محمد ظریفرفائیزارع میگوید: یک روز سرهنگی که سید بود از جلوی مغازهام رد شد، دید قهوهخانه را جمع کردم و نوشابه آوردم. آن زمان میگفتند «آببندی»، دوغ و لیمونات و... بود.
محله عنصری که در اسناد به نام «دستگرد» و یا «دستجرد» آورده شده، به احتمال زیاد باستانی و متعلق به پیش از اسلام بوده است. دستکم ۴۴سالی میشود که نام «عنصری» روی این خیابان نقش بسته است. باغخونی از مهمترین بناهای تاریخی عنصری است که هویت مشهد نیز محسوب میشود.

بیشتر وقتها میرفتم پای منبر آیت الله خامنهای. یکبار که محمود را با خودم بردم، ایشان وقتی فهمیدند محمود طلبه است با او حرف زدند و فرمودند: «اگر محمود درسهای کلاسیک را به اتمام برساند سپس به درسهای حوزوی بپردازد، بهتر است»
سعید جهانگیری خط خوش و هنر حکاکی را از پدر و پدربزرگش به ارث برده و سالهاست در بازار رضای مشهد بهطور حرفهای حکاکی میکند و شاگردان اهل ذوق را آموزش میدهد.
امروزه نام دستجرد برای مشهدیها شناختهشده نیست و حتی بسیاری از آنها نمیدانند که روی اراضی این مزرعه یا روستای قدیمی سکونت دارند. یاقوت حموی در کتاب «معجمالبلدان» نوشته: «دهکدهای در نوغان توس است و آن را دستجرد میگویند.»
حاج مهدی نفت فروش شماره ۱۱۱ مشهد بود. او میگوید: «رفتم شرکت نفت، درخواستِ شعبه دادم. گفتن برو جا و مکانت رو درست کن، مخزن بذار تا ما نفت صادر کنیم.»
مادر شهید علیاصغر مرتضوی میگوید: از او فقط یک ساک دستی بهجا ماند. مدتی پس از شهادت برادرش امیر، پیراهن علیاصغر را در قبری خالی کنار مزار برادرش دفن کردم تا دلم با زیارت قبور آنان آرام بگیرد.
سیدحسن میرمرتضوی یکی از قدیمیهای چهارراه عنصری است که بهواسطه سالها حضورش در دادگستری همواره در متن مشکلات و گرفتاریهای مردم بوده است.