کد خبر: ۱۳۶۸۹
۲۴ آذر ۱۴۰۴ - ۰۹:۰۰
نبرد آتش و آهن؛ روایتی از رنج و عشق آهنگر محله مشهد‌قلی

نبرد آتش و آهن؛ روایتی از رنج و عشق آهنگر محله مشهد‌قلی

در محله مشهد‌قلی، اوستا آرشیا آهنگر، با ۷۰ سال سن و عشق بسیار به این حرفه، همچنان آهن‌های گداخته را می‌کوبد. او که استراحت را مایه بیماری می‌داند، از روز‌های رونق پیش از انقلاب و مشکلات امروز این شغل طاقت‌فرسا برای جوانان می‌گوید.

نیلوفر جعفرزاده| وقتی به حرکات بالا و پایین رفتن چکش بر روی آهن داغ و گداخته‌ای که روی سندان، آماج ضربات پیاپی شده است می‌نگری بلافاصله به نیرو و قوتی که درون انگشتان و بازوی آهنگر نهفته شده‌است خیره می‌شوی. گرمای کوره و فضای تاریک و آهنین آهنگری سبب شده تا اراده آهنگران را به آهنی سخت تبدیل کند و سرما و گرما، روز‌های صاحبان این حرفه را نقش و نگاری گداخته و سرخ ببخشد. لحظاتی از گذر عمرمان را کنار مغازه آهنگری محله مشهد‌قلی نشستیم و او برایمان از کسب و کارش می‌گوید.

 

آتش و آهن در مشهد‌قلی؛ روایتی از رنج و عشق یک آهنگر ۷۰‌ساله

 

استراحت زیاد من را مریض می‌کند

به اوستا سپهر آهنگر معروف است و فامیلی آرشیا را در صفحه اول شناسنامه خود دارد، او می‌گوید: ۷۰ سال دارم و از سال ۱۳۵۷ شاگرد مغازه‌های آهنگری در تهران، اصفهان، گرگان و... بودم. آهن‌گداخته را از درون کوره بیرون می‌کشد و با نگاهی دقیق آن را بالاو پایین می‌برد.

در همین حال بیان می‌کند: به این شغل علاقه داشتم و پدربزرگ و جدم نیز آهنگر بودند، از ساعت ۸ صبح تا ۶ بعدازظهر نیز در مغازه آهنگری خود کار می‌کنم و روز‌های تعطیل نیز به سرکار می‌آیم، زیرا استراحت و خواب زیاد من را بیمار می‌کند. اوستا در ادامه عنوان می‌کند: این شغل را از استادم یاد گرفتم، وقتی او فوت کرد به این مغازه آمدم و خودم شروع به کار کردم. با ضربات کتف و دستانم به کسب روزی می‌پردازم.

او ادامه می‌دهد: جوانان این زمانه به این شغل علاقه‌مند نیستند، زیرا شغلی طاقت‌فرساست. نگاهش از روز‌هایی می‌گوید که بی‌وقفه سرخی آهن و رنگ آتش کوره را دید و باز هم تا سرد شدن آهن کوبید...

 

این روز‌ها، آهنگری دیگر مانند گذشته رونق ندارد

همکاری همسر در امور آهنگری

آرشیا بیان می‌کند: دونفر از فرزندانم در این شغل مشغول به‌کار هستند، همسرم نیز با من در امور آهنگری با انجام کار‌هایی نظیر پک زدن، کنده شکستن و جارو زدن زمین آهنگری همکاری می‌کند. وی می‌افزاید: پیش از انقلاب گاری، کالسکه، نعل اسب و دیگر وسایل مورد نیاز آن دوره را می‌ساختم، اما این روز‌ها به ساخت ادوات کشاورزی از قبیل داس، دست‌خو، منگال کشاورزی و.. می‌پردازم. گرمای کوره سبب شده تا پس از کار عرق گرمی بر بدنش بنشیند و او را لحظاتی بر جای خود بنشاند تا نفس‌هایش را با آرامش فروببرد.

 

آتش و آهن در مشهد‌قلی؛ روایتی از رنج و عشق یک آهنگر ۷۰‌ساله

 

روز‌های سخت

فضای آهنگری، گرمای کوره، صدای پتکی که دو نفر را روبه‌روی یکدیگر فراخوانده تا با قدرت، آهن را نرم کنند، تکه‌های آهن پراکنده در فضای مغازه، روز‌های زندگی اوستا را ترسیم می‌کند. اوستا بیان می‌کند: پیش از انقلاب درآمد و کسب وکار خوب بود، اما این روز‌ها این شغل دیگر مانند گذشته رونق ندارد و نیمی از روز‌های هفته از تعداد مشتری‌هایمان کاسته می‌شود. وی در پایان عنوان می‌کند: آلودگی هوا، شدت گرما در بعضی از روزها، افزایش سر‌و‌صدایی که از وسایل نقلیه تولید می‌شود، نبود صنف برای این شغل و نداشتن بیمه از جمله مشکلاتی است که در حرفه آهنگری وجود دارد وسبب بی‌میلی جوانان و کاسته شدن از تعداد صاحبان این حرفه می‌شود.

 

*این گزارش شنبه ۱۱ آذر ۱۳۹۱ در شماره ۳۲ شهرآرامحله منطقه دو منتشر شده است.

کلمات کلیدی
آوا و نمــــــای شهر
03:04
03:44