ایرج آقاملایی، کارشناس ارشد تاریخ و پژوهشگر، معلم یاست که تاکنون هفت کتاب پژوهشی تاریخی تألیف و چندین پژوهش و تعدادی مقاله نیز ارائه کرده و در سال 1395 هم عنوان پژوهشگر برتر اداره کل آموزش وپرورش استان خراسان رضوی را به خود اختصاص داده است. همچنین کتابش با عنوان «نقش وقف در ماندگاری آثار تاریخی و هویت ملی» سال ۱۳۹۴ به عنوان کتاب برتر سال استان در شاخه علوم اجتماعی از سوی اداره کل فرهنگ و ارشاد خراسان رضوی برگزیده شده است
بانوی واقف محله آزادشهر حدود یکسال قبل به یک کار خیر بزرگتر فکر میکند. او پس از مشورت با اداره اوقاف مشهد، تصمیم خود برای یک کار خیر را میگیرد و مبلغ ۸۰میلیون تومان را که پسانداز خدمت سیسالهاش در آموزش و پرورش بوده برای خرید دستگاه آبشیرینکن روستای سنگبر هزینه میکند. کار خیری که باعث شده ۱۰۰خانواده این روستا از نعمت آبشرب بهرهمند شوند.
سعید دولابی، کسی که در بیستودو سالگی دچار نابینایی میشود وبعد از گذران یک دوره افسردگی تصمیم میگیرد بهترین خودش باشد. 30سال مدیریت نمونه مدرسه نابینایان امید، کارشناسیارشد رشته روانشناسی، تألیف و ابداع در حوزه روشهای نوین آموزش ریاضی و هندسه برای نابینایان برای نخستینبار در کشور، صعود به بلندترین کوه ایران دماوند از افتخارات شهروند محله فرامرزعباسی است که نابینایی را به سخره گرفته است.
حتی بسیاری نمیدانند چه مردان و زنانی مرارتها کشیده و زخم چه طعنها و جفاها به جان خریدهاند تا سنگ بنای نخستین این مدرسهها گذاشته شود؛ یکیشان بانو فروغالسلطنه آذرخشی است که حوالی یک قرن پیش، نخستین مدرسه دخترانه مشهد را ساخت و اولین چراغ تحصیل دختران را روشن کرد. سطرهای بعدی، یادی از او و چالشهایی است که در این راه پشت سر گذاشت.
در طول حدود هفتاد سال، به واسطه دبستان ایوب نصیرزاده و دبیرستان جلیل نصیرزاده خاطرات شیرین زیادی برای هزاران نفر رقم زده است. حالا وقت صحبت که میشود، بسیاری از پدربزرگان در همراهی با نوهها و فرزندان از آن روزهای شیرین سخن میگویند، خاطراتی که از تلاش، فداکاری و استقامت افرادی همچون مرحوم موثق عاملی برای ایجاد مدارس جدید در شهر مشهد شروع میشود. نقل است حضور اولین دانشآموزان در مدارس کاشانی 22 به سال 1329 بازمیگردد، زمانی که دبیرستانی به نام عاملی در مساحتی بالغ بر چهار هزار متر مربع بازگشایی شد.
گاهی بعضیها میگفتند این عکسهای سیاه که چیزی ندارد و من نقطههایریزی را در عکس نشان میدادم که ستاره یا سیارهای بودند. بعد از پایان دوره چهارساله دانشگاه، برای تدریس به مدرسهای شبانهروزی در روستای کهلا منتقل شدم، روستایی در مرز قزوین و زنجان که روزهای آن زود شب میشد و من هم از خدا خواسته با دانشآموزان به رصد آسمان مینشستم. گاهی خانوادهها هم میآمدند و علاقه زیادی به این موضوع داشتند. اولین کاری که در این مدرسه کردم راه انداختن یک گروه نجومی بود. در هر دورهای به نوعی ارتباطم با نجوم را حفظ کردهام.
از همان کودکی به بازیگری علاقه داشت اما غم از دست دادن خواهر و مادرش که در نه و یازدهسالگی رقم خورد، حس و حالی برایش نگذاشت. در مقابل احساس میکرد باید بنویسد تا غمش سبکتر شود و در حال حاضر جزو نمایشنامهنویسان است.
حدیثه عدالتجو اکنون در آستانه بیستوهشتسالگی با افتخار در عرصه معلم ی فعالیت دارد و همزمان در فعالیتهای هنری مشغول است. او فیلم کوتاه «روشنتر از خاموشی» را کارگردانی کرده است.