جزئیات یک عکس قدیمی از قبرستان قتلگاه
درباره قبرستان قدیمی قتلگاه و ویژگیهای آن، بارها در این صفحه مطالبی را به قلم نگارندگان گوناگون خواندهاید؛ گورستانی قدیمی که باید آن را معادل قبرستان «وادیالسلام» در نجف اشرف و «بابالصغیر» در دمشق بدانیم. قبرستان قتلگاه، باوجود پیشینه طولانی و شاید حدودهزارسالهاش، در سال۱۳۰۹خورشیدی ویران شد و به تاریخ پیوست. تنها بخشهایی از آن در قالب حاشیه باغرضوان باقی ماند و امروزه هیچ کس در مشهد چنین قبرستانی را به یاد نمیآورد.
گورستان قتلگاه از حدود ایوان عباسی در شمال صحن عتیق و حاشیه مدرسه میرزاجعفر تا محدوده مزار امامزادهمحمد (مشهور به گنبد خشتی) امتداد داشت و در برخی زوایا، از این حد نیز فراتر میرفت.
مطالعات ما درباره تاریخ این قبرستان قدیمی، چندان گسترده نیست. با وجود اینکه تعداد زیادی تصویر از این گورستان در دوره قاجار باقی مانده و اسناد مربوط به دفن اموات در آن موجود است، شاید کمتر مطالعه دقیقی درباره گورستان قدیمی مشهد و تاریخ آن صورت گرفته باشد.
از معدود مقالات و پژوهشهای مستقل درباره قبرستان قتلگاه، گزارشی تحقیقی است که توسط «رضانقدی» در بهار سال ۱۳۹۴خورشیدی و در مجله «مشکوة» انتشار یافت؛ مقالهای با عنوان «قتلگاه، غسلگاه، قدمگاه و سجدهگاه امامرضا (ع)» که البته در آن مجموعهای از اطلاعات مربوط به این قبرستان، در متون مختلف جمعآوری شده، اما در نهایت روی برخی تأسیسات داخل گورستان، مانند «مسجد امامرضا (ع)» که متعلق به طایفه دراویش بکتاشی بوده است، تمرکز بیشتری دارد.
در دیگرآثار مربوط به تاریخ مشهد نیز کموبیش میتوان اطلاعاتی درباره قبرستان قتلگاه به دست آورد؛ هر چند که این اطلاعات برای کشف زوایای ناشناخته تاریخ این مکان، به تحلیل و مطابقت نیاز دارد.
بهتازگی، تصویری از این محدوده تاریخی فراموششده که در یک کتاب فرنگی به چاپ رسیده است، در فضای مجازی دستبهدست میشود؛ تصویری که در آن، افزون بر چشمانداز قبرستان و البته حرمرضوی که در افق این مکان قرار دارد، برخی اجزای کمتردیدهشده از گورستان قتلگاه به چشم میآید؛ اجزایی که البته نشانههایی از آنها در دیگر عکسهای قدیمی مشهد دیده میشود، اما درباره کاربریشان اطلاعات دقیقی نداریم.
در این نوشتار، بنا داریم باتکیهبر منابع و نقشههای تاریخی، به اظهارنظر درباره آنها بپردازیم.

یک نمای خاص از برج ساعت مظفری
باتوجهبه الگوها و نمادهای موجود در داخل عکس، باید آن را مربوط به دوره قاجار بدانیم. هرچند که عکاس فعلا برای نگارنده این سطور شناختهشده نیست، لباسهای افراد داخل عکس، شکل و وضعیت اماکن متبرکه که دورنما را تشکیل میدهد و ظاهرا با لنز باز تهیه شده است، این موضوع را تأیید میکند.
روی برخی از قبرها، سایبان وجود دارد که احداث آن از قدیمالایام در گورستانهای ایران متداول بوده است. نکته جالبتوجه در این تصویر که باید آن را بهعنوان یک موضوع حاشیهای در این نوشتار موردمداقه قرار دهیم، وضعیت برج ساعت حرمرضوی از زاویه شمالی است. از برج ساعت قدیم، به شکل کامل، تصاویر زیادی وجود ندارد و اگر هم وجود داشته باشد، چندان در دسترس نیست.
عکسهای موجود هم برج را چسبیده به ایوان داخلی نشان میدهد و نمیتوان آن را با جزئیات مشاهده کرد. اما در این تصویر، باتوجهبه عکسبرداری با لنز باز میتوان نمایی خاص -و بهصورت کاملا مجزا از ایوان- از برج ساعت را دید که در دهه پایانی سلطنت ناصرالدینشاهقاجار ساخته شد و البته به دلایلی که جای تحلیل و بررسی آنها در این گزارش نیست، به برج ساعت مظفری شهرت یافت. ساعت این برج را امینالدوله از منچستر خرید و به ایران آورد. داستان این خرید و حواشی آن را احتمالا بهتفصیل در همین صفحه مطالعه کردهاید.
