شاید یکی از ویژگیهای مهم حسینیه هیئت جوانان بنیهاشم (ع) محله آبکوه این باشد که در این مکان، هرروز مردم، درگذشتگان بسیاری را به یاد میآورند. افرادی که سالها قبل در محله ساکن بودند و کنار هم زندگی میکردند و حالا فقط نامشان بر دیوار حسینیه باقی مانده است.
در پنجسال گذشته، متولیان هیئت توانستهاند نام ۲۵۰نفر از هزارو۵۰۰ متوفایی را که شناسایی کردهاند، بر دیوارهای حسینیه نصب کنند تا هرموقع چشمشان به این اسامی افتاد، آنها را یاد کرده و صلوات و فاتحهای نثارشان کنند.
در این بین از همه اهالی درگذشته یاد شده است؛ از امام جماعت مساجد محله و هیئتیهای قدیمی گرفته تا دکاندار، سرحمامدار و قابله محله و حتی در مقابل اسم برخیشان، شغل و لقب آنها هم نوشته شده است تا راحتتر به یاد آورده شوند.
وارد حسینیه که میشویم، احمد منیری، یکی از خادمان هیئت همراهیمان میکند. در و دیوار حسینیه مملو از عکس مردانی است که درگذشتهاند؛ عکسهایی که روی بنر چاپ شده و سه طرف دیوارها جا خوش کرده است.
درکنارش عکسهای چاپشده قدیمی نیز یادآور آدمهایی است که روزگاری در این محله یا هیئت رفتوآمد میکردهاند. منیری عکسها را نشانمان میدهد و میگوید: اکثر این افراد فوت شدهاند. این یکی میاندار و آن یکی خدمه هیئت بود. خدا رحمت کند شیخسهرابی، اژدری، سالاری، درویش را که همگی فوت کردهاند.
آن طرفتر میرود و صدایمان میزند و میگوید: آقای دهقانی و حاجآقا اسعدی، از میانداران هیئت و سیدمحمد صالحی هم فوت کردهاند. بعد ما را به طبقه بالا میبرد، مکانی که نام زنان متوفای محله روی بنر درج شده است. البته در اینجا خبری از عکس نیست.
وقتی دلیلش را میپرسیم، جواب میدهد: خانمهای قدیمی علاقه چندانی به عکس نداشتند و مقید بودند که عکس نگیرند؛ بههمیندلیل تصویری از بیشتر آنها در دست نیست. ازطرفی گاهی در اینجا آقایان جلسه برگزار میکنند. برای احترام به عقاید مادرانمان، عکس آنها را کنار اسمشان چاپ نکردهایم.
چیزی که توجه ما را جلب میکند، عناوین بانوان محله است؛ برای مثال جلو نام «رقیه فکاهی» نوشته شده است: «مادر اکبر باهوش، قابله» یا جلو اسم «مرحوم ثریا» نوشته شده: «ننه مهدی».
منیری توضیح میدهد: اغلب اهالی، خانمها را به اسم و فامیل خودشان نمیشناسند و آنها را به نام همسر، فرزند یا کاری که انجام میدادند، میشناسند مثل «ننهشکلاتی» که همیشه در جیبش شکلات داشت و به ما شکلات میداد. همه او را به همین نام میشناسند. بههمیندلیل اسامی خانمها را با لقبشان نوشتهایم.
ماجرای حسینیه هیئت جوانان بنیهاشم (ع) به پنجاهسال قبل برمیگردد، درست زمانیکه قدیمیهای محله علاوهبر مساجد، مراسم عزاداری را در خانههایشان برگزار میکردند. کمکم تصمیم گرفتند مکانی برای هیئت خریداری کنند. تا اینکه مرحوم محمد عوضپور، یکی از ساکنان محله که سالها در خانهاش عزاداری میکرد قبل از فوتش پیشنهاد کرد که خانهاش را با هزینه اندک به هیئت بدهد و این خانه، حسینیه شد.
حمید صداقت، یکی از متولیان حسینیه که به جمع ما پیوسته است، اینها را برایمان تعریف میکند و ادامه میدهد: سیسال قبل، حسینیه در این مکان بنا شد. یک روز حاج احمد سالاری، محضردار محله، برایمان تعریف کرد «خدا رحمت کند آقای عوضپور را. او مقنی بود و در شهرداری کار میکرد. ماهی ۲ تومان حقوق داشت. یک روز که نوبتش میشود تا مراسم در خانه او برگزار شود، میرود گوشت بخرد.
به قصاب میگوید: فعلا پول ندارم. اگر میشود گوشت خوب بدهید؛ بعدا پولش را میآورم. قصاب میگوید: گوشت خوب، پول خوب میخواهد. حاجی میگوید: برای مجلس امامحسین (ع) است.
قصاب جواب میدهد: برای من فرقی نمیکند؛ پول بده و جنست را ببر. از محمدآقا اصرار و از قصاب انکار تا اینکه کمی قلوهگاه جمع میکند و به او میدهد. محمدآقا بهناچار همان را برای مجلس درست میکند. هنگام ظرفکردن غذا از خجالتش به داخل میرود و سر دیگ غذا نمیآید. تا آن موقع هم کسی از ماجرا خبر نداشته که چه اتفاقی افتاده است. ظرفهای غذا را که میآورند، حاجی میبیند بشقاب اول گوشت دارد، دومی و سومی همینطور. متعجب به آشپزخانه میرود.
تا میخواهد حرفی بزند، کسی که غذا داخل ظرف میریخت، میگوید: آقای عوضپور طوری خرید کنید که بقیه هم بتوانند! محمدآقا اول فکر میکند مسخرهاش میکنند و چیزی نمیگوید؛ بعد متوجه برکت غذا میشود.» این ماجرا را پدر خودم و دیگر بزرگان آبکوه هم تأیید میکنند.
صداقت توضیح میدهد: پنجشش سال قبل به این فکر کردیم کاری برای درگذشتگانمان انجام دهیم؛ بههمیندلیل تصمیم گرفتیم عکسهایشان را روی دیوار حسینیه نصب کنیم. برای گرفتن عکسها خانهبهخانه رفتیم تا از خانوادههایشان عکس بگیریم و پساز جمعآوری آنها را روی بنر، چاپ و در حسینیه نصب کردیم.
در این حسینیه، علاوهبر برگزاری مراسم در مناسبتهای مذهبی، بههمت اعضایش، مرکز امور خیر هم راهاندازی شده است. آنهایی که میخواهند به نیازمندان کمک کنند با کمک متولیان خیریه، بستههای معیشتی یا غذای گرم آماده کرده و بین نیازمندان توزیع میکنند.
آشپزخانهای مقابل حسینیه قرار دارد که فرزندان میرزاحسین عصمتپور به یاد پدرشان زمین آنرا وقف کردهاند تا در خدمت مردم و حسینیه باشد. این آشپزخانه این روزها به دست صداقت اداره میشود و او هم خادم مردم است. حسینیه هیئت جوانان بنیهاشم (ع) نهتنها میزبان مردم محله است، بلکه مکان امنی برای برگزاری جلسات گروههای AA و NA است که روزانه سهچهارجلسه در آن برگزار میکنند.
* این گزارش شنبه ۱۶ تیرماه ۱۴۰۳ در شماره ۵۶۳ شهرآرامحله منطقه ۱ و ۲ چاپ شده است.