خانواده مطهرینژاد ازجمله خانوادههای بنام محله شهیدبهشتی بودند. بیشتر اعضای این خانواده در همین محدوده زندگی میکردند، اما با گذر زمان، بسیاری از آنها از محله رفتند و اکنون فقط نرگسخانم و تعداد کمی از بستگان در این محدوده سکونت دارند.
قاسم خوشهیکل تعریف میکند: کشتی، محبوب مردم بود و عروسیها با آن پرشور میشد. من خودم برای اولینبار که کشتی گرفتم، در عروسی بود؛ آن زمان رسم بود در عروسیها اول کودکان را به کشتی میانداختند.
در محله مردارکشان هنوز هم به رسم قدیم، قبرستان بیخ گوش اهالی است تا هروقت دلشان، هوای عزیز رفتهشان را کرد، راه دوری نروند؛ قبرستانی که به گواه قدیمیترین سنگ قبر، چهلودوساله است.
حمام شاه که پس از مرمت در سال ۱۳۸۵ بهعنوان موزه مردمشناسی به روی مردم گشوده شد، درواقع بنای عصر صفویه و قاجار بود که با همت مرمتگران به اصل خود بازگشت، اما این حمام در دهه ۳۰ بالاتر از سطح امروزی قرار داشت.
این جانباز محله سرافرازان تعریف میکند آنهایی که ماشین داشتند، کیسههای بیستکیلویی برنج و پیتهای هفدهکیلویی روغن را داخل خودروشان گذاشتند تا به انبار ببرند.
طولانیبودن مسیر رسیدن به محل کار، باعث شد غلامحسین سنگتراش برای زندگی این محله را انتخاب کند. از نظر او هفدهشهریور محدودهای قدیمی و آرام است که همسایهها در آن، ارتباطی گرم و صمیمی با یکدیگر دارند.
آقا رضا تعریف میکند: اوایل جنگ بود. جوانی به خیاطی آمد و سفارش کتوشلوار برای دامادی داد؛ عجله هم داشت. اما دیگر برای بردن کتوشلوار نیامد! چند سال بعد در حالیکه لاغرتر و پیرتر شده بود، آمد.