کد خبر: ۱۱۳۲۸
۰۱ بهمن ۱۴۰۳ - ۱۰:۳۰
دوستی‌ در مسجد حضرت‌ابوالفضل (ع)

دوستی‌ در مسجد حضرت‌ابوالفضل (ع)

اعظم خانم می‌گوید: اگر یک روز به مسجد نیایم، بیمار می‌شوم. حتی با دست‌شکسته اینجا کار کرده‌ام. ماه رمضان پارسال همین‌جا در آشپزخانه مسجد سُر خوردم و افتادم و دستم شکست. با همان وضعیت، هر شب در آشپزخانه آشپزی می‌کردم.

به‌سراغ هر کدامشان که می‌رویم، دستی در کار جهادی و فعالیت اجتماعی دارند؛ همگی فعال و دغدغه‌مند هستند و هر مراسمی که باشد، گوشه‌ای از کار را بر‌عهده می‌گیرند. همسایه‌های کوچه شهید‌دُرکی‌۷ محل فعالیتشان مسجد حضرت‌ابوالفضل(ع)  محله شهرک شهید باهنر است و امور این مسجد را به دست گرفته‌اند. درست همین‌جا بوده که پیوند دوستی‌شان و همسایه‌داری‌شان محکم‌تر شده است.

 

آشپزی با دست شکسته

بین اهالی به اعظم‌خانم مسجدی معروف است. عضو هیئت‌امنای مسجد است و در مراسم گوناگون حضور می‌یابد. به گفته همسایه‌ها اعظم خیابانی‌مفرد، اگر در مراسمی حضور نداشته باشد، کارشان لنگ می‌ماند. برای انجام کار جهادی اول صف می‌ایستد. در مراسم مختلف هم همیشه در آشپزخانه مسجد مشغول آشپزی می‌شود.

اعظم‌خانم که حالا چهل‌سال را رد کرده، نوزده‌ساله بوده که همراه همسرش به این محله آمده و از همان سال اول، فعالیت اجتماعی‌اش را شروع کرده است. همه او را به برنامه‌ریزی دقیق و نظمش می‌شناسند.

شب‌های ماه رمضان که در مسجد به ششصد‌نفر افطاری می‌دادند، پشتشان به برنامه‌ریزی اعظم‌خانم گرم بود. از خودش دلیل این‌همه پای‌کار‌بودنش را می‌پرسم.

می‌گوید: دیگر به اینجا عادت کرده‌ام. اگر یک روز به مسجد نیایم، بیمار می‌شوم. حتی با دست‌شکسته اینجا کار کرده‌ام. ماه رمضان پارسال همین‌جا در آشپزخانه مسجد سُر خوردم و افتادم و دستم شکست. با همان وضعیت، هر شب در آشپزخانه آشپزی می‌کردم.

 

الفت بین مسجدی‌ها

اعظم‌خانم، فرزانه فدایی‌دوست و همسایه قدیمی‌اش و دیگر عضو فعال مسجد را به ما معرفی می‌کند که رابطه‌شان مثل دو خواهر است. هر‌دو خادم حرم هم هستند و شیفت حرمشان یک‌زمان است. فرزانه‌خانم هم هر‌کار جهادی را با عشق و علاقه انجام می‌دهد و تمام زمانش را وقف مسجد می‌کند.

او که از زمان کودکی در این محله ساکن شده می‌گوید: هیچ‌وقت دلم نمی‌خواست از این محدوده بروم. دلیل اصلی‌اش هم وجود همسایه‌های همدل و همراه بود.

فرزانه‌خانم عضو فعال مسجد است و اقدامات بسیاری هم در قالب بسیج انجام داده است. تعریف می‌کند که یکی از دغدغه‌هایش، کشاندن همسایه‌های اهل‌تسنن به مسجد است؛ اینکه اینجا همه با هم دوست هستند و انس و الفت باید بین همه همسایه‌ها باشد.

او در بسیاری از مواقع، مسئولیت‌های مسجد را بر‌عهده همسایه‌های اهل‌تسنن می‌گذارد تا احساس نکنند که جدا‌افتاده‌اند.

 

پاسخ‌گویی به سؤالات بانوان همسایه

فرزانه‌خانم از همسایه هم‌نامش، فرزانه عربی، برایمان حرف می‌زند که نمونه است. ازآنجایی‌که او همسر روحانی مسجد محله است، همه او را «خانم حاج‌آقا» صدا می‌زنند.

فرزانه فدایی درباره اخلاق خوب و روابط اجتماعی مناسب فرزانه عربی می‌گوید: دو سال پیش با همسرش به اینجا آمد، اما حالا انگار سال‌هاست یکدیگر را می‌شناسیم. از بقیه گروه ما جوان‌تر است، ولی با همه خانم‌ها ارتباط برقرار می‌کند و سن‌وسال برایش مهم نیست.

فرزانه عربی که درس حوزه خوانده است، حالا در مراسم زنانه مسجد برای خانم‌ها سخنرانی می‌کند. از همان ابتدای سکونتش در این محله با دختر‌های جوان و نوجوان محله هم ارتباط گرفته و برای آنها حلقه‌های مذهبی تشکیل داده است.

حالا دختر‌ها و مادرانشان سؤالات شرعی‌شان را از او می‌پرسند. خودش می‌گوید: هر محله‌ای که باشم، ابتدا با بانوان مسجدی ارتباط می‌گیرم و بعد فعالیتم را شروع می‌کنم. دلم می‌خواهد برای همسایه‌هایم قدم مثبتی بردارم و مفید باشم.

 

* این گزارش دوشنبه یکم بهمن‌ماه ۱۴۰۳ در شماره ۶۰۹ شهرآرامحله منطقه ۵ و ۶ چاپ شده است.

ارسال نظر
آوا و نمــــــای شهر
03:44