کد خبر: ۹۴۰۱
۲۰ خرداد ۱۴۰۳ - ۱۰:۴۲

تلاش خوش‌نویس محله سیس‌آباد برای نقش‌آفرینی بانوان

فاطمه ارضی فراز‌و‌نشیب‌های بسیاری را در زندگی پشت سر گذاشته است. هر مرحله از آن تجربه زیسته، به رشد او در زندگی کمک کرده است و حالا توانایی برقراری ارتباطی مثبت و مؤثر با همه اقشار جامعه را دارد.

فاطمه ارضی یکی از فعالان فرهنگی و اجتماعی محله سیس‌آباد است. او در همین محله متولد شده و رشد کرده و اکنون برای آبادانی محله‌اش تلاش می‌کند. ارضی علاوه‌بر اینکه معلم ورزش مدارس است، فرماندهی پایگاه مقاومت بسیج بانوان، مسئولیت هیئت فرهنگی‌مذهبی فدک و همچنین ریاست شورای اجتماعی محله‌اش را بر‌عهده دارد.

فاطمه‌خانم پس‌از بهره‌بردن از محضر استادان بنام خوش‌نویسی مشهد، درجه ممتازی این رشته هنری را کسب کرده و عضو انجمن خوش‌نویسان ایران شده است. او این روز‌ها داشته‌هایش را در مساجد و فرهنگ‌سرا‌ها و آموزشگاه‌های خصوصی با هنرآموزان به اشتراک می‌گذارد.


تلاش برای مردم و محله

فاطمه ارضی فراز‌و‌نشیب‌های بسیاری را در زندگی پشت سر گذاشته است. هر مرحله از آن تجربه زیسته، به رشد او در زندگی کمک کرده است، به‌طوری‌که اکنون علاوه‌بر اینکه توانایی برقراری ارتباطی مثبت و مؤثر با همه اقشار جامعه، از پیر و جوان گرفته تا کودک و بزرگ‌سال را دارد، عاشق کار با نوجوانان است.

حرفشان را می‌فهمد و کنارشان است. علاقه و استعداد هنری او از همان سال‌های دانش‌آموزی برای خانواده و معلمان او مشخص و همین موضوع سبب شد که با ادامه تحصیل در هنرستان به وجهه هنری خود اعتبار بیشتری ببخشد.

در همان نوجوانی نیز خیلی ناگهانی و در یکی از غرفه‌های حرم‌مطهر استعداد هنری‌اش توسط یکی از استادان خوش‌نویسی کشف شد، برای آن تلاش کرد و در مدت کوتاهی به درجه ممتازی رسید. با‌این‌حال شرایط خانوادگی و بیماری پدر، مسئولیت‌های بسیاری به دوش او انداخت و باعث ایجاد وقفه‌ای ده‌ساله میان اخذ دیپلم تا ورود به دانشگاه شد. البته در این سال‌ها دست به کار‌های هنری متعددی زد و همچنین به‌صورت تمام‌وقت در کانون‌ها و فرهنگ‌سرا‌ها مدرس خوش‌نویسی بود و از همین راه به معیشت خانواده نیز کمک می‌کرد.

درآمدی که از راه آموزش خط به هنرجو‌ها دارم اگرچه کم است، برایم بسیار برکت دارد

خودش می‌گوید: درآمدی که از راه آموزش خط به هنرجو‌ها دارم اگرچه کم است، برایم بسیار برکت دارد و سوای کمک به اقتصاد خانواده، از همین راه توانستم به سفر‌های بسیاری بروم. در‌کنار همه اینها بنا به رسالت اجتماعی و احساس وظیفه، پای هرکاری که به پیشرفت فرهنگی محله‌ام کمک کند، هستم تا محله‌ای آباد داشته باشم.

 

رسیدن به آرزوی ده‌ساله

با همه اینها هدف و آرزویی در دل فاطمه‌خانم بود که تا به آن نرسید، آرام نگرفت. ادامه تحصیل و تجربه محیط دانشگاه، آن هم در رشته‌ای که به علایق و سلایق هنری‌اش نزدیک باشد، او را تا تهران کشاند؛ «دوست داشتم که در رشته کارگردانی یا رشته‌هایی که به امور پشت صحنه فیلم‌سازی مربوط باشد، تحصیل کنم.

در آن سال‌های ابتدایی دهه ۸۰ نه‌تنها این همه تنوع در رشته‌های دانشگاهی نبود، بلکه در جایی مثل مشهد، دانشگاه‌ها فاقد رشته‌های هنری این‌چنینی بودند. بالاخره به تهران رفتم و تصمیم گرفتم گرافیک بخوانم، اما به‌دلیل شرایط پدرم که در بستر بیماری و بسیار هم به من وابسته بود، منصرف شدم و به مشهد برگشتم.»

ارضی درنهایت به‌دلیل سابقه ورزشی پدر و برادرانش، ادامه تحصیل در رشته تربیت‌بدنی را انتخاب کرد؛ «پدرم کشتی‌گیر و یکی از برادرانم فوتبالیست و از هم‌بازی‌های قدیم آقای خداداد عزیزی بود. خودم در‌کنار علاقه و استعداد هنری همیشه در ورزش هم جزو سرآمدان مدرسه و دارای چند رتبه و مقام در رشته‌های دو و آمادگی جسمانی بودم. دیدم اگر نخواهم در دانشگاه رشته‌ای هنری بخوانم، اولویت بعدی‌ام ورزش است و این‌طور شد که بالاخره بعد‌از ۱۰ سال به آرزویم که ادامه تحصیل بود، رسیدم و در دانشکده تربیت بدنی ادامه تحصیل دادم.»

