همه حاجکاظم را به امور عامالمنفعهاش میشناختند. کمتر کسی باور میکرد همین مرد بیریا، روزهای بسیاری توی یکی از اتاقهای خانهاش با مبارزان حلقه اصلی انقلاب همچون چهره رهبر معظم انقلاب همسفره میشود.
حجتالاسلام آزموده میگوید: ما معمولا از همین محله چهلپنجاهنفری راه میافتادیم بهسمت سیمتری، میدان شهدا و بعد هم معمولا راهپیماییها به حرم یا بیت آیتا... شیرازی ختم میشد و برمیگشتیم.
عصر ۱۶ دی۱۳۵۶ نامههای لاکومهرشده محتوی برگههای «مقاله ایران و استعمار سرخ و سیاه» از وزارت اطلاعات و جهانگردی به دو روزنامه اطلاعات و کیهان میرسد تا در شماره روز بعد به مناسبت سالگرد کشف حجاب به چاپ برسد.
علیاکبر ظفری یکی از شاهدان عینی واقعه ده دی مشهد میگوید: نیروی ارتش در اسکورتی منظم بهقصد انتقام از روز پیشین بهشکل کارناوال (رژه همگانی) مرگ بهراه افتادند و اینبار برای کشتار مردم تانکها را نیز در خیابانها بهراه انداختند.
عموناصر صبح تا شب در دکان کوچکش مینشیند، با اهالی خوشوبش میکند و گاهی هم که حس و حالش را داشته باشد، دفتر شعرش را از کشوی پیشخوان بیرون میآورد و چندبیتی مینویسد. شعرهای زیادی از دوران انقلاب در دفترش هست.
یکی از اولین واحدهای رزمی که با شروع جنگ ایران و عراق، خودش را به منطقه نبرد میرساند، لشکر خراسان است و به دلیل همین ایستادگی، ۵ هزارو ۲۴۵ شهید، ۲۸۰ مفقودالاثر، ۱۵ هزارو ۹۴۹ جانباز و ۲ هزارو۸۶۵ اسیر داشت.
در چهارراه استانداری تانک چند زن و بچه را له میکند و نارنجکهای اشکآور و گازهای خفهکن فضا را رنگ میزند. در درگیریهایی که در میدان شاه رخ میدهد، چند ساواکی بهدست عدهای نامعلوم کشته میشوند و اجساد تکهتکه آنها از درختان آویزان میشود.