کبری درجپورمقدم میگوید: رضا خیلی مهربان بود و این مهربانی فقط شامل حال فرزندانش نمیشد. اقوام و فامیل همه دوستش داشتند. وقتی شهید شد، وصیتش به دست من رسید.
سیدحسین جودیثانی میگوید: درخت شاهتوت حیاط خانهمان را ۱۰سال پیشاز شهادت سیدمهدی، همراه او پیوند زدم. وقتی عزم آن سفر ۴۵ روزه را کرد، گفت «بابا! از این شاهتوتها برای من هم نگه دار.» اما رنگ شاهتوتها را ندید!
جواد اسداللهزاده، معاون مشهدی بازرگانی خارجی وزارت بازرگانی، یکی از اعضای حزب جمهوریاسلامی که همراه با آیتالله بهشتی بر اثر بمبگذاری در دفتر حزب به شهادت میرسد. او در آمریکا تحصیل کرده بود.
رضا ایمانیراد میگوید: فرصت را غنیمت دانستم و برای طرح موضوع «مسدود بودن مسیر ره باغ حضرت زهرا (س) در بولوار امیرالمؤمنین (ع) و مشکلات به وجود آمده برای زائران پیاده به ویژه سالمندان» کنارشان نشستم.
طیبه زینعلیان میگوید: در محله مهدی آباد، روضههای خانگی برپا بود و در همه آنها خرما و حلوا پخش میکردند. بالای در منازل پارچه مشکی نصب شده بود. دورههای قرآن خانگی هم برای شهدا ختم برداشته بودند.
شهید اسدالله کشمیری قرقی با ابتکار عمل، گردان بزرگ امامسجاد (ع) را تشکیل میدهد. او فرمانده واحد طرح و عملیات تیپ ویژه شهدا هم میشود تا زمانی که به دیدار یار میشتابد.
خیلی از همسایهها به خانه بی بی رفت و آمد داشتند. وقت روضه درِ خانه بی بی نیمه باز بود. اما بعد از ۳۵ سال، چند روز پیش، فهمیدند بی بی عصمت خداداد حسینی، مادر رئیسجمهور، آیت الله ابراهیم رئیسی است.