تأمل در نامهای برخی بناها نشان میدهد ریشه و سابقه آنها به شکلی با زنان گره خورده است، از جمله «خانسلطانم» در شهر مشهد. این بنا پس از تکمیل، وقف آستان قدس رضوی شده است. اکنون اثری از آن باقی نمانده، ولی در اسناد و مکاتبات تاریخی به کرات از آن یاد شده است. در گذر تاریخ، شاهد مشارکت تعدادی از زنان در موقوفات و بناهای شهری هستیم. هرچند برخی از این افراد ناشناختهاند و تاکنون پژوهشی درباره آنها انجام نشده، در اسناد و منابع تاریخی به اقدامات آنها اشاره شده است.
در دوره صفویه، زنان وابسته به دربار از جایگاه والایی برخوردار بودند و حتی برخی از آنها در امور سیاسی نیز دخالت میکردند. سلطانم یکی از شاهزادگان دوره صفویه است که منشأ خدماتی در شهر مشهد بوده است. او همسر شاهطهماسب اول و مادر شاهمحمد صفوی، پدر شاهعباس کبیر و مادر شاه اسماعیل دوم است. بنا به پژوهش عبدالحمید مولوی با عنوان «سلطانم»، ترکزبانها همسر خان را خانم و زن بیگ را بیگم گویند. با این وصف، همسر سلطان را هم سلطانم میگفتند. در واقع، کلمه «سلطانم» بهجای ملکه یا شهبانو استعمال میشد.
حضور زائران در مشهد باعث شده است در طول قرون گذشته همواره نیکوکاران و واقفان، کاروانسراهایی برای رفاه حال آنها در این شهر بنا کنند. ازجمله این بناها میتوان به خان شاهزاده سلطانم یا سرای سلطانی اشاره کرد. قدمت این بنا به دوره صفویه میرسد و بنابر محتوای طومار عضدالملک (۱۲۷۳قمری)، حدود آن در بازار قیصریه که از حدی به خانسالار و از جانبی به شارع عام محدود بوده، قرار داشته است. این کاروانسرا با حدود ۴۰۰۰مترمربع در ۳طبقه ساخته شده و تا دوره پهلوی از مراکز تجاری مشهد محسوب میشده است. ساختمان بنا پس از احداث فلکه در حاشیه جنوبی فلکه قرار میگیرد.
سلطانم علاوه بر وقف این کاروانسرا، تعدادی کتاب خطی را نیز وقف آستان قدس رضوی میکند که در اداره مخطوطات نگهداری میشوند. در یکی از این وقفنامهها که در پشت کتاب ثبت شده، چنین آمده است: «وقف فرمود این کتاب را بر عتبه علیه و روضه مقدسه رضیه علی ساکنها السلام و التحیه نواب علیا حضرت بلقیسمکانی خدیجةالزمانی ناموسالعالمین سلطانم الصفویه که طلبه مطالعه نمایند به شرط آنکه بیشتر از یک هفته در خانه خود نگاه ندارند و نفروشند و نخرند و هبه ننمایند و هرکس این نماید فعلیه لعنةا... و الملائکه و الناس اجمعین.» از میان ۱۳جلد آثار وقفی سلطانم میتوان به شرح عربی اصول دین، رساله فخریه، صحیفةالرضا(ع) و تفسیر تهلیلیه اشاره کرد.
مؤلف عالمآرای عباسی تاریخ درگذشت سلطانم را ۱۰۰۲قمری میداند و اطلاعات پراکندهای درباره او ارائه کرده است.
گویا در سن حدود هشتادسالگی در دولتخانه قزوین بیمار شده و از دنیا رفته است. ایجاد بنای رباط خشکرود در حوالی قزوین از دیگر اقدامات سلطانم محسوب میشود.