روی برخی از قبرها، سایبان وجود دارد که احداث آن از قدیمالایام در گورستانهای ایران متداول بوده است
در مجموعه آلبومهای کاخموزه گلستان تصاویر بسیار جذابی از فرایند ساخت برج وجود دارد که تکمیل مکان نصب ساعت در آن را نشان میدهد و توسط آقارضا عکاسباشی تهیه شده است.
تأسیسات ناشناخته
از وضعیت برج ساعت در این تصویر که بگذریم، نکته اصلی و مهم موجود در این عکس، تأسیسات ضلع جنوبی گورستان قتلگاه است. این تأسیسات از دور شبیه ساختمانهایی هستند که در و پنجره آنها به سمت قبرستان باز میشود و به نظر میرسد که باوجود اتصال به دیوارهای صحن عتیق، بخشی از حرممطهررضوی نیستند. برای تشخیص کاربری این ساختمانها، چارهای نداریم جز آنکه به سراغ نقشههای قدیمی موجود از مشهد قدیم برویم. تأسیسات موجود در تصویر را میتوان به سه بخش مجزا تقسیم کرد.
بخش نخست:
این بخش در غربیترین قسمت عکس قرار دارد؛ مکانی که میتوان آن را در نقشه مشهور «دالمج» (مربوط به ۱۲۸۶قمری) با «خانههای حاجینصرالله» تطبیق داد. این خانهها ظاهرا خانههایی اجارهای بود که در اختیار زائران قرار میگرفت و پشت آنها هم به مغرب حمام آغچه و نهایتا بست بالاخیابان محدود میشد.
بااینحال، نگاهی به نقشه عبدالرزاقبغایری که باید از نظر تاریخی بهعکس موردمطالعه ما نزدیکتر باشد، نشان میدهد که تأسیسات مذکور در حدود محدوده بازار سنگتراشها قرار داشته است و احتمالا باید برای این تأسیسات کاربری تجاری، مانند مکان ساخت و فروش سنگ قبر نیز در نظر بگیریم.
بخش دوم:
شامل منطقه میانی و روبهروی عکاس است؛ فضایی که در نقشه دالمج، محدوده «خانههای حضرت» را نشان میدهد. فضای پشتی این خانهها در نقشه بغایری، به محدوده مدرسه قدیمی مستشاریه (ملاتاجی) ختم میشد که درِ ورودی آن داخل صحن و در مغرب ایوان عباسی قرار داشت.
بااینحال، این فضا نیز میتوانست کاربری تجاری داشته باشد. محدوده موردنظر، بعد از تخریب قبرستان قتلگاه و ایجاد فلکهشمالی در دوران نیابت تولیت محمدولیاسدی، به مسیر بازارچه حضرتی تبدیل شد که تا سال۱۳۵۴خورشیدی و زمان تخریب بزرگ بافت اطراف حرم، باقی ماند. اتاقهای مذکور، وقفی بود و توسط آستانقدس به زائران اجاره داده میشد. پیداست که باتوجهبه موقعیت نهچندان مطلوب آن، نباید قیمت اجاره آنها هم چندان بالا بوده باشد.
بخش سوم:
شامل شرقیترین قسمت این تأسیسات که باید آن را مهمترین بخش این تصویر بدانیم، بهاحتمال زیاد، نمایی از ساختمان قدیمی غسالخانه قبرستان قتلگاه را نشان میدهد که مکان آن در نقشه دالمج نیز مشخص و معلوم است.
بخشی از این محدوده بعدها، پس از تخریب قبرستان قتلگاه، تسطیح و به باغ رضوان تبدیل شد. در سال۱۳۲۷خورشیدی، بخشی از این باغ در اختیار اداره فرهنگ (آموزشوپرورش آن زمان) قرار گرفت و بر روی آن «دبستان غزالی» را ساختند.
این مدرسه در دهه۱۳۳۰خورشیدی، بعد از واگذاری فضای باغ رضوان به آیتالله فقیهسبزواری، تخریب شد و با ایجاد مدرسه علمیه رضوان، بخشی از آن دوباره کاربری قبرستان پیدا کرد و در جوار آن هم غسالخانهای قرار داشت. این فضا، چنانکه اشاره کردیم، در سال۱۳۵۴خورشیدی با دستور عبدالعظیم ولیان، بهطور کامل تخریب و به فضای فلکه حضرت اضافه شد و امروزه، بخشهایی از آن در محدوده اماکن متبرکه قرار گرفته است.
* این گزارش پنجشنبه یکم آبانماه ۱۴۰۴ در شماره ۴۶۰۸ روزنامه شهرآرا صفحه تاریخ و هویت چاپ شده است.