 

توصیه‌های فعال فرهنگی برای نقش‌آفرینی بانوان توانمند

 

چالش‌های جامعه و لزوم آگاهی مادران

از ارضی می‌پرسم که چطور می‌توان از ظرفیت زنان برای فعالیت‌های اجتماعی استفاده و آنان را به انجام امور مفید تشویق کرد؟ می‌گوید: بسیاری از زنان دوست دارند که در محله و شهر خود فعالیت داشته و اثرگذار باشند، اما نمی‌دانند چطور و از کجا باید شروع کنند.

پیشنهاد من به این افراد، حضور در پاتوق‌های فرهنگی محله‌شان است. برای مثال مسجد و پایگاه بسیج اولین مکان‌هایی است که می‌توانند در آن حضور پیدا کنند و خود را برای انجام کار‌های ساده محک بزنند و از همین پاتوق‌ها پله‌پله فعالیت خود را گسترش دهند.

وضعیت اجتماعی الان به گونه‌ای است که تا رودررو مشکلات را در جامعه نبینیم، نمی‌توانیم برای رفع آنها و جنگیدن با آسیب‌ها آمادگی پیدا کنیم. مادرانی که از اجتماع دور باشند، عملا در ناآگاهی از این مسئله به سر می‌برند و نمی‌دانند فرزندانشان هر‌روز که از خانه بیرون می‌روند با چه چالش‌هایی روبه‌رو هستند.

پیشنهاد فاطمه‌خانم برای داشتن زنان آگاه‌تر در نسل بعد، تربیت درست نوجوانان امروز است؛ اینکه با روحیات آنها آشنا باشیم، به علایق و سلایقشان احترام بگذاریم و با پرکردن مفید اوقاتشان آنها را برای رویایی با چالش‌های زندگی اجتماعی آماده کنیم.

 

یک آرزوی نه‌چندان شخصی

از اهداف و آرزو‌های شخصی فاطمه‌خانم می‌پرسم؛ می‌خواهم بدانم زنی که تا اینجای عمر، عمق زندگی‌اش از طول آن بسیار بیشتر بوده است، آیا هنوز هم به هدف خاصی می‌اندیشد. آرزو‌هایی که دارد، باز هم بی‌ربط به دیگران نیست.

می‌گوید: آرزو دارم که به جایی برسم که هر وقت هر‌کس برای هر کاری به من مراجعه کرد، بتوانم مشکلش را حل کنم و دیگر اینکه دلم می‌خواهد یک خانه بزرگ با فضایی باز و وسیع داشته باشم که هم قسمت بزرگ و جداگانه‌ای به‌عنوان حسینیه یا مکانی برای تشکیل جلسات فرهنگی و برنامه‌های هیئت مذهبی داشته باشد و هم در فضای حیاط آن، بچه‌ها با راحتی و بدون مزاحمت بازی کنند و خوش بگذرانند.

 

لنگ‌زدن همیشگی یک پای فرهنگ

‌او درباره چالش‌های پیش رویش می‌گوید: فرهنگ‌سرا‌ها دورند و فضایی دائمی و بی‌دردسر برای برگزاری کلاس‌ها و برنامه‌ها نداریم. حتی به‌تازگی فضای پایگاه بسیجمان کوچک شده است و عملا دیگر مکانی برای اجرای برنامه‌های مخصوص بانوان وجود ندارد.

آرزو دارم که به جایی برسم که هر وقت هر‌کس برای هر کاری به من مراجعه کرد، بتوانم مشکلش را حل کنم

به اعتقاد او آسیب‌هایی در زمینه انجام امور فرهنگی وجود دارد، ازجمله اینکه گاه برای امور فرهنگی چندین متولی وجود دارد یا کسی متولی انجام کار نمی‌شود، دیگر اینکه گاه هم‌زمان چند نهاد به موضوعی ورود می‌کنند و در‌نهایت با موازی‌کاری و دخالت در کار هم هماهنگی لازم به دست نمی‌آید و نتیجه درستی حاصل نمی‌شود؛ گاهی برای اجرای یک برنامه آن‌قدر به ما فشار می‌آید یا با برخورد‌های نامناسب، نوجوانان را از کار زده می‌کنند که در دلم می‌گویم کاش فلان نهاد نبود!

به نظرم بهترین کار این است که بین همه این ارگان‌ها تقسیم وظایفی صورت بگیرد و تحت هیچ شرایطی به امور دیگر ورود نکنند. برای مثال در اجرای یک برنامه، بسیج فقط کار تأمین سخنران را بر‌عهده بگیرد، امور مساجد فضای لازم را مهیا کند و اطلاع‌رسانی و تدارکات هم با شهرداری باشد. همه این نهاد‌ها به‌صورت جداگانه بودجه فرهنگی دارند، اما همچنان یک پای فرهنگمان لنگ می‌زند! به نظر من، مشکل در ناهماهنگی‌ها و غیرمنسجم و بدون هدف کار‌کردن است.»

* این گزارش یکشنبه ۲۰ خردادماه ۱۴۰۳ در شماره ۵۷۱ شهرآرامحله منطقه ۳ و ۴ چاپ شده است.

ارسال نظر
آوا و نمــــــای شهر
03:44