شهید

شهید اصلانی، محبوب مردم محله سیدی بود
خانه شهید اصلانی خانه امید مردم محله سیدی بود. او بین نیازمندان تفاوتی نمی‌گذاشت و برایش ملیت نیازمند یا اینکه از برادران اهل تسنن یا شیعه باشد، مهم نبود.
مادر شهید رضا پهلوان حتی یک ریال از بنیاد شهید نگرفته است
فاطمه شایق‌تبادکان، مادر شهید رضا پهلوان بعد از فوت پدر رضا، تنها در خانه‌ای اجاره‌ای ساکن است و با وجود مشکلات مالی که دارد، هرگز پولی از بنیاد شهید نگرفته است.
خاطره‌گویی جانبازان محله سرافرازان در "هم‌سنگران پدران آسمانی"
شهریور سال‌۱۳۸۵ اسم دورهمی‌شان را گذاشتند «هم‌سنگران پدران آسمانی». از آن سال به بعد در روز ولادت امام‌حسین (ع) و حضرت ابوالفضل (ع)، جانبازان محله سرافرازان دور هم جمع می‌شوند و از خاطرات دفاع مقدس می‌گویند.
کوچه جوانان غیور در محله مسلم
کوچه مسلم شمالی ۵ یکی از معابر اصلی محله است. جوانان این کوچه از داوطلبان اعزام به خط مقدم بودند و از بین آن‌ها امیررضا رمضان‌زاده، محمد‌مهدی نیکو‌فطرت، جواد صادقی‌نژاد، علی لوکیان و محمد رضایی به شهادت رسیدند.
۸ سال حضور در جبهه‌های جنگ به همراه ۳ برادر
دستم هنوز کامل بالای سرم نرسیده بود که نارنجک منفجر شد و دیگر چیزی نفهمیدم. یک‌ربع بعد بچه‌ها صدایم کردند. انگشتانم را از دست داده بودم و خون آن روی صورتم پخش شده بود. همه فکر کردند شهید شده‌ام.
برادران مسلمی برای زیارت و شهادت به کربلا رفتند
هم محمدرضا و هم رجبعلی بسیار خوش‌برخورد و بلندنظر بودند. دستشان به خیر بود و با همسایه‌ها و قوم و خویش خیلی خوش‌رفتار و مهربان بودند. محمدرضا همیشه می‌گفت «می‌رویم؛ یا زیارت یا شهادت.» منظورش این بود که یا پیروز می‌شوند و به زیارت ائمه‌اطهار (ع) در نجف و کربلا می‌رود یا به شهادت می‌رسد.
شهید عباس سخاوتی‌پور؛ از نگاه زهرا شجاع
خدا عباس را چندبار امتحان کرد. آن هم با بیماری خودش و فرزندش. در کودکی سه‌بار به دیفتری و ورم کبد و سالک روی چشم که احتمال داشت به نابینایی او منجر شود مبتلا شد که در مواردی پزشکان از ادامه حیات او قطع امید کرده بودند، ولی با توسل به ائمه اطهار (ع) شفا یافت.