شهید - صفحه 30

مادر شهیدان شعبانی، داغ سه جوان دیده بود
بانو عصمت بهشتی، آیینه تمام‌نمای صبر و شکیبایی بود. نماد و اسوه مادری مهربان و از‌خود‌گذشته. مادری که هشت پسر داشت.روز‌هایی بود که پنج فرزندش در میدان جنگ بودند، اما او خم به ابرو نیاورد.
پدر شهید کارگر، معتمد محله فرامرز است
اسدالله کارگر می‌گوید: اینکه مردم من را معتمد محله می‌دانند به من لطف دارند. شاید به این دلیل است که وقتی دلخوری یا مشکلی ایجاد می‌شود پا پیش می‌گذارم و با آنها صحبت می‌کنم و پیگیر مشکلشان می‌شوم.
مادر شهیدان نجفی مانند کوه استوار بود
صدیقه دائمی‌نژاد، مادر شهید ان دوران دفاع مقدس حمید و مجید نجفی، در جوار فرزندان شهید ش در خاک آرام گرفت. نوه مرحومه می‌گوید: فاصله شهادت عموهایم یک‌سال بود و این موضوع، ضربه بزرگی به مادربزرگم وارد کرد.
خانواده «عکاس مصور» چهار شهید تقدیم میهن کرد
احمد و محسن در یکی از دشوارترین عملیات‌ها یعنی والفجر یک، کنار هم مقابل دشمن جنگیدند. هر دو برادر در این عملیات و در کنار هم به شهادت رسیدند.
سرباز آزادسازی خرمشهر، داستانش را کتاب کرد
سرهنگ قاسم کریمی در عملیات آزادسازی خرمشهر حضور داشته است و دو بار نیز در جنگ مجروح شده است. او مولف هفت کتاب در حوزه دفاع مقدس است.
افسانه سه برادری که با هم در جنگ حضور داشتند
احمد، مصطفی و محمود خسروی سه برادر بودند که با هم در جنگ حضور داشتند، قسمت دوبرادر شهادت بود و یکی هم جانبازی.
روزهایم را با بوی پیراهن پسرم سر می‌کنم
مادر شهید قائمی هنوز هم لباس‌های پسرش را درون ساکی که همراه همیشگی راه مشهد-کرمانشاهش بود، نگه می‌دارد. لباس‌هایش بعد از گذشت ۳۰ سال هنوز نو و اتوکشیده است.