هوا سرد بود. کودکان خیابانی هر چند دقیقه جایشان را با هم عوض میکردند و سوژه قصه ما دلیل این کار را نمیفهمید. سرمای هوای اجازه کنجکاوی بیشتر را میگرفت، اما او مصمم شده بود تا دلیل این کار بچهها را بفهمد.
باز هم جای بچهها بایکدیگر عوض شد. نزدیکتر که شد در آن سرمای سوزان عرق شرم بر پیشانیاش نشست و اشک از چشمانش سرازیر شد.
آنجایی که بچهها برای در اختیارداشتنش فقط چند دقیقه زمان داشتند و بعد از آن باید در اختیار دیگری میگذاشتند، شیشه شکسته موتورخانهای بود که بچهها برای گرم شدن هر چند دقیقه جایشان را با هم عوض میکردند. به سمت ماشینش برگشت. ذهنش از بچهها جدا نمیشد. تصمیم گرفت و....
محمد صارمصفاری همان کسی است که با دیدن این صحنه روحی تازه در وجودش دمیده و تصمیم بزرگی گرفته است. با او در باغ زیبایش در سهراه فردوسی گفتگویی انجام دادهایم که تقدیمتان میکنیم.
- خودتان را معرفی کنید؟
محمد صارمصفاری هستم. متولد ۱۳۳۶. دو پسر و یک دختر دارم. بازنشسته هستم و این باغ را در سال ۱۳۶۵ برای استفاده شخصی خریدهام.
- چه شد که به فکر بهرهبرداری عمومی از این باغ افتادید؟
این فکر سالها در ذهنم بود و به شکلهای مختلف همواره به دنبال یافتن راهکار مناسب برای استفاده بهینه از باغ بودم. در گذشته دوستان و اقوام و آشنایان همواره در باغ جمع میشدیم و دورهم بودیم.
با خودم فکرکردم باغ به این بزرگی حیف است که فقط در اختیار ما باشد، برای همین درِ آن را به روی عموم بازکردم
بعد از مدتی با خودم فکرکردم باغ به این بزرگی حیف است که فقط در اختیار ما باشد به همین خاطر درِ آن را برای استفاده عموم بازکردم. اما چون مردم عادت نداشتند حتی اگر دری باز باشد وارد آن شوند کمتر کسی وارد باغ میشد.
بنده معتقد هستم باید تفریحات سالم را با کمترین بها در اختیار اقشار کمدرآمد و مستضعف جامعه قرارداد. به همین خاطر به شهرداری منطقه ۱۲ مراجعه و آمادگی خود را برای بهرهبرداری از باغ اعلام کردم. مسئولان منطقه بازدیدی از باغ انجام دادند و امیدوارم که بهزودی این مهم برای رفاه حال محرومان محقق شود.
- قرار است چه کاری توسط شهرداری در این باغ انجام شود؟
این بــــاغ بـا ۲ هزارو ۲۰۰ مترمربع و دو سالن ۱۲۰ و ۱۷۰ متریاش به خوبی میتواند در طرح ازدواج آسان میزبان مراسم شادی محرومان باشد. کلاسهای مشاوره ازدواج، اردوهای تفریحی دانشآموزی، اردوهای خانوادگی و کلاسهای ورزشی و ... از کارهای دیگری است که میتوان در این باغ انجام داد.
- درخواست شما در قبال اینکار چیست؟
من ۲۷ سال است که این باغ را دارم و به سهم خود از آن استفاده کردهام. حال وقت آن است که دیگران هم از این باغ بهره ببرند. ورودی باغهای همین محدوده برای مراسم عروسی چیزی حدود ۲ میلیون تومان است و شاید بسیاری از خانوادهها این توانایی را نداشته باشند. بنده بدون هیچ هزینهای باغ را در اختیار کسانی که توانایی پرداخت چنین هزینههایی را ندارند قرار میدهم و در قبال این کار از هیچکس هیچ چیزی نمیخواهم.
- شما چندین پیشنهاد دیگر هم ارائه کردهاید. پیشنهادهای شما چیست؟
پیشنهادهای من برای خود باغ نیست. پیشنهاد اول را با هماهنگی شرکت تعاونی باغداران توس به شهرداری ارائه کردیم و در این پیشنهاد از آنان خواستیم با توجه به خیابانکشی و جادهسازیهای خوبی که در «شهرک گلستان» صورت گرفته این محدوده را به پیست دوچرخهسواری خانوادگی تبدیل کنند تا خانوادهها بتوانند از لذت این تفریح خانوادگی همانند شهرهای کیش و... به خوبی بهرهمند شوند.
- و پیشنهاد دوم شما؟
همانطورکه مستحضر هستید ما در کشورمان بحران کمآبی داریم. با این حال در بسیاری از مناطق شهری، پارکهای خطی، میادین و... از چمن برای زیبایی استفاده میشود که نیازمند دو نوبت آبیاری در روزهای گرم است و مراقبت زیادی را میطلبد.
از سوی دیگر هر ساله میلیونها دلار برای واردکردن علوفه و خوراک دام از خارج هزینه میشود. با توجه به این دو مورد بنده طرحی ارائه کردم که در آن به جای چمنها که در شهرها استفاده میشود یونجه بکارند. یونچه یک بار برای هفت سال کاشته میشود و هفتهای یکبار آب میخواهد و یک بار درو.
در حال حاضر هر مترمربع یک کیلوگرم یونجه خشک برای صادرات یونجه در کنار بینیازی به واردات علوفه به ما میدهد که هر کیلوگرم ۹۶۰ تومان است. حال متراژ چمنهای کاشته شده در شهر و کشور را در ۹۶۰ ضرب کنید.
این در کنار صرفهجویی در مصرف آب و بینیازی به واردات علوفه و... است که امیدوارم حداقل در این زمینه کار کارشناسی انجام شود. از سوی دیگر درخصوص میزان اکسیژن متصاعد شده از گیاهان سوزنی در مقایسه با یونجه نیز میتوان بحث کرد که در حوصله این مصاحبه نیست.
- چه شد که به فکر همکاری با شهرداری افتادید؟
طرف من شهرداری نیست. من آمادهام که این باغ را برای استفاده و خدمت به محرومان در اختیار مردم قراردهم و در این راه به وظیفه خود عمل کرده و چنین پیشنهادی را مطرح کردم، حال دیگر توپ در زمین شهرداری و دیگر نهادهاست که تا چه حد میتوانند برای کمک به محرومان و مستضعفان برنامهریزی کرده و از این باغ استفاده کنند.
دوست دارم برای ازدواج آسان باغ در اختیار شهروندان قرار بگیرد. باغ هر روز پر باشد از بچههایی که به اردوهای نیم روزه و یک روزه آمدهاند. همواره اعلام میشود با کمبود زمینهای ورزشی روبهرو هستیم.
امکانات ورزشی از قبیل زمین والیبال، بسکتبال و تنیس روی میز در باغ برای ورزشکاران وجود دارد که باید دید تا چه اندازه شهرداری و آموزش و پرورش پایه کار خدمت به محرومان و استفاده بهینه از این مکان هستند.
* این گزارش پنج شنبه، ۲۸ آذر ۹۲ در شماره ۴۵ شهرآرامحله منطقه ۱۲ چاپ شده است.