خانه مهیای میزبانی از مهمانانی است که برای اقامه عزا در دهه اول محرم میآیند؛ بازبودن در نشان میدهد که این محفل دعوتی نیست و همه میتوانند برای عزاداری در آن شرکت کنند. حیاط از صبح زود آب و جارو شده و در میان سرسبزی باغچه و گلدانهای زیبایی که در مقابل ورودی چیده شده است جاکفشی بزرگی مشابه آنچه در مساجد قرار دارد در این خانه قدیمی به چشم میخورد، مرد و زن حتی بچههای کوچک به این محفل آمدهاند. اینجا منزل مرحوم ماشاالله عابدینزاده در محله عنصری است که بیش از نیم قرن است ازعزاداران حسینی(ع) میزبانی میکند. روضه خانگی که بعد از فوت پدر توسط پسرش محمدتقی عابدینزاده برگزار میشود.
مرحوم حاج ماشاالله عابدینزاده سال متولد ۱۳۱۰ و قدیمی خیابان امام رضا (ع) ۲۸ (کوچه شهید حسینیان) یا همان کوچه گلچین است. او علاقه زیادی به مجلس امام حسین (ع) داشت، برای همین هم سال ۱۳۴۸ تصمیم گرفت به دلیل کوچکبودن خانه عمویش روضه خانگی او را در منزل خود ادامه دهد. روضهای که در دهه اول محرم صبحها و شبها میزبان عزاداران حسینی (ع) است. از سال ۱۳۷۵ با فوت حاج ماشاالله این روضه توسط پسرش در همان منزل پدری برپا میشود.
محمدتقی تنها فرزند پسر مرحوم حاج ماشاالله از همان کودکی همراه پدر و عمویش در مراسمهای عزاداری و جلسات قرآن شرکت میکرد، زمانی که پدرش تصمیم گرفت در خانه خود روضه بخواند فقط ۱۰ سال داشت.
او از چگونگی این تصمیم و روضهای که بیش از نیمقرن ادامه دارد، برایمان میگوید: «از شش، هفت سالگی همراه پدرم بودم چه در بازار و چه در محافل مختلف. به خاطر دارم حاج آقا ارادت خاصی به امام حسین (ع) داشت برای همین هم با آمدن ماه محرم برایم لباس مشکی میخرید و همراه خودش به محافل عزاداری حضرت سیدالشهدا (ع) میبرد.»
او ادامه میدهد: «عموی پدرم چند سالی بود که صبحها و شبهای دهه اول محرم در منزلش روضه میخواند و هر سال تعداد افرادی که در این مجلس شرکت میکردند بیشتر میشد به طوری که بهاصطلاح در منزل آنها جای سوزن انداختن نبود. خانه کوچکی داشتند که نمیتوانست میزبان افراد بیشتری باشد برای همین پدرم این روضه را به خانه خودش آورد و تمام هزینههای آن را نیز تقبل کرد.»
مرحوم حاج ماشاالله چند سالی که روضه میخواند، خانهاش را عوض میکند و در همان کوچه گلچین چند پلاک بالاتر خانه دیگری میخرد. اینبار از همان اول به فکر روضهاش است. برای همین جاکفشی بزرگی میخرد و قبل از ورودی طبقه پایین و طبقه بالا نصب میکند تا افرادی که به روضه میآیند راحتتر باشند، همچنین اتاقک کوچکی در حیاط میسازد تا پخت غذا آسانتر باشد و به این ترتیب طبقه پایین برای آقایان و طبقه بالا برای بانوان آماده میشود.
از همان روز اول محرم حاج ماشاالله با پوشیدن لباس سیاه آماده میزبانی از میهمانان امام حسین(ع) میشد، فرزندش در این باره توضیح میدهد: «پدرم این مجلس را متعلق به خودش نمیدانست و همیشه میگفت که این مجلس صاحب دارد و صاحب آن کسی نیست جز حضرت سیدالشهدا(ع) و امام زمان(عج). با علاقه زیادی برای مهمانان خرید میکرد و تمام تلاشش این بود که چیزی کم و کسر نباشد برای همین هم مستقیم بر همه چیز نظارت میکرد.»
از منبریهای قدیمی مشهد دعوت میشد تا در این محفل سخنرانی و مدیحهسرایی کنند، حاج آقا سیدان، حاج آقا حجتی و روحانی کاشمری از جمله افرادی بودند که در این خانه درباره واقعه کربلا و آنچه به خاندان امام حسین(ع) گذشته است سخنرانی کردهاند و برخی از آنها دیگر در قید حیات نیستند.
