شهید سیدنوری موسوی طلبهای بود که به عشق کشور و امام خمینی(ره) درس را رها کرد و راهی جبهه شد. او تیربارچی و معاون فرمانده دسته بود.روز تشییع پیکر او دانشآموزان دبستان شهید جهانآرا مدرسه را تعطیل کردند.
بعد از دستگیری آیتالله هاشمینژاد در مسجد فیل، تلگرافات خیلیخیلی فوری از مشهد به تهران ارسال شد مبنی بر اینکه بهترین مجازات برای هاشمینژاد که از چند روز پیش از گرگان به اینجا آمده، آن است که بهسربازی اعزام گردد.
شهیدناصر عظیمی آخرین فرزند خانواده عظیمی بود که سال ۱۳۴۸ دیده به جهانگشود؛ آن زمان مادر هنوز داغ ۱۳فرزند فوتشدهاش را داشت. شهیدناصر عظیمی چهاردهمین فرزند خانواده بود که در۱۴ سالگی شهید شد.
قبل از انقلاب کوی ژاندارمری، محل سکونت نیروهای ژاندارمری بود؛ محلی در محدوده محله شیرودی امروزی. آن دسته از نیروهای درجهدار ژاندارمری که خانهای نداشتند میتوانستند چندسالی در این خانهها زندگی کنند.
طوبی خانم میگوید: خانه داروغه ملکی بود که غلامرضا داداللهی، پدر بزرگ من، آن را خریده بود. وقتی هم که فوت کرد این خانه به ورثه که یکیشان مادر من بود رسید و بعد هم به هیئت یزدیها فروخته شد.
حدادطوسی زمان انقلاب تقریبا بیستوچهار ساله بود و در خیلی از وقایع مهم مشهد حضور داشت. او که به وزیر شعار مشهد معروف بود میگوید: مهمترين و اصليترين شعارمان «ا...اكبر» بود.
عباس سبزواری یکی از جانبازانی است که در دوران جنگ پای ثابت جبهه بود، حتی چندبار بعد از جانبازیاش. او در کردستان پس از اصابت ترکش بیشتر شنواییاش را از دست داد.






