شهادت

جبهه سهمیه‌بندی نیست
برادر شهیدان موسوی می‌گوید که از سیدعلی پلاک و استخوانی و از سیدمحمد‌اسماعیل جنازه‌ای با پهلوی شکافته آوردند.
شجاعت و ایثار در خانه پدر شهیدان دهنوی
حاج رجبعلی دهنوی می‌گوید: مادرش برای آنکه حمید را پایبند خانه کند، به او گفت: دختری را برایت انتخاب کرده‌ام؛ بیا امشب برویم خواستگاری. حمید گفت: من با جبهه ازدواج کرده‌ام.
مراسم ۱۸ ساله عَلَم گردانی هیئتی‌های مشهد در شب قدر
عَلَم گردانی در نخستین سال با سه علم آغاز شد و پس از هجده سال با علم‌های بسیاری به‌سمت حرم رضوی حرکت می‌کنند. روز عاشورا و شب شهادت امام‌علی (ع)، زمان این دسته‌روی است.
یک خانه و هفت دلاور
بعد از شهادت محمدحسین اَحسن، هر شش برادر به خط مقدم رفتند، پدر هم مدتی در عملیات‌های مختلف حضور داشت تا‌اینکه در عملیات کربلای ۲ پایش روی مین رفت و قطع شد.
«ماهی سیاه کوچولو» پشت جزیره ماهی ماند
محمدتقی مجتهدزاده غواص ۱۴ ساله‌ای بود که بین دوستانش به «ماهی سیاه کوچولو» معروف بود و تقدیرش به‌گونه‌ای رقم خورد که سوم دی سال‌۱۳۶۵ و در عملیات کربلای‌۴، پشت جزیره ماهی در اروند‌رود به شهادت رسید.
خرده‌روایت‌هایی از کتاب ۴۰شهید مهرآبادی
سرو‌های نیلوفری نام کتابی است که محمدباقر جهانگیر فیض‌آبادی، از راویان برجسته دفاع مقدس مشهد برگرفته از روایت‌های هم‌محلی‌ها تألیف کرده است.
خانواده «شادکام» پای شادی و غم انقلاب هستند
حاج محمد شادکام، پدر شهیدان جواد و محسن که ۸۵ بهار از زندگی‌اش می‌گذرد، بدون ترس از رژیم پهلوی با پسرانش در مسیر انقلاب همراه بود و همیشه به آنچه اعتقاد داشت، عمل می‌کردند.