حوادث

هشت روز کتابخوانی الهه فیض در میان سیل‌زدگان آق‌قلا
یکی از کارهایی که انجام می‌دادیم درگیر کردن بچه‌ها با حادثه رخ داده بود. برای اینکه کمی از نظر ذهنی تخلیه شوند، می‌گفتیم که سیل را نقاشی کنند. ویژگی مشترک همه این نقاشی‌ها تقاضای کمک بود.حجم خوش‌حالی بچه‌ها به اندازه‌ای برایمان خوب و دلنشین بود که وقتی شب‌ها بعد از کلی برنامه اجرا کردن می‌رسیدیم به محل اسکان هیچ احساس خستگی نمی‌کردیم. در حالی که در مشهد بعد از یک شیفت کار صبح تا ظهر از خستگی تلف می‌شویم. باورتان نمی‌شود که در این هشت روز خسته که نشدیم بماند، اصلاً حس نکردیم چطور گذشت و تمام شد.
امدادگری از 15 سالگی
مشغله‌های فراوان زندگی هیچ‌گاه باعث نشده است تا در طول 25 سال حضور داوطلبانه‌اش در جمعیت هلال احمر ذره‌ای احساس خستگی و یا پشیمانی کند، حسین فرخ نیا می‌گوید: هنوز هم امدادرسانی و آموزش امدادگران برایش لذت‌بخش است: روزی که امدادگری را شروع کردم فقط به خاطر علاقه خودم بود، وقتی هم که وارد جمعیت شدم، علاقه‌ام بیشتر شد. دوست داشتم به مردم خدمت کنم و چه کاری بهتر از فعالیت در جمعیت هلال‌احمر؟