پدرم معتقد بود حتی یک روز هم نباید روضه امام حسین(ع) تعطیل شود حتی شده با تعداد کمتری این محفل برگزار شود
محمدتقی با اشاره به اینکه برخی منبریهای جوان نیز کار خودشان را از همین روضه خانگی شروع کردهاند، میگوید: «وقتی یکی از سخنرانهای قدیمی که چند سالی بود در منزل ما صحبت میکرد از پدرم خواست تا جوانان نیز بتوانند در این محفل سخنرانی کنند و یاد بگیرند، پدرم مخالفتی نکرد و گفت باید از این جوانان حمایت شود تا فرزندان و نوههای ما در آینده بتوانند از همین افراد برای برپایی روضه استفاده کنند.»
یکی از خاطرات جالب محمدتقی به سال57 بازمیگردد درست زمانی که شهر به دلیل تظاهرات و مبارزه افراد انقلابی رنگ و بوی دیگری به خود گرفته بود: «به دلیل حکومت نظامی و بگیر و ببندی که در شهر وجود داشت آمدن سخنران به مجلس روضه بسیار سخت بود، برای همین با خودرو بهسمت میدان شهدا و حرم مطهر میرفتیم و یکی از روحانیون را با خود به این مجلس میآوردیم. پدرم معتقد بود حتی یک روز هم نباید روضه امام حسین(ع) تعطیل شود حتی شده با تعداد کمتری این محفل برگزار شود. »
حاج ماشاالله سال1365 به دلیل سکته مغزی، نصف بدنش فلج میشود اما عشق و ارادت او به امام حسین(ع) باعث میشود تا با همین وضعیت روی ویلچر در ایوان خانه برای خوشامدگویی به مهمانان بنشیند. 10سال بعد به رحمت خدا میرود، اما قبل از آن وصیت میکند تا این روضه توسط فرزندانش ادامه پیدا کند.
مرحوم حاج ماشاالله هفت دختر و یک پسر داشت، پسرش سهم خواهرانش از خانه پدری را میخرد تا به وصیت پدرش عمل کند، محمدتقی عابدینزاده توضیح میدهد: «پدرم همیشه میگفت دوست دارد این مجلس ادامه پیدا کند. یکبار که همه بچهها جمع بودیم او وصیت کرد که هر سال باید این روضه باشکوهتر برگزار شود. حتی اگر او درمیان ما نباشد، فیلم این صحبتهای او هنوز هم وجود دارد .»
پی حرفش را اینگونه میگیرد: «مادرم هم علاقه زیادی به حضرت سیدالشهدا(ع) داشت به طوری که از اول محرم تا آخر ماه صفر رخت سیاه به تن میکرد. وقتی پدرم به رحمت خدا رفت به من گفت تکلیف خانه و روضه را روشن کن. من هم با خرید سهم خواهرانم خواستم وصیت پدر را به روی چشمانم بگذارم و دل مادرم را نیز شاد کنم. البته که مادرم نیز سه سال پیش به رحمت خدا رفت. »
26سال از فوت مرحوم حاج ماشاالله میگذرد و روضه خانگی در منزل او همچنان پابرجاست، روضهای که بهجز بانی اصلی آن، جای خالی خیلی از بزرگترهای محله و سخنرانان قدیمی در آن به چشم میخورد، محمدتقی هر سال همچون پدرش از چند روز مانده به محرم خانه را سیاهپوش میکند اما با این تفاوت که با فرارسیدن ماه محرم دلش عجیب میگیرد و همواره به یاد پدر و مادرش است.
بسیاری از همسایههای قدیمی به رحمت خدا رفتهاند و جای خالی آنها در روضه به چشم میخورد
در تمام لحظهها خاطراتش را مرور میکند و میتواند آنها را تصور کند که برای برپایی روضه آماده میشوند.
فرزند مرحوم حاج ماشاالله معتقد است به لطف و نگاه امام حسین(ع) این روضه کماکان ادامه دارد: «درست است جای خالی پدر و مادرم را احساس میکنم اما با دیدن جوانهایی که به روضه میآیند و همچنین فرزندانم و بچههای خواهرانم که با چه شور و شوقی آماده خدمترسانی به عزاداران هستند دلم قرص میشود.»
او میافزاید: «بسیاری از همسایههای قدیمی به رحمت خدا رفتهاند و جای خالی آنها در روضه به چشم میخورد، اما فرزندان آنها که در زمان کودکی همراه پدر و مادرشان به این روضه میآمدند، حالا دست فرزندان خود را گرفتهاند و به مجلس امام حسین(ع) میآیند تا عشق و ارادت به آقا از همان کودکی در فرزندانشان شکل بگیرد .»
پسران محمدتقی عابدینزاده و فرزندان خواهرانش از قبل محرم خانه را آب و جارو کرده و با نصب پرچمهای سیاه به استقبال ماه محرم میروند. آنها دهه اول محرم صبح و شب میزبان عزاداران هستند و بعد از قرائت زیارت عاشورا، سخنرانی و مدیحهسرایی با صبحانه و شام از مهمانان پذیرایی میکنند.
سفرههای صبحانه از همان ساعت6 صبح پهن میشود و هر روز دو، سه نفر از بچهها مسئول خرید نان تازه هستند، همسایهها نیز برای پذیرایی از مهمانان کمک میکنند. برخی عزاداران با بردن تکه نانی برای شفای مریض و برخی هم با خوردن چای روضه به دنبال گرفتن حاجت خود هستند، محمدتقی عابدینزاده بارها از اهالی شنیده که از این مجلس حاجت گرفتهاند او این موضوع را نشانه نگاه و لطف حضرت به این روضه خانگی میداند.
سال اول شیوع بیماری کرونا بهدلیل خطر سرایت این ویروس و رعایت دستورالعملهای بهداشتی، این روضه خانگی نیز خوانده نشد، آن سال به محمدتقی بسیار سخت گذشت و یاد وصیت پدر میافتاد سال بعد که اجازه برگزاری روضه در فضای باز داده شد او با فرشکردن حیاط و با تعداد محدودتری مراسم را برگزار کرد.
مرحوم حاج ماشاالله یکی از کسبههای قدیمی بود که مغازه فرشفروشی در محله پایینخیابان داشت، پسرش محمدتقی نیز کسب و کار پدر را پیشه کرد، اما به گفته خودش به لطف امام حسین(ع) و برکت این روضه خانگی از فروش فرش ماشینی به تولیدکننده آن تبدیل شده است، او توضیح میدهد: «به برکت همین روضه و دعای پدر و مادرم یکی از کارآفرینان شهرمان هستم که برای حدود 500نفر اشتغالزایی کردهام .»
او ادامه میدهد: «همانطور که میدانید مشکلات تولید یکی دو تا نیست و در بازار امروز کار کردن بدون تعدیل نیرو کار بسیار سختی است، اما به برکت محفلی که برای عزای حضرت سیدالشهدا(ع) برپا میشود توانستم این نیروها را حفظ کنم. نیروهایی که به همین مجلس میآیند و به گفته خودشان توانستهاند از آقا حاجت بگیرند .»
روضه منزل عابدینزاده آنقدر در محله معروف است. از هر کسی بپرسید منزل مرحوم را نشان میدهد، آوازه این روضه در محرم و صفر چنان پیچیده که علاوهبر اهالی و کسبه محله عنصری، بسیاری از زائرانی که برای زیارت به مشهد سفر کردهاند به این محفل عزاداری میآیند. فرزند مرحوم حاج ماشاالله میگوید: «به دلیل نزدیکی به حرم مطهر فقط میزبان اهالی و کسبه نیستیم در این روضه بسیاری از زائران نیز شرکت میکنند به ویژه در دهه آخر صفر .»
او میافزاید: «دیدن زائران در این محفل با لباسهای بومی و یا شنیدن لهجههای مختلف آنها به ویژه در دهه آخر صفر برایم باعث مسرت است اینکه توانستهام میزبان مهمانان مولایم از نقاط دیگر کشور باشم. »
معبرامام رضا(ع)28 یا کوچه شهید حسینیان هنوز هم بین اهالی قدیمی به نام کوچه گلچین معروف است، کوچهای که به برپایی روضه خانگی شناخته میشود و هر سال نهتنها در محرم و صفر بلکه در تمام ایام سال روضه هفتگی و ماهانه در آن برپاست. افراد بنامی در این کوچه زندگی میکنند که سالهاست منزلشان به حسینیه و محل برگزاری مراسمهای عزاداری و مولودیخوانی و همچنین محفل انس با قرآن تبدیل شده است.
این مکان در اختیار زوجهای جوانی که از عهده هزینه تالار برای مراسم عقد و عروسی برنمیآیند نیز گذاشته میشود
منزل مرحوم عابدینزاده چند سالی است علاوهبر برگزاری روضه خانگی در ایام محرم و صفر رایگان در اختیار افرادی گذاشته میشود که میخواهند برای یک روز یا حتی یک دهه روضه بخوانند یا مجلس مولودیخوانی داشته باشند. این مکان در اختیار زوجهای جوانی که از عهده هزینه تالار برای مراسم عقد و عروسی برنمیآیند نیز گذاشته میشود.
علاوه بر دهه اول محرم که صبحها و شبها مجلس روضه در منزل عابدینزاده برپاست، دهه آخر ماه صفر نیز شبها مراسم عزاداری و روضه در همین خانه دایر است و از افرادی که به این محفل میآیند با دادن شام به طور بستهبندی و بیرونبر پذیرایی میشود.
محمدتقی عابدینزاده نیز همچون پدر به فرزندانش وصیت کرده تا چراغ این محفل خاموش نشود و این مراسم حتی زمانی که او دیگر در قید حیات نباشد ادامه پیدا کند. او بسیار خوشحال است که توانسته به وصیت پدر عمل کند و اکنون با دیدن فرزندانش و نوههایش که در این مجلس خدمت میکنند امیدوار است تا آنها نیز به این وصیت جامه عمل بپوشانند.