تیم فوتبال«گلچهره» تازه در محله شکل گرفته بود و محمود وظیفهدوست و هممحلیهایش آرزوی یک مسابقه جدی با محلات دیگر را داشتند. تابستان۱۳۵۵ آرزویشان به بار نشست اما پایشان به توپ و میدان نرسیده مسابقه به پایان رسید!
خانواده شاملوها از زمان نادرشاه به خطاطی و نویسندگی معروف بودند اما میرزاغلامعلیخان شاملو، پدربزرگ پروفسور فریدون شاملو این سنت خانوادگی را تغییر داد و درکنار میراث خطاطی، بهدنبال آموختن علم طب رفت و خانواده شاملوها را بهسمت طبابت برد.
حاجمحمد رضازاده بیش از ۷۰ سال است که دوختودوز میکند. خیلی از شلوارهای ساسوندار و کتهای یقهانگلیسی اهالی قدیمی محله کوشش کار دست اوست.
عباس ربانی میگوید: عمارت اربابی چهاربرج برای چند نسل، خانه اربابهایی بود به نام سبزواری. یک بار هوس زردآلو کردم و با رفیقم، شاهمحمد وارد باغ شدیم. زردآلو که نخوردیم هیچ، کلی هم کتک خوردیم!
حوالی مسجد سیدالشهدا (ع) در خیابان شریعتی۴ اهالی بسیار با هم صمیمیهستند و به داد هم میرسند. این خیابان با محوریت مسجد، کلی اتفاقات خوب را برای اهالی رقم زده است.
سیمین وهابزاده تعریف میکند: همسایهمان، دخترم را که روی پلهها زمین خورده بود، بغل کرد و سوار ماشین یکی دیگر از همسایهها شد. یکساعت بعد با دخترم از راه رسید. گوشه لب مینو را پانسمان کوچکی کرده بودند. او دخترم را تا درمانگاه برده بود!
اهالی کوچه تعریف میکنند که زهراخانم چندبار با کمک خیران برای نوعروسان کمبضاعت جهیزیه تهیه کرده است تا جوانهای محله بتوانند قدری آسانتر زندگی مشترکشان را شروع کنند.