طول روضه علاوهبر دختران و نزدیکانم، همسایهها هم برای خدمت به صاحب روضه از هیچ خدمتی دریغ نمیکنند. برای تهیه و پخت دیگ آشی که هرساله میپزم، آنها از صبح زود در خانهمان جمع میشوند و با جان و دل همراهی میکنند.
صمیمیت مثالزدنی
موسویعلیآبادی، از همان سالی که به این کوچه آمده با نیره شیرازی ارتباط گرفته است. شیرازی از دهه ۷۰ در این کوچه ساکن شده و با اینکه بارها برای او و خانوادهاش موقعیتی ایجاد شده است که به محلهای دیگری بروند، به خاطر صفا و صمیمیتی که در این محله بوده تصمیم گرفته است اینجا بماند.
صفا و صمیمیتی که بین همسایهها وجود دارد، مثالزدنی است؛ از صبح که چشم باز میکنیم، کنار هم هستیم تا شب
نیرهخانم با همسایههایش خوشوبش و درخلال صحبت مدام از آنها تعریف و تمجید میکند. میگوید: صفا و صمیمیتی که بین همسایههای قدیمی وجود دارد، مثالزدنی است. ما از صبح که چشم باز میکنیم، درکنار هم هستیم تا شب. رفتن به اردو، زیارت حرم مطهر رضوی، فعالیت در بسیج مسجد و گروه خیریه را با هم انجام میدهیم.
او و همسایههایشان عضو گروه خیریهای هستند که برای بیماران دارو و هزینه درمان جمع میکند. نیرهخانم شیرازی توضیح میدهد: کمک به کار خیر حس خوبی به ما میدهد. گاهی که فردی نیازمند به من مراجعه میکند، موضوع را در گروه خیریه و بین همسایهها مطرح میکنم و هرکدام به اندازه توان مالیشان کمک میکنند.
مادر میلان
شیرازی حین تعریف از همسایهها و محبتهایشان، از عصمت صادق رزقآبادی نیز صحبت میکند؛ خواهر شهیدی که هر کمکی برای اهالی کوچه از دستش بربیاید، دریغ نمیکند. آنقدر بامحبت است که مادر میلان (کوچه) صدایش میکنند.
هنگامیکه به او میگویم از لقبی که به او دادهاند باخبر است یا خیر، با خندهای که نشان میدهد از آنچه اهالی گفتهاند راضی است، میگوید: بعضیها میگویند «مادر میلان»، بعضیها هم میگویند «کلانتر کوچه».
عصمتخانم و خانوادهاش از سال۱۳۸۰ در این کوچه ساکن شدهاند. از همان روزی که آمده است، اهالی کوچه متوجه شدهاند که دست به خیر دارد و کمککردن در ذاتش است.
او میگوید: یکی که سبزی میخرد، برای تمیزکردن به کمکش میروم؛ آن یکی دیگ نذری دارد برای پختوپز کمک میکنم. گاهی که یک نفر خوراکی برای فروش میآورد، همه اهالی را باخبر میکنم تا برای خرید بیایند. همسایهای که به مسافرت میرود، کلیدش را میدهد تا به خانهاش سر بزنم و از گلهایش مراقبت کنم.
* این گزارش سهشنبه ۷ مردادماه ۱۴۰۴ در شماره ۶۲۱ شهرآرامحله منطقه ۷ و ۸ چاپ شده